به گزارش تیتربرتر؛ صرافیهای بانکها از صبح دیروز، قیمت دلار را برای فروش به مردم ۲۹ هزار و ۱۰۰ تومان اعلام کردهاند که با افزایش ۱۴۰۰ هزار تومانی نسبت به روز گذشته همراه بوده است.
بر همین اساس طی روز جاری قیمت فروش یورو در صرافیهای بانکها، ۳۴ هزار و ۵۵۰ تومان اعلام شده است. همچنین قیمت خرید یورو نیز در این صرافیها ۳۰ هزار و ۳۷۰ تومان است.
گفتنی است؛ ۵ صرافی بانکی در خیابان فردوسی با داشتن کارت ملی، کارت شتاب و شماره همراه به نام متقاضی از ساعت ۱۰ تا ۱۵ تا ۲۰۰۰ دلار آمریکا به متقاضیان واجد شرایط عرضه میکنند.
چرا قیمت دلار به یکباره افزایشی شد؟
بازارساز نشان داده که این بار قصد رها کردن بازار و نرخ ارز را ندارد، یک تغییر استراتژی مشهود است: خداحافظی با رویکرد منفعلانه. همین عامل موجب شده تا انگیزه دپوی دلار از بین رود، و یک کانال فعال در عرضه دلار ایجاد شود.
بازار ارز طی روزهای گذشته برای بسیاری شوکآور بوده است. خریداران دلار در بالای سطح 30 هزار تومان بسیار نگرانند که دچار ضرر سنگین شوند. آنها انتظار این را نداشتند که نرخ دلار پیش از انتخابات آمریکا روندی کاهشی به خود گیرد، تلقی تمام نوسانگیران این بود که ترامپ 4 سال دیگر بر صندلی ریاست جمهوری در کاخ سفید تکیه بزند، اما به نظر این پیشبینیها دچار تغییر شد. اما نمیتوان نقش بازارساز را در تغییر معادله بازار ارز کم دانست. سیاستهای جدید به نوعی بیپروایی بازارساز در قبال قیمتهای بازار را نشان داد.
فعال شدن بازارساز در نرخدهی هم موجب شده تا هیچ فاصله رانتی برای نوسانگیران به وجود نیاید. هنگامی که نرخ صرافیهای رسمی از بازار آزاد عقب میماند، بسیاری از نوسانگیران با خرید کارت ملی افراد، سعی میکنند سهمیه آنان را تصاحب کنند؛ هر کارت ملی میتواند در طول سال یکبار 2200 دلار دریافت کند.
هنگامی که فاصله نرخ فروش دلار در صرافی و بازار آزاد، هزار تومان است، صرافان از یک موقعیت سود 2 میلیون و 200 هزار تومانی برای هر کارت ملی برخوردارند؛ یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که اگر روزی 5 کارت ملی را به داخل صرافی بفرستند، میتوانند سود مناسبی کسب کنند. این عمل در مرحله بعدی به دپوی دلار منجر میشود، یعنی دلاری را که بازارساز در بازار متشکل عرضه میکرد و سپس به بازار نقدی میرسید، قادر نبود به تقاضای رسمی پاسخ دهد. چرا که دلالان منتظر افزایش نرخ دلار بودند و همین دپو نیز به هدف آنها کمک میکرد. این مسئله موجب میشد تا یک کانال عرضه از کار بیفتد.
اما اکنون فاصله نرخ فروش دلار در بازار آزاد و صرافی به صفر میل میکند و طبعا، عرضه در بازار فعالتر از گذشته است، چرا که انگیزه دپو از بین رفته است. در این حالت، صرافیهای مجاز به تقاضای واقعی پاسخ میدهند؛ تقاضاهایی هم که نمیتوانند از سهمیه 2200 دلاری استفاده کنند، باید از دلالان در بازار آزاد خرید کنند. تفاوت ماجرا با گذشته در این است که پیشتر بازارساز بخشی از ارزهای خود را به قیمت ارزان در صرافی به فروش میرساند و این ارز ارزان به تقاضاهای موجود در بازار پاسخ نمیگفت، اما اکنون میتواند هم با نرخ بالاتر به فروش رساند هم اینکه به تقاضاهای موجود پاسخ گوید.
بازگشت دلار به مرز روانی
امروز بازار ارز به مرز 30 هزار تومانی بازگشت. شاید برای برخی این سوال پیش بیاید که دلار بار دیگر روندی کاملا صعودی را به خود گیرد. اما فعلا اخبار بنیادی خلاف این فرضیه را میرساند، بهبود سیاست بازارساز و احتمال آزادسازی منابع ارزی ایران در عراق و کرهجنوبی، میتواند عرضه را بیش از پیش تقویت کند. ضمن اینکه، تحلیلگران تکنیکال نیز معتقدند که بازار ارز، احتمالا نفسهای آخر را میکشد. برای دیدن نظرات یک تحلیلگر تکنیکال در مورد آینده قیمت دلار، به لینک زیر مراجعه کنید.
مطالب مرتبط:
قیمت دلار در صورت انتخاب بایدن در آمریکا
نیما آگاهی، تحلیلگر بازارهای مالی معتقد است: پس از انتخابات آمریکا ممکن است در صورت برد بایدن قیمت دلار تا 22 هزار تومان کاهش و در صورت برد ترامپ قیمت دلار تا 35 هزار تومان افزایش خواهد یافت.وی میگوید: البته این اعداد کف و سقف کوتاهمدت دلار در بازار متعادل شده خواهد بود.
حجت قندی، استاد اقتصاد دانشگاه وندربیلت آمریکا نیز می گوید: در صورت انتخاب مجدد ترامپ و عدم از سرگیری مذاکره، سطح صادرات نفت ایران در آینده نزدیک تغییر چندانی نخواهد کرد و تحریمها بر سر جای خود خواهند ماند. در این شرایط باید چند فرض را در نظر گرفت:
- درآمد غیرنفتی کشور در سطحی که هست بماند.
- سیاستهای پولی و بودجهای دولت و بانک مرکزی طبق روال قبل ادامه یابد.
- نقدینگی به سرعت قبل افزایش یابد. به این معنی که تقاضا برای ارز (از نظر اسمی) همتراز با افزایش نقدینگی افزایش مییابد.
- ذخیره ارزی کشور در مقایسه با حجم اقتصاد بالا نباشد و امکان استقراض خارجی عمده هم بعید باشد.
با این فرضهای سادهکننده میتوان آینده بازار ارز در ایران را به روشنی دید. در این صورت قیمت ارز بهصورت تدریجی و با همان سرعت افزایش نقدینگی تغییر خواهد کرد و امکان تثبیت کردن قیمت ارز حتی تثبیتهای دورهای هم غیر ممکن میشود.
به عبارتی، قیمت ارز هر سال بیش از سال قبل از آن خواهد بود. اگر بینظمی در سیاستهای مالی و پولی افزایش یابد، در آن صورت احتمال شوکهای ارزی، بیشتر هم میشود و کشور ممکن است در آستانه شرایط ابرتورمی قرار گیرد.
وجه به این نکته لازم است که یکی از کارکردهای پول، ذخیره ارزش است. در شرایط تورمی ارزش پول کم میشود و این کارکرد پول زیر سوال میرود. در این زمان ممکن است مردم برای حفظ ارزش آنچه به زحمت به دست آوردهاند، به داراییهای دیگری چون دلار و سکه و ملک هجوم آورند که این باعث نزدیکتر شدن به شرایط ابر تورمی میشود.
شانس مجدد برای بازار ارز
در مقابل انتخاب ترامپ، به نظر میرسد که شانس مذاکره و رفع تحریم با انتخاب بایدن بالاتر میرود. گرچه تحریمها احتمالا بلافاصله رفع نخواهد شد و مذاکره بلافاصله به نتیجه نخواهد رسید. اما بازار به سمت انتظارات مثبت حرکت میکند.
اما توجه به یک نکته مهم است. خوشبینانهترین حالت این است که فرض کنیم بایدن انتخاب شود، مذاکرات بین ایران و آمریکا بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران و با کادر جدیدی در وزارت خارجه شروع شود و تحریمها چند ماه بعد از آن برطرف شود. حتی با این احتمال هم قیمت ارز سقوط عمدهای نخواهد داشت و احتمال اینکه در سطح 30 هزار تومان بماند خیلی بیشتر از این است که به سطح 15 هزار تومان برسد.
در پایان وی افزود: برگشتن قیمت ارز به سطحی مانند 4200 تومان غیرممکن است. توجه کنیم که در کنار شانس پیروزی بایدن به شانسهای دیگری هم نیاز داریم. مثلا اینکه کوید 19 از بین برود تا سطح تقاضا برای نفت به گذشته بازگردد. در غیر این صورت، درآمد ارزی کشور از محل فروش نفت به آن سطحی نخواهد رسید که مشکلات ساختاری دولت را رفع کند. بازار ارز هم به تبع آن مشکلات است که چنین ملتهب است.
گردآورنده: علی اکبر رضایی
آنچه دیگران می خوانند: