به گزارش تیتربرتر؛ تعریف نرخ ارز، قیمت یک واحد پول رایج برحسب پول رایج دیگر است، لذا مقدار لازم از یک واحد پولی که می تواند مقداری از واحد پولی دیگر خریداری کند، همان نرخ ارز است.
بنابراین، نرخ مزبور می تواند یک عامل تبدیل 0 باشد. به طور کلی، نرخ ارز قیمت نسبی پول خارجی به پول داخلی است که به عنوان یکی از عوامل کلان اقتصادی، همواره مورد توجه جامعه اقتصادی و مالی بوده است.
با بالا رفتن قیمت دلار میتوان منتظر تورمهای آتی بود. بالا رفتن پایه پولی در کنار رشد نقدینگی که در آمارها به چشم میخورد از جمله علامتهای خطری است که اقتصاد کشور را تهدید میکند. اما در این میان قبل از هر چیزی انگشت اشاره به سمت دولت است. مگر میتوان در کشوری چون ایران که رانت دولت بیداد میکند با وجود هزینههای کلانی که صرف بودجه دولت میشود اولویت دیگری برای سامان دادن به وضعیت حاضر معرفی کرد.
دولت باید بودجه خود را مدیریت کند و این شاید اولین و البته اصلیترین راهکار جهت بهبود وضعیت اقتصاد کشور باشد ، متاسفانه دولت برای جبران کسری بودجه مبادرت به کاهش ارزش پول ملی می کند و در حقیقت کسری بودجه خود را از جیب مردم جبران می کند.
افزایش قیمت دلار به معنی کاهش ارزش پول داخلی است و همین نکته است که همه را درراستای افزایش نرخ تورم آینده نگران کرده است. افزایش در قیمت ارز با افزایش هزینههای تولید خود را نشان میدهد. در واقع بسیاری از بنگاههای تولید واردکنندگان کالاهای واسطهای هستند و بنابراین افزایش قیمت ارز یعنی افزایش هزینه هر واحد کالای وارداتی. اما باید توجه داشت که افزایش سطح قیمتها در داخل میانگینی وزنی از قیمتهای داخلی و البته رشد قیمتی ارز است.
اگر سیاستهای پولی و مالی کشور در جهت کنترل و کاهش تورم باشند و به گونهای تنظیم شوند که افزایش سطح قیمتهای داخلی کمتر از رشد قیمتی ارز باشد، در این صورت میتوان انتظار داشت که عایدی حاصل از افزایش رقابتپذیری کالاهای داخلی به علت افزایش قیمت ارز بیش از فشار هزینهای ناشی از افزایش هزینههای تولید باشد و اثر مثبت افزایش قیمت ارز بتواند سودآوری بنگاههای صادرکننده کالا را افزایش دهد.
با افزایش سطح قیمتها از طریق دو عامل قیمت ارز و رشد نقدینگی تحتتاثیر قرار میگیرد. در صورتی که دولت ارزهای نگهداریشده در بانک مرکزی را به بازار روانه کند و بابت آن ریال دریافت کند میتوان انتظار افزایش قیمتها را داشت.
اثر منفی بر سبد خانوار
همچنین بسته به اینکه سبد مصرفی خانوارها شامل چه اقلامی است و هرکالا چه سهمی در بودجه خانوار دارد، اثرات قیمتی ارز میتواند برای خانوارهای مختلف، متفاوت باشد.
در انتها میتوان گفت که افزایش قیمت ارز در کوتاهمدت میتواند به دلیل افزایش انتظارات قیمتی سطح قیمتها را افزایش دهد و همچنین اثری بر سطح اشتغال و بیکاری بگذارد زیرا بنگاه در کوتاهمدت امکان تغییر نهادههای تولید را نخواهد داشت ولی در بلندمدت امکان اثرگذاری بالای قیمت ارز بر تولید را میتوان از طریق جانشینی نهادههای تولید به چشم دید.
در مورد آثار رفاهی افزایش قیمتی ارز بر قدرت خرید خانوار نیز باید بیان داشت درصورتی که افزایش قیمتها(با افزایش قیمت ارز) کمتر از سطح دستمزدها باشد، قدرت خرید واقعی خانوار نیز کاهش پیدا خواهد کرد که براساس مطالعات صورتگرفته برای بعضی سالهای مورد بررسی، نوسانات قیمتی ارز و همچنین افزایش قیمت آن، اثری منفی بر قدرت خرید واقعی خانوار داشته است.
درواقع میزان افزایش قیمتها بیش از افزایش سطح دستمزدها بوده است. البته باید در نظر داشت که این اثر همگن نبوده و برای بخشهای مختلف متفاوت بوده است.