به گزارش تیتربرتر؛ توسعه و گسترش انرژیهای تجدیدپذیر موجب کمک به تحقق اهداف توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شده و از عوامل اساسی در رسیدن به توسعه پایدار در هر کشوری محسوب میشود. استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر از جمله "انرژی بادی، خورشیدی و زمین گرمایی" میتواند باعث کاهش وابستگی به منابع فسیلی و کاهش انتشار گازهای آلاینده شود.
انرژیهای تجدیدپذیر دارای هزینههای سرمایهگذاری اولیه بالایی بوده و در مقابل هزینه نگهداری و تعمیر در آنها پایین است، ولی در روشهای تولید انرژی از منابع تجدیدناپذیر موضوع کاملاً بر عکس است، ضمن آنکه هزینه مصرف منابع محدود سوختهای فسیلی را نیز باید به آنها افزود. از دیگر مزایای انرژیهای تجدیدپذیر میتوان به فراوانی و قابل اعتماد بودن، ممانعت از تولید آلایندهها، افزایش امنیت عرضه انرژی و افزایش دسترسی به منابع انرژی پایدار و مطمئن برای تولید پراکنده به منظور بهرهبرداری در مناطق روستایی و کمتر توسعه یافته، کاهش میزان گرمایش جهانی، رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال در مناطق محروم، افزایش میزان درآمد سرانه و حفاظت محیط زیست در تمام زمینهها اشاره نمود. در ضمن با در نظر گرفتن شرایط کنونی آب، عدم مصرف آب در این نوع نیروگاهها در مقایسه با نیروگاههای حرارتی قابل تأمل است.
برخی انرژی های پاک عبارتند از:
انرژی خورشیدی: خورشید منبع و مبدا انرژی های زمین است. مهمترین استفاده از انرژی خورشیدی، تولید الکتریسته می باشد. این تولید الکتریسیته می تواند تبدیل مستقیم نور به برق باشد که فتو ولتائیک نامیده می شود یا از طریق گرم کردن در نیروگاه های خورشیدی حرارتی و به چرخش در آوردن توربین ها مانند نیروگاه های مرسوم باشد.
انرژی بادی: با نصب توربین های بادی، می توان انرژی باد را به الکتریسیته تبدیل کرد.
انرژی زمین گرمایی: در این روش از انرژی و حرارت زمین در لایه های پایین استفاده می شود.
انرژی برق آبی: در این روش با استفاده از انرژی موجود در آب پشت سدها و انتقال آن به توربین، برق تولید می شود.
انرژی اقیانوسی یا دریایی: در این روش از انرژی جزر و مد آب و همچنین انرژی امواج آب برای تولید الکتریسیته استفاده می شود.
کشور های مختلف با توجه به پتانسیل و موقعیت جعرافیای خود از انرژی های پاک استفاده می کنند. کشور آمریکا در استفاده از انرژی بادی و کشور چین در استفاده از انرژی خورشیدی رتبه نخست در جهان را دارند.
در ایران تمایل به استفاده از انرژی های پاک در سال های اخیر افزایش پیدا کرده است به طوریکه در 5 سال گذشته مبلغی در حدود دو نیم میلیارد دلار برای سرمایه گذاری در این بخش از منابع داخلی و خارجی صرف شده است. نیروگاه های خورشیدی و نیروگاه های بادی و همچنین انرژی برق آبی رایج ترین انرژی های تجدید پذیر در ایران می باشند.
در ادامه تحلیل «اکونومیست» از گذار اقتصاد انرژی به انرژیهای پاک و خطرات و محدودیتهای آن را بخوانید.
اگر دوره گذار به سمت انرژیهای پاک و بدون سوختهای فسیلی شتاب بگیرد، موجب آشفتگی و هرج و مرج ژئوپلیتیکی میشود. در واقع، گذار به سمت نظم جدید انرژی، امری حیاتی است اما به هر حال با هرج و مرج و آشفتگی نیز همراه خواهد بود.
پایان عصر نفت
روزنامه اعتماد نوشت: نفت، سوخت مهم قرن بیستم بود که با ساخت خودروها، شکلگیری جنگها و تغییر ژئوپلیتیک و اقتصاد کشورها همراه شد. اما اکنون جهان در میانه یک شوک بزرگ انرژی است که سرعت حرکت به سمت نظم جدید را بیشتر میکند. شیوع کووید19 در اوایل سال جاری میلادی به اقتصاد جهانی ضربه زد و تقاضا برای نفت، به یکپنجم کاهش پیدا کرد و قیمتها را کاهش داد. با اینکه پس از یک شوک ناگهانی، اندکی بهبود در قیمت نفت دیده میشود؛ اما بازگشت به دوران پیش از کرونا، برای نفت، بسیار بعید به نظر میرسد و تولیدکنندگان سوختهای فسیلی، برای باقی ماندن در بازار باید با آسیبپذیری خود مقابله کنند. چنانکه غول نفتی «اکسونموبیل» برای اولینبار از سال 1928 از شاخص میانگین صنعتی بازار جهانی «داو جونز» خارج شده است و شرکتهای ملی نفت، مانند شرکت ملی نفت عربستان سعودی، برای به تعادل رساندن بودجه خود به نفت 70 تا 80 دلاری نیاز دارند؛ حال آنکه امروز قیمت نفت به زور به 40 دلار در هر بشکه میرسد.
رکوردهای کاهشی قیمت نفت، پیش از این هم وجود داشته، اما این یکی متفاوت است و همزمان با ریزش قیمتها، اقبال مردم و دولتمردان به سمت انرژی پاک افزایش یافته است. سهام شرکتهای عرضهکننده انرژی پاک، 45 درصد در بازارهای جهانی رشد کرده و با نرخ بهره نزدیک به صفر، سیاستمداران از طرحهای زیرساختی «سبز» حمایت میکنند. چنانکه «جو بایدن» نامزد دموکرات انتخابات ریاستجمهوری امریکا وعده داده که 2هزار میلیارد دلار صرف «کربنزدایی» از اقتصاد امریکا کند و اتحادیه اروپا، 30 درصد از بودجه 800 میلیارد دلاری برای مقابله با کووید19 را برای جلوگیری از تغییرات اقلیمی اختصاص داده است.
اقتصاد انرژی در قرن 21 وعده میدهد که بهتر از «عصر نفتی» قرن بیستم باشد. به سلامتی مردم بیشتر توجه کند، از نظر سیاسی با ثبات بیشتری همراه باشد و از نظر اقتصادی نیز با دگرگونی بالاتری همراه باشد. هر چند این تغییر جهت اقتصاد انرژی، اگر انسجام کافی نداشته باشد، میتواند به بیثباتی سیاسی و اقتصادی در کشورهای با اقتصاد وابسته به نفت بینجامد. امروزه سوختهای فسیلی، 85 درصد از انرژی مورد نیاز ما را تامین میکنند؛ اما استفاده از این سوختها، با آلودگی محیط زیست همراه است و مقصر دوسوم گازهای گلخانهای تولید شده در دنیا هستند. آلودگی استفاده از سوختهای فسیلی، سالانه بیش از 4 میلیون نفر را عمدتا در کلانشهرهای متعلق به اقتصادهای نوظهور میکشد.
مطالب مرتبط:
شرکتهای نفتی دولتی مانند عربستان و ونزوئلا، برای دههها بدون توجه به توسعه اقتصادی به سیستم توزیع درآمدهای نفتی روی آوردند و نتیجه آن شد که قدرتهای بزرگ در تلاش برای تامین امنیت این کشورها به منازعه در منطقه خاورمیانه و دریای کاراییب بپردازند. حالا تصویر جدیدی از «عصر انرژی» در حال ظهور است و با سرمایهگذاریهای جسورانه، سهم برق تولید شده با انرژی خورشیدی یا بادی قادر است از 5 درصد فعلی به 35 درصد در سال 2035 برسد تا در سال 2050 نیمی از برق تولیدی جهان با انرژیهای پاک تولید شود. با این اقدام، استفاده از زغالسنگ و نفت کاهش پیدا خواهد کرد. گرچه استفاده از گاز طبیعی به عنوان سوخت تقریبا پاک همچنان در اولویت میماند. این سیاست، مزایای بسیاری خواهد داشت.
مهمتر از همه «کربنزدایی» از انرژی مصرفی است که جلوی تغییرات اقلیمی و آب و هوایی نظیر خشکسالیهای ویرانگر، قحطی، سیل و تخریب مناطق مسکونی را خواهد گرفت. شرکتهای دولتی نفتی، حالا مجبور به «اصلاح ساختار» خود هستند. کشورهایی که تاکنون مجبور به «مالیات دادن به شهروندان خود» از محل درآمدهای نفتی بودهاند و حالا مجبور به دخالت دادن بخش خصوصی برای تامین انرژی خواهند بود.
در قرن 21 قیمت انرژی نه توسط چند بازیگر بزرگ، بلکه با «رقابت» و «بهرهوری تدریجی» تعیین میشود. با وجود این و حتی با ظهور عصر تازهای از اقتصاد انرژی، تهدیدهایی نیز وجود دارد؛ از جمله انتقال ضعیف مدیریت انرژی به بخش خصوصی. در حال حاضر دو خطر بزرگ عصر تازه اقتصاد انرژی را تهدید میکند. خطر اول «چین» است که به دلیل تسلط خود بر ساخت قطعات حساس و توسعه فناوریهای جدید، قادر به نفوذ به سیستم قدرت جهانی است. امروزه شرکتهای چینی، 72درصد ماژولهای خورشیدی جهان، 69 درصد باتریهای لیتیومی و 45 درصد توربینهای بادی را تولید میکنند. این شرکتها همچنین، تصفیه مواد معدنی حیاتی برای انرژی پاک مانند کبالت و لیتیوم را انجام میدهند. به دلیل وابستگی این شرکتها به دولت چین، جمهوری خلق چین میتواند به یک «دولت الکترونیک» تبدیل شود. این کشور در 6 ماه گذشته برای سرمایهگذاری در خودروهای برقی و انتقال و آزمایش یک نیروگاه هستهای در پاکستان اقداماتی انجام داده است.
خطرات توسعه انرژی پاک
اهرم قدرت چین در دنیای انرژیهای پاک، به سرعت عمل دیگر کشورها بستگی دارد. اروپا، میزبان توسعهدهندگان بزرگ مزارعی است که با انرژی بادی و خورشیدی فعالیت میکنند. سه شرکتOrsted، Enel و Iberdrola در حال ساخت چنین پروژههایی در سراسر دنیا هستند. شرکتهای اروپایی نیز در رقابت برای کاهش گازهای گلخانهای پیشگام هستند. هر چند امریکا به دلیل افزایش قیمت نفت شیل و مقاومت جمهوریخواهان در مقابل «کربنزدایی» متفاوت با دیگر کشورهاست.
اگر امریکا بتواند درباره تغییرات اقلیمی، با اقداماتی چون مالیات تولید کربن و سازماندهی جدید اقداماتی انجام دهد، بازارهای سرمایه، آزمایشگاهها و دانشگاههای ملی انرژی این کشور را به یک «قدرت سبز» تبدیل خواهد کرد. خطر بزرگ دیگر گذار اقتصادهای نفتی به دوران جدید است که 8درصد از تولید ناخالص داخلی دنیا را تشکیل میدهند و 900 میلیون نفر شهروند دارند. با کاهش تقاضای نفت، اقتصادهای وابسته به نفت با یک جنگ و گریز برای به دست آوردن بازار روبهرو خواهند شد؛ جنگی که کشورهایی با تمیزترین و ارزانترین نفت موجود در بازار، برنده آن هستند.
در سه ماهه دوم سال جاری درآمد دولت عربستان سعودی 49 درصد کاهش یافته و چند دهه خطرناک پیش روی این کشور است. در مواجهه با این خطرات، توصیه عمده این است که دوران گذار از انرژی با سوختهای فسیلی به سمت انرژیهای پاک با سرعت کمتری صورت بگیرد.
هر چند این اقدام میتواند پیامدهای ناگواری برای محیط زیست و تغییرات آب و هوایی ایجاد کند. سرمایهگذاری در صنعت انرژیهای پاک، نظیر انرژی خورشیدی و بادی باید 750 میلیارد دلار در سال باشد؛ یعنی سه برابر سطح سرمایهگذاری حال حاضر دنیا.
در حال حاضر، سرمایهگذاریهایی که انجام میشود به شدت کمتر از آن چیزی است که برای حفظ دما در 2درجه سانتیگراد از سطح قبل از صنعتی شدن نیاز است؛ چه رسد به 1.5 درجه سانتیگراد مورد نیاز برای کاهش آثار زیست محیطی، اقتصادی و سیاسی تغییرات اقلیمی. اگر دوره گذار به سمت انرژیهای پاک و بدون سوختهای فسیلی شتاب بگیرد، موجب آشفتگی و هرج و مرج ژئوپلیتیکی میشود. در واقع، گذار به سمت نظم جدید انرژی، امری حیاتی است اما به هر حال با هرج و مرج و آشفتگی نیز همراه خواهد بود.
محدودیتهای انرژی پاک
اگر احتیاط نکنیم مزارع انرژی پاک میتوانند به اندازه شرکتهای سوخت فسیلی ویرانگر باشند و مسائلی مانند رشوه دادن به سیاستمداران، آلوده کردن اکوسیستم ها، لابی گری علیه قوانین زیست محیطی و حتی ترور رهبران جوامعی که در مقابل آنها میایستند را به همراه داشته باشند.
جیسون هایکل (Jason Hickel) در فارین پالیسی نوشت:
- اگر دنیا مراقب نباشد انرژی های تجدیدپذیر می توانند به اندازه سوخت های فسیلی ویرانگر باشند. اگرچه انرژی بادی و خورشید کاملا انرژی پاک محسوب میشوند، اما زیرساخت های دسترسی به آنها پاک نیستند. گذار به انرژی های تجدیدپذیر نیازمند افزایش گسترده استخراج فلزات و مواد معدنی کمیاب است که هزینه های گزاف اکولوژیکی (یا بوم شناختی) و اجتماعی به همراه دارد.
- ما نیازمند گذار پرشتاب به انرژیهای تجدیدپذیر هستیم اما دانشمندان هشدار میدهند که نمیتوانیم رشد روزافزون استفاده از انرژی را در سطح کنونی نگه داریم. هیچ انرژی ای بی زیان نیست. تنها انرژی پاک واقعی، انرژیی است که کمتر مصرف شود.
- در برخی موارد گذار به تجدیدپذیرها نیازمند افزایش چشمگیر سطح استخراجهای کنونی است. مثلا استخراج نئودینیوم –عنصر اصلی توربین های بادی- با ید ۳۵ درصد و استخراج نقره و ایندیوم–عناصر مورد نیاز در پنل های خورشیدی- باید به ترتیب ۳۸ تا ۱۰۵ درصد و ۹۲۰ درصد افزایش یابد. همچنین استخراج لیتیوم لازم برای تولید باتری های ذخیره انرژی برای زمان هایی که خورشید نمیتابد یا باد نمی وزد هم باید ۲ هزار و ۷۰۰ درصد نسبت به سطح کنونی افزایش یابد. این آمار فقط مربوط به بخش نیروی برق است در حالی که باید به وسائل نقلیه نیز بیاندیشیم.
- مشکل در اینجا استفاده بیش از حد از مواد معدنی کلیدی نیست- هرچند این هم شاید به یک نگرانی جدی تبدیل شود. مساله اصلی این است که این روند بحران کنونی استخراج بیش از حد را تشدید میکند. معدن کاوی اکنون یکی از بزرگترین عوامل جنگل زدایی، تخریب اکوسیستم و از بین بردن تنوع زیستی در سراسر جهان است. بوم شناسان هشدار می دهند که نرخ جهانی استفاده از مواد در حال حاضر هم ۸۲ درصد بیشتر از سطح قابل تحمل است.
- تمام این موارد برای حفظ اقتصاد جهانی در شرایط کنونی است. شرایط، زمانی بدتر می شود که به رشد اقتصاد جهانی بپردازیم. در آن صورت با افزایش تقاضا برای انرژی، استخراج مواد لازم برای انرژیهای تجدیدپذیر افزایش خواهد یافت- هرچه نرخ رشد افزایش یابد شرایط بدتر خواهد شد.
- باید به یاد داشت که بیشتر مواد کلیدی لازم برای گذار انرژی در جنوب جهانی (اصطلاحی ابداع شده از سوی بانک جهانی برای اشاره به کشورهای جهان سوم و در حال توسعه و کمتر توسعه یافته) قرار دارند و بنابراین بخش هایی از آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا هدف تلاش های تازه برای دسترسی به منابع قرار خواهند گرفت. تصور خشونت آمیز بودن جستجو برای منابع انرژی های تجدید پذیر در این مناطق چندان دشوار نیست.
- اگر احتیاط نکنیم مزارع انرژی پاک میتوانند به اندازه شرکتهای سوخت فسیلی ویرانگر باشند و مسائلی مانند رشوه دادن به سیاستمداران، آلوده کردن اکوسیستم ها، لابی گری علیه قوانین زیست محیطی و حتی ترور رهبران جوامعی که در مقابل آنها میایستند را به همراه داشته باشند.
- برخی امیدوارند با انرزی هستهای به این مشکلات غلبه کنند اما مساله انرژی هستهای هم محدودیت های خودش را دارد، مثلا ساخت و راه اندازی نیروگاههای هسته ای زمان بر است، نقش اندکی در به صفر رساندن آلودگیها دارد و میزان انرژی تولیدی این نیروگاه ها چندان چشمگیر نیست.
- هیچ یک از موارد گفته شده به این معنا نیست که ما نباید گذار پرشتاب به انرژی های تجدیدپذیر را پیگیری نکنیم ما باید قطعا و فوری این کار را انجام دهیم. اما اگر در پی اقتصادی سبزتر و پایدارتر هستیم نباید فراموش کنیم که نمی توانیم تقاضای روزافزون برای انرژی را در سطوح کنونی نگه داریم. بدیهی است که کشورهای فقیرتر برای تامین نیازهای اساسی خود باید مصرف انرژی را افزایش دهند. اما کشورهای ثروتمند نیازمند افزایش مصرف انرژی نیستند.
- بنابراین در کشورهای دارای درآمد بالا باید گذار انرژی با یک برنامه کاهش مصرف انرژی همراه شود. این هدف را میتوان با قانونگذاری پیرامون افزایش عمر محصولات و حق تعمیر آنها، ممنوعیت مصرف گرایی و دورانداختن وسائل، کنارگذاشتن خودروهای شخصی و روی آوردن به وسائل نقلیه عمومی همراه با کوچک کردن صنایع تولید محصولات غیرضروری و مصرفی لوکس عملی کرد.
- کاهش تقاضا برای انرژی نه تنها گذار سریع تر به تجدیدپذیرها را ممکن می سازد بلکه تضمین می کند که گذار موج تازهای از ویرانگری ها را به همراه نخواهد داشت. در هر توافق سبز تازه ای که از لحاظ اجتماعی منصفانه و از لحاظ اکولوژیکی یکپارچه است باید این اصول رعایت شود.
گردآورنده: الهام خلیلی خو
انچه دیگران می خوانند: