به گزارش تیتربرتر؛ تا به حال کدام کار فدراسیون فوتبال کشورمان روی حساب و کتاب بوده که اکنون دنبال دومی آن باشیم؟ آن از ساختار بی بن و ریشه فوتبال پایه و شکست های پی در پی مقابل حریفان ریز و درشت آسیای میانه، این از عدم انتخاب سرمربی کارکشته برای تیم ملی و خطر حذف از مقدماتی جام جهانی 2022 در گروهی آسان، آن هم از برگزاری مسابقات لیگ های مختلف با آن شرایط و اوضاع و احوال و سایر کار های غیراصولی دیگر.
تنها دلخوشی مربیان رده های پایه کشور، همین چندرقاز درآمدی بود که از مدارس فوتبال دریافت می کردند. متاسفانه مدتی است به لطف و برکت جناب کرونا، تعداد بی شماری از این قشر زحمتکش آهی در بساط نداشته و یا در تاکسی تلفنی و اسنپ کار می کنند، یا روی به دست فروشی آورده و شاید هم در قرنطینه خانگی در حال مشاجره با زن و بچه خود در خصوص عدم توانایی در تامین معیشتشان می باشند.
فدراسیون فوتبال کشورمان هم که قربانش بروم انگار از هیچ چیزی خبر ندارد و نمی داند اوج عملکرد مربیان مدارس فوتبال از ابتدای اردیبهشت تا پایان شهریور ماه است. گویی مبالغ هنگفتی که از مربیان بابت کلاس های پوچ و بی محتوای مربیگری گرفته را فراموش کرده است. انگاری یادشان رفته ده ها هزار مربی و پیشکسوت فوتبال بیکار شده و محتاج نان شب شده اند.
اگر فدراسیون فوتبال کشور در و پیکر داشت، بی تردید نسبت به بیمه کردن و پرداخت تنها بخشی از هزینه توسط این قشر محترم، کمک حال آن ها می شد و یا اینکه در این شرایط طاقت فرسای زندگی، طی رایزنی با مسولین ذیصلاح کشور، به راهکاری منطقی جهت تامین معیشت این عزیزان می اندیشید. اما یا نمی دانند چه باید بکنند، یا نمی توانند و یا شاید هم اصلا نمی خواهند و خود را به کوچه علی چپ زده اند.
امسال که گذشت. این مربیان با هر سختی، بدبختی و بیچارگی که بود، نان خود و زن و بچه شان را از زیر سنگ هم که شده، پیدا کردند. اما بایست فکری به حال سال های بعد نموده و با بیمه کردن مربیان یا دیگر خدمات آینده نگرانه، کاری کنند که عمر و زندگی این سرمایه های واقعی مملکت که پرورش دهنده نسلی سالم اند، هدر نرود. از ما گفتن بود. اما نمیدانم آیا گوش شنوایی وجود دارد یا خیر. راستش را بخواهید، اصلا چشمم آب نمی خورد. چرا که پوست آقایان همچون تمساح کلفت شده است.
نویسنده: محسن بابادی