تیتربرتر: بعد از ماجرای رومینا اشرفی حالا نوبت به ریحانه عامری رسید که بطور وحشتناکی توسط پدرش به قتل رسید.اما با نهایت تاسف همچنان میدانیم که این آخرین قتل ناموسی نخواهد بود و این فرهنگ کهنه و غلط دامن گیر برخی خانواده ایرانی خواهد بود.
ماجرای قتل ریحانه عامری توسط پدرش
ریحانه شب قبل حدود ساعت یازده و نیم شب به خانه امده و با باباش بحث شده بخاطر دیر امدن و بعد از بحث ریحانه رفته توی اتاقش و خوابیده،پدر ریحانه رو کرده به زنش و گفته من سر یک فرصت مناسب بالاخره ریحانه رو میکشم(سال ۹۶ هم یکبار قصد کشتن ریحانه را کرده و اون را با چوب تا سرحد مرگ زده که تمام بدن ریحانه کبود و دست و پایش شکسته و خواهرش او را نجات داده).
از زبان خواهرش: صبح حدودای ساعت نه صبح به خونه پدری و مادرش میرود تا سری به انها بزند،وقتی وارد خانه میشود،میبیند کسی در خانه نیست و در اتاق ریحانه هم قفل هست،هرچه در میزند جوابی دریافت نمیکن و گمان میکند که خواهرش در اتاق نیست،منتظر میماند تا مادر یا پدرش به خانه بیایند،هنگام چرخیدن در خانه متوجه بهم ریز بودن قالی ها میشودولی بی توجه فقط انها را با پایش به حال قبل برمیگرداند.
چند دقیقه ای که میگذرد،پدرش وارد خانه میشود و وقتی دخترش را میبیند ،دستپاچه میشود و با بی اطلاعی خودش از اعضای خانواده وارد اتاق خوابشان میشود ،خواهر ریحانه میگید که وقتی پدرش از اتاق بیرون اماده لباس هایش را تابه تا پوشیده و با عجله از خانه خارج شده.
دقایقی بعد از رفتن پدر ریحانه عامری، مادر ریحانه که برای تعویض پلاک خودرویش از خانه خارج شده به خانه بازگشت.
مادر جوان وقتی متوجه می شود ریحانه داخل خانه نبوده متعجب می شود و به دختر دیگرش می گوید که شب گذشته ریحانه ساعت 23:30 به خانه بازگشت و پدرش با او جروبحث کرد و ریحانه به اتاقش رفت و پدرش تهدید کرد که یک روز ریحانه را می کشد.
کسی در خانه فکر نمی کرد جنایتی رقم خورده باشد اما دلشوره عجیبی در دل دختر و مادر خانواده افتاده بود به همین خاطر هر 2 تصمیم به باز کردن در اتاق ریحانه گرفتند.
در اتاق ریحانه عامری باز شد، داخل اتاق بهم ریخته شده بود و همه لباس های دختر 22 ساله وسط اتاق بود، مادر و خواهر ریحانه عامری شروع به مرتب کردن اتاق می کنند که در بین لباس ها احساس خیس بودن لباس ها می کنند که با نگرانی لباس ها را کنار می زنند و متوجه می شوند وسط اتاق پر از خون است.
مادر و خواهر ریحانه عامری با دیدن این صحنه هولناک با پلیس تماس می گیرند و خیلی زود تیم های پلیسی در محل حاضر می شوند و در تحقیقات ابتدایی مشخص می شود مسیر خون تا کنار خودرو رفته است و فرضیه قتل پیش روی ماموران قرار گرفت.
رمز گشایی قتل ریحانه عامری
نبود یکی از تبرهای پدر ریحانه عامری فرضیه قتل این دختر 22 ساله با تبر را پررنگ تر می کند و ماموران موبایل پدر ریحانه عامری را ردیابی می کنند و مشخص می شود وی در بیابان های روستای اختیار آباد بوده که در همین حین پدر وارد خانه می شود.
پدر ریحانه عامری وقتی وارد خانه شد، سراسیمه بود و سکوت کرده بود، پلیس و مردم به دنبال سرنخی از ریحانه عامری بودند و این در حالی بود که صندوق عقب خودروی پدر ریحانه عامری و پلاک خودرویش خون آلود بود.
تحقیقات ادامه داشت تا اینکه ساعت 11 شامگاه دوشنبه پدر ریحانه عامری سکوتش را شکست و ادعا کرد دخترش را با ضربات تبر به قتل رسانده و او را به بیابان های روستای اختیارآباد در اطراف کرمان منتقل کرده است.
پدر ریحانه عامری به قتل دخترش اعتراف کرد و مادر ریحانه با شنیدن این خبر حالش بد شد و به بیمارستان منتقل شد و ماموران وقتی به بیابان های اطراف روستای اختیار آباد رفتند با جسد خونین این دختر 22 ساله که با تبر به قتل رسیده بود روبرو شدند.
گفته می شود ریحانه تا ساعت 21 زنده بوده و به خاطر خونریزی زیاد به کام مرگ فرو رفته است.
معاونت اجتماعی پلیس کرمان در خصوص پرونده ریحانه عامری با تایید قتل وی اعلام کرد که تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد و جزئیات آن در صورت دستور مقام قضایی اعلام خواهد شد.
ریحانه عامری دختر کرمانی با سرنوشت مشابه رومینا اشرفی دختر تالشی و فاطمه برحی دختر آبادانی به قتل رسیده است قتل ناموسی و قتل خانوادگی که زنگ خطری به حساب می آید.
مطالب مرتبط: فیلم| ماجرای قتل فاطمه 16 ساله در پرند!
قتل ناموسی در ایران
قتل ناموسی پدیدهای رایج در ایران است. در یک تقسیمبندی کلی قتلهای ناموسی را میتوان به دو دستهٔ درونخانوادگی و برونخانوادگی تقسیم کرد. قتلهای درونخانوادگی شامل به قتل رساندن فرد یا افرادی از اعضای خانواده توسط سایر اعضای همان خانواده، به تنهایی یا با مشارکت افراد بیگانه است. قتلهای برونخانوادگی قتلهایی هستند که با انگیزهٔ انتقام جویی از متجاوزان به نوامیس و توسط فرد مورد تجاوز قرار گرفته یا خانوادهٔ او انجام میشوند.
قربانیان قتلهای ناموسی درونخانوادگی معمولاً دختران ازدواجنکردهای هستند که توسط پدر یا برادرشان کشته میشوند یا زنان متأهلی که توسط شوهر، برادر، پدر یا دیگر بستگان خود به قتل میرسند.این نوع قتل که به «قتل به خاطر شرف» هم معروف است، به دلایلی همچون سرپیچی کردن از ازدواجهای اجباری، اصرار برای اینکه زنی بخواهد همسر آیندهاش را خودش انتخاب کند، برقراری روابط عاشقانهٔ غیر متعارف، خیانت به همسر، زنا و فرار از خانه که رفتارهای ضد ناموسی، بیعفتی، بدنامی و فضاحت تلقی میشوند، اتفاق میافتد. افرادی که مرتکب قتل ناموسی میشوند میخواهند با ریختن خون، آنچه را که «یک ننگ» میپندارند، پاک کنند.
معروف ترین قتل های ناموسی
سعیده
سعیده دختر ۱۴ ساله اهل زاهدان در ۲۸ بهمن ۱۳۸۶ توسط پدرش «محمد شریف» به دلایل ناموسی در ارتفاعات هلور سنگسار شد. محمد شریف پدر سعیده در اعترافات خود چنین میگوید: «من از چندی پیش متوجه شدم دختر ۱۴ سالهام رفتارهای مشکوکی دارد. ابتدا سعی کردم با آرامش با موضوع برخورد کنم و با تحقیقاتی که انجام میدهم بفهمم سمیه چرا چنین کارهایی انجام میدهد. او بیدلیل از خانه بیرون میرفت و وقتی دیرهنگام بازمیگشت توضیح قانعکنندهای نمیداد. بالاخره تاب نیاوردم و با او دعوا کردم ولی این کار نیز فایده نداشت چون فرزندم مرا متهم به بدبینی میکرد و میگفت هیچ کار خلافی انجام ندادهاست. پس از گذشت مدتی بهتدریج به این یقین رسیدم که سمیه با مردی رابطه دارد. آبرویم را ازدسترفته میدیدم و تحمل چنین شرایطی و برگزیدن سکوت برایم مرگآور بود؛ بنابراین تصمیم گرفتم سمیه را بکشم و خودم را از این ننگ نجات دهم. در این میان باید شیوهای را برای کشتن دخترم انتخاب میکردم که او به سزای واقعی کاری که انجام داده بود برسد. بالاخره مصمم شدم وی را سنگسار کنم اما ازآنجاکه بهتنهایی از عهده این کار برنمیآمدم از یکی از دوستانم به نام غفور خواستم به من کمک کند و وقتی از مشکلم مطلع شد پذیرفت مرا در کشتن سمیه که لکه ننگی در خانواده بود یاری دهد. غفور چند نفر دیگر را نیز باخبر کرد و محل و زمان اجرای نقشه تعیین شد. روز حادثه دخترم را بهزور از خانه خارج کردم و به سمت ارتفاعات هلور کشاندم. او در تمام طول مسیر وحشتزده بود و بااینکه میدانست عاقبت خوشی در انتظارش نخواهد بود اما مطمئن نبود که چه مجازاتی را برای وی در نظر گرفتهام. پس از آنکه به محل موردنظر رسیدیم دخترم را روی زمین انداختم و سنگسار او را شروع کردیم. سمیه مرتب جیغ میکشید و با خواهش و التماس تلاش میکرد جانش را نجات دهد اما من برای دست یافتن دوباره به آبرویم و داشتن زندگی شرافتمندانه چارهای جز کشتن او نداشتم.»
شیدا
شیدا زن ۱۶ ساله مریوانی بود که یک کودک ۲ ساله داشت همسر شیدا معتاد بود و در سال ۱۳۸۸ به دست برادرش و با چاقو به قتل رسید. برادر شیدا او را در خیابان در حال حرف زدن با یک مرد دیده بود و با ضربات چاقو به قتل رسانده بود.
دلبر خسروی
دلبر خسروی دختر ۱۷ ساله در دهی نزدیک شهرستان مریوان بود که وادار به ازدواج با شوهرش شده بود. دلبر به دلیل قصد طلاق از همسر توسط پدرش سر بریده شد.
فرشته نجاتی
در سال ۱۳۸۷ فرشته نجاتی دختر ۱۹ سالهٔ اهل مریوان به اتهام رابطهٔ نامشروع، بهدست پدرش سر بریده شد.او مدتی بود که از شوهرش (که ۱۸ سال از او بزرگتر بود) جدا شده بود و تصمیم داشت با انتخاب خودش و با یکی از خواستگارانش ازدواج کند. فرشته دو روز پیش از مرگش به مرکز نگهداری بیماران روانی (که مادرش در آنجا بستری بود) رفته بود و از آنها خواسته بود اجازه دهند آنجا بماند وگرنه کشته میشود، اما کسی حرفش را جدی نگرفت.در بازگشت، ساکی از لباسهایش را به همسایهشان سپرده و گفته بود: «دیر یا زود من را میکشد. اینها را یادگاری نگهدار». سرانجام پدر فرشته به تحریک نامادری، شبانگاه سر فرشته را تنش جدا کرد. پس از سالها زندگی با همسر سابقش و بعد از اتهامی که پدرش به او وارد کرد، پزشکی قانونی با معاینهٔ جسد فرشته نجاتی اعلام کرد که او در زمان مرگ باکره بودهاست.
مهسا، مهتاب و لادن صیادی
سه خواهر، به نامهای مهتاب ۱۹ ساله، مهسا ۱۶ ساله و لادن ۱۲ ساله، شهریورماه سال ۱۳۹۰ در حالی که برای خرید عروسی و گردش همراه پدر خود به زیارتگاه روستایشان واقع در تختگاه عادلخان در منطقهٔ دالاهو رفته بودند، بر اثر شلیک گلولهٔ پدر به قتل رسیدند. پدر این سه دختر که به اتهام حمل مواد مخدر و سلاح به حبس ابد محکوم شده بود، برای مراسم عروسی مهتاب، دختر بزرگش از زندان مرخصی میگیرد. روز حادثه هم به بهانه خرید، سه دخترش را از خانه بیرون میبرد. در آن روز، مهتاب و دو خواهر دیگرش که از گردش با پدر خوشحال و از قضا مشغول فیلم گرفتن از این جمع خانوادگی نیز هستند، به یکباره قربانی شلیک گلوله پدر میشوند. در ابتدا پدر به شوخی عنوان میکند که اشهدتان را بخوانید ولی بعد شلیک دو گلوله کافی است که شوخی را تبدیل به یک قتل کند. مهتاب که در ابتدا شوکزده شده تنها از این اتفاق فیلم میگیرد ولی بعد با جیغ زدن و دویدن قصد دارد از دست پدر فرار کند که مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و کشته میشود. بعد از گذشت ساعتی پدر با عجله به خانه برگشت و خبر قتل سه دخترش را به همسرش داد و فرار کرد. البته پدر، کشتن دخترانش را حاصل بیپولی و جلوگیری از بیآبرویی عنوان کردهاست.
رومینا اشرفی
رومینا اشرفی دختر ۱۴ سالهای بود که در ۱ خرداد ۱۳۹۹ به دست پدرش به قتل رسید. پیشتر او بهدلیل مخالفت خانواده با ازدواجش، به همراه معشوقش از خانه گریخته بود، اما توسط پلیس دستگیر و به پدرش تحویل داده شد. پدر رومینا هنگامی که او خواب بود، با داس سر از تنش جدا کرد.در تصویر آگهی ترحیم رومینا اشرفی که در اینترنت دست به دست میشود، نام پدر او بهعنوان اولین اسم از افراد صاحب عزا درج شدهاست
گردآورنده: فرحان مرادی