به گزارش تیتربرتر؛ در روزهای اخیر شبکههای اجتماعی به ویژه توتیتر محل روایت تجربیات افرادی شده است که قربانی آزار جنسی و تجاوز شدند. روایتهایی که گاه دامان افراد مشهور را هم گرفته است.
این روایتها که با هشتک تجاوز، آزارهای جنسی و خشونت جنسی به اشتراک گذاشته شده موجب شده تا موجی از واکنشها ایجاد شود. کاربران متعددی به صورت ناشناس یا با نام و نشان اصلی خود به بیان تجربه تلخ خود پرداختند. آنچه در گذشته به صورت پراکنده رخ داده بود، اما این روزها در قالب موجی بزرگ فضای مجازی را در نوردیده و حتی در فضای واقعی منجر به دستگیری ک. الف شده است.
بد و خوب تابوشکنی راویان تجاوز
اغلب راویان این تجاوزها از سوی کاربران شبکههای اجتماعی، شجاع خوانده میشوند. آنچه بر فضای عمومی توئیتر غالب است تحسین قربانیان ماجرای آزار جنسی است که این روزها راوی تجربه تلخ تجاوز شدند. از منظر کاربران، این امر موجب شده تا حریم امن متجاوزین مخدوش شود. اما کارشناسان درباره مفید بودن این موج توئیتری متفق القول نیستند و نظرات متفاوتی دارند.
سارا گلستانی کارشناس ارشد مشاوره خانواده و عضو انجمن روانشناسی ایران با حمایت از موج به راه افتاده در توئیتر و بیان تجربههای آزار جنسی به فرارو گفت: درباره تجاوز و آزار جنسی حرف زدن توسط افراد بزرگسال آسیب زا نیست. به دلیل اینکه کمک میکند قربانیان آزار جنسی قابلیت دیدن و درمان پیدا کنند. به شرطی که پس از گفتن، فرایندی برای درمان شخص سپری شود. گفتن بخشی از راه است و مدیریت کردن آسیبهایی که ترومای آسیب بر روان فرد داشته بخش دیگری از ماجرا است.
وی افزود: "هشتگ ساختن و بیان این تجربیات در توئیتر به هشدار دهندگی اجتماعی میانجامد و از سوی دیگر به افرادی که چنین تجربهای دارند این اطمینان را میدهد که نگران برچسب خوردن نباشند و از تجربه خود به راحتی حرف بزنند تا حل و فصل بشود.
اما عده دیگری بر این نظر هستند این گونه پرداختن به ماجرا خود مخاطرات عمدهای به دنبال دارد.
جلال مرادی روانشناس و آینده پژوه در این باره مطرح کرد: بیان تجربیات آزار جنسی در توئیتر شجاعت نیست یک نوع افشاگری است که فقط میتواند جامعه اطراف را بر انگیخته کند و بعدتر قربانی را دچار آسیب بیشتری کند. به گفته او این افشاگریها جامعه را نگران میکند در حالی که راهکاری برایش ندارد.
وی افزود: برخی افراد از لحاظ اجتماعی در جایگاهی هستند که تصور میکنند به شکل قانونی نمیتوانند حق و حقوق خود را بگیرند و شروع به افشاگری میکنند. در حالی که در افشاگری در مرحله اول باید خانواده فرد از ماجرا اطلاع پیدا کنند. در مرحله دوم خانواده با یک وکیل مشورت کند و در مرحله سوم از طریق قانونی برای مجازات یا اعاده حیثیت به دادگاه مراجعه کنند.
مطالب مرتبط:
او بیان کرد: خیلی از افرادی که دچار افشاگری شدند بعدها افسرده شدند. در مورد مایکل جکسون خواننده آمریکایی چنین افشاگری صورت گرفت و اثبات نشد، ولی او را به سمت افسردگی پیش برد. گاهی نیز خانوادهها فرد قربانی را مقصر دانستند مثلا مادر وقتی متوجه قربانی شدن فرزندش شده، او را کتک زده یا پدر، مادر را مقصر دانسته است؛ بنابراین برچسب اجتماعی تجاوز که بر کودک، نوجوان و جوان چه مرد و چه زن بخورد میتواند آسیب زا باشد. علاوه بر این، از این فرصت امکان سوءاستفاده وجود دارد. افراد مختلف به دلیل مناصب خود میتوانند افراد دیگر را تایید یا رد کنند. ورود این موج توئیتری و توجه بیش از حد به آن موجب میشود به افراد متعددی تهمت زد شود و این موجب ایجاد تروما برای فرد میشود. او را منزوی میکند و اگر بتواند اثبات کند من گنهکار نیستم باز هم عوارض ناشی از ماندگاری این مسئله در خاطره افراد باقی خواهد ماند.
همچنین از این منظر قربانیان در فضای مجازی با کسانی مواجه هستند که تخصص ندارند و بنابراین نمیتوانند به آنها کمک کنند. همین امر نیز موجب ایجاد شرم اجتماعی میشود. مرادی در این باره تأکید کرد: راهکار مناسب برای قربانیان، قرار گرفتن در سیکل درمانی با حفظ حریم خصوصی قربانی است. فضای مجازی مثل این است که فرد درباره مشکلاتش در یک جمع صحبت کند. بعد از این برچسبهای اجتماعی مسئله ساز میشود. در واقع قربانی به خاطر برچسب اجتماعی در محیط اجتماع دچار احساس شرم میشود. محرومیت از خانواده، احتمال برچسب خوردن توسط افراد دیگر و ایجاد مشکل شغلی از دیگر مسئلههاست. خانواده قربانی خشمگین میشوند که دیگران درباره آنها چه فکر میکنند.
حتی اگر قربانی از شر تجربه ناگوار رهایی پیدا کند به خاطر برچسب اجتماعی مورد عذاب قرار میگیرد. این برچسبها در حافظه تاریخی انسانها بیش از خود واقعه و خاطرات باقی میماند مانند زهرا امیر ابراهیمی که همچنان درگیر است. اگر چه جامعه با آن همدردی کرده، ولی نگاه سنگینی بر روی اوست. برچسب زدن ناشی از افشاگری باعث میشود این افراد آسیب بیشتری ببینند. در حالی که قانون باید پیگیر باشد یعنی قانون به این افراد اطمینان بدهد ما تحت هر شرایطی از شما دفاع میکنیم. اگر پیگیری قانونی ومالی به خاطر فقر خانوادگی و فرهنگی رخ نمیدهد از طریق انجمنها و سازمانهای مردم نهاد صورت بگیرد.
دلیل سکوت قربانیان آزار جنسی
بعد از شنیدن تجربیات زنانی که مدعی آزار و اذیت جنسی از سوی افراد صاحب نفوذ، قدرت یا شهرت هستند، این سوال مطرح میشود که چرا افراد مشهور و چهره به خودشان اجازه سوءاستفاده میدهند و از طرف دیگر، دلیل سکوت قربانیان در اینباره چیست؟
دکتر علی ناظری - روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - در پاسخ به این سوالات توضیح میدهد: «از بُعد روانشناختی، افرادی که به هر دلیلی صاحب قدرت، شهرت، ثروت یا موقعیتی هستند، میتوانند دیگران را تحت فشار قرار دهند. افراد در موقعیتهای متفاوتی مثل مشکل روانی یا لغزش اخلاقی از فرصت و امکاناتی که دارند سوء استفاده میکنند و تصورشان این است که طرف مقابل تصویری از قدرتمند، ثروتمند و مشهور بودن آنها را پذیرفته است؛ بنابراین احساس میکنند میتوانند آنچه که میخواهند علیرغم میل فرد مقابل بدست بیاورند.
این خواستهها میتواند در مدل رفتارهای جنسی مثل تجاوز یا تعرض یا هر نوع حرکت غیراخلاقی دیگری طلب شود تا فرد مقابل به اجبار به آن تن دهد. این در واقع نوعی باجگیری محسوب میشود. به نظر میآید قدرت، ثروت و شهرت، موقعیت سوء استفاده را در طول تاریخ به افراد دارای این ویژگیها داده است و همچنان میدهد.
وجههای که برخی افراد به واسطه موقعیت خود توانستهاند در جامعه ایجاد کنند، به آنها یک حریم امن میدهد تا بپذیرند اگر هم کار غیر اخلاقی انجام دهند، کسی آن را باور نخواهد کرد. به همین دلیل اگر هم دست به سوءاستفاده بزنند، آن را انکار میکنند. از طرفی هم اگر قربانی بخواهد صحبت کند با این تصور که اعتراضش به نتیجه نمیرسد، کسی حرفش را باور نمیکند یا حتی ممکن است به ضرر خودش تمام شود، سکوت میکند.
البته نباید مسائل فرهنگی را بویژه در جامعه خودمان در این زمینه نادیده بگیریم. در جوامع با فرهنگهای متفاوت، همیشه فرهنگ مردسالار وجود داشته است و تصور میشود زنان در چنین قضایایی دچار اشکال و اشتباهی شدهاند و به زبان عامیانهتر مردان به سراغ کسی میروند که در او نکتهای ببینند و زمانی که چنین ذهنیت مردسالارانهای به اشتباه وجود دارد، اجازه اعتراض و پیگیری موضوع را از قربانیان میگیرد، زیرا آنها احساس میکنند باید هزینه معنوی بسیاری پرداخت کنند تا بتوانند موضوع پیشآمده را اثبات کنند و در نهایت اینگونه تصور میشود که خود آنها هم در این زمینه نقشی داشتهاند و به اصطلاح بیگناه نبودهاند.
از طرفی باید در عین اینکه حریم خصوصی افراد مشهور و صاحب نفوذ حفظ میشود، جریان آزاد اطلاعات هم وجود داشته باشد تا به افراد قدرتمند به راحتی اجازه انجام هر کاری داده نشود. البته این اتفاقات در همه جوامع حتی در جوامعی که ادعای آزادی بیان و جریان آزاد اطلاعات دارند نیز رخ میدهد، اما به مراتب میتواند محدودتر باشد یا بعد از چند سال درباره آن رویداد افشاگری شود. اما اگر همه این موارد را به صورت تابو، شرم یا ننگ ببینیم و صحبت درباره این موارد را قبیحتر از امری که به وجود میآید ببینیم، نتیجه آن افزایش خودسانسوری است. طبیعتا امکان سوءاستفاده برای فرد متجاوز در فضای تاریک هم مهیاتر است.»
گردآورنده: الهام خلیلی خو
آنچه دیگران می خوانند: