به گزارش تیتربرتر؛ دلار در روزهای پایانی فروردین ماه روند نزولی را در قیمت در پیش گرفته بود اما در آخرین روز ماه توانست با یک اصلاح قیمتی در مسیر افزایشی قرار بگیرد. به طوری که در اوایل روز گذشته قیمت دلار در محدوده ۱۵ هزار و ۳۰۰ تومانی قرار گرفت اما از اواسط روز اوضاع به نفع خریداران شد که قیمت را تا نزدیکی محدوده ۱۵هزار و ۶۰۰ تومانی بالا آوردند.
این روند چنین انتظاری در میان برخی معاملهگران ایجاد کرد که این ارز به کف سال ۹۹ برخورد کرده است و از این پس وارد فاز تازهای خواهد شد، چراکه دوران کاهش قیمت موقتا خاتمه یافته است.
البته با وجود این برگشت قیمتی، کاهشیهای بازار همچنان معتقدند که قیمت دلار حداقل در هفته جاری توان زیادی برای رشد نخواهد داشت.
دلایل معاملهگران برای افت دلار
کاهشها همچنان به نبود تقاضای موثر در بازار اشاره میکنند و میگویند، وقتی تقاضایی در بازار نیست، طبیعی است که سفته باز هم نخواهد خریدهای خود را افزایش دهد.
از نظر آنها، سفتهبازان اکنون در بازارهای دیگر سودهای مناسبتری کسب میکنند و دلیلی ندارد ریسک ارزی را به جان بخرند. در مقابل افزایشیها باور دارند، تقاضا از هفته آینده و همزمان با باز شدن بازار دبی در بازار داخلی نیز بالا خواهد رفت. گروهی حتی باور دارند معاملهگران خیابان فردوسی زودتر به استقبال باز شدن بازار دبی خواهند رفت.
کاهشیها هم عنوان میکنند، تقاضا در هر صورت به اندازهای نخواهد بود که بازارساز نتواند بهراحتی آن را پاسخ دهد، بهخصوص تقاضای تجاری را که با بالا آمدن قیمتها در سامانه نیما، کمتر نیازی به حضور بازارساز است و صادرکنندگان خود میتوانند تقویت سمت عرضه را به دوش بگیرند. در این شرایط بازارساز توان بیشتری دارد که منابع خود را صرف مدیریت نوسانات بازار آزاد ارز کند.
بیشتر بخوانید: 99؛ سال رونق کدام بازار است؟
برخی فعالان باور داشتند، اینکه بازارساز قیمت را به زیر محدوده ۱۵ هزار و ۳۰۰ تومانی برده است، نشان میدهد که همچنان بهدنبال افت قیمت بیشتر است. با این حال، بارها دیدهایم که بازارساز در صورت افزایش قیمت در بازار آزاد، سعی میکند که نرخ خود را بالا بکشد و به نرخهای معاملهگران آزاد نزدیکتر کند. این امر موجب میشود که جلوی ورود تقاضای کاذب ارزی و آربیتراژ ارز گرفته شود.
در این میان، یک دلیل عمومی نیز توسط کاهشیها عنوان میشود که امید آنها را برای افت قیمت بیشتر میکند؛ آنها باور دارند، سیاستگذار تمام تلاش خود را خواهد کرد که بازار ارز و سکه نوسانی نشود و زمانی که معاملهگر احساس میکند، چنین ارادهای وجود دارد، تلاش میکند سود خود را از بازارهای جایگزین خصوصا بازار سهام به دست بیاورد. در روزهای اخیر نیز دیگر همگی متوجه جهشهای بورس شدهاند و در نتیجه این هیجانات، بسیاری تصمیم گرفتهاند که سرمایه خود را وارد بورس کنند.
تصمیم بانک مرکزی در حوزه ارزی
از طرفی دیگر گویا بانک مرکزی با یک سیاست هدفمند فعلا تصمیم گرفته است حجم مداخله در سامانه نیما را کاهش دهد. گفته میشود حجم مداخله نسبت به دوره مشابه سال قبل نصف شده است. برخی کارشناسان معتقدند دلیل اجرای چنین سیاستی این است که بانک مرکزی به دنبال آن است که کمی شرایط واضحتر و سیاستهای کلان دولت در سال جدید به خصوص در حوزه ارزی مشخصتر شود.
بانک مرکزی با کاهش عرضه در سامانه نیما میتواند منابع بیشتری را ذخیره کند تا در روز مبادا بتواند آنها را مورد استفاده قرار دهد. مشخصتر شدن وضعیت کرونا و قیمت نفت در بازارهای جهانی به نظر میرسد از جمله متغیرهای دیگری هستند که زمینهساز وسواس سیاستگذار در خرج منابع ارزی شده است. به احتمال زیاد به دلیل همین کاهش مداخله بانک مرکزی، ارزش دلار و یورو در سامانه نیما بالاتر رفته است و صادرکنندگان بازیگران اصلی عرضه در نیما شدهاند.
با این توصیفات پیشبینی می شود خریداران و دلالان ارز، نتوانند سود چندانی از بازار ببرند و از این بازار خارج شوند. کارشناسان معتقدند بانک مرکزی برنامه های ویژه ای برای مقابله با نوسانات ارزی دارد که بموقع از آن استفاده خواهد کرد و نخواهد گذاشت قیمتها دوباره صعودی شود.
آینده بازار ارز تا پایان سال 99
علیاصغر سمیعی رییس اسبق کانون صرافان در یادداشتی معتقد است: اگر بخواهیم اوضاع ارز در کشور را مورد بررسی قرار دهیم، دو پارامتر را میباید در نظر بگیریم؛ یکی وضعیت پول ملی است و قوت و ضعف آن و روند قوی شدن یا ضعیف شدن آن و دیگری اینکه ببینیم عرضه و تقاضای ارز در چه وضعیتی قرار دارد.
وقتی صحبت از بازار ارز در سال ۹۹ میکنیم، در وهله اول باید ببینیم وضعیت پول خودمان یعنی ریال ایرانی چگونه است؟ برآورد نرخ تورم در مقایسه با نرخ توسعه چه میگوید؟ نرخ بهره تعیین شده رسمی در مقایسه با نرخ بهره برای پولهای دیگر چه نسبتی را نشان میدهد؟
با بررسی این پارامترها وضعیت تومان تا اندازهای برای ما روشن میشود. در ایران بالا و پایین رفتن نرخ تورم و به تبع آن نرخ بهره کاملا در اختیار دولت است، یعنی سیاستهای بانک مرکزی است که تعیین میکند در سال چه مقدار اسکناس جدید باید چاپ شود، و حجم پول چه مقداری افزایش یابد، و توسط بانکهای کشور با دادن بهرههای غیرمتکی به تولید، چه مقدار خلق پول بدون پشتوانه صورت گیرد.
راجع به عرضه ارز هم تا اندازه زیادی باز نقش دولت ملموس است، زیرا بیش از ۸۰ درصد از عرضه ارز در کشور کاملا در اختیار بانک مرکزی است و تازه در آن ۲۰ درصد دیگر هم باز سیاستهای دولت کاملا تاثیر دارد. راجع به تقاضا هم این دولت است که اعمال سیاستهای خود میتواند آن را هدایت و کنترل کند که گاهی هم کنترل میکند و البته گاهی کنترل مصرف ارز منجر به صدمه زدن به ساختار تولیدی کشور هم شده است.
علاوه بر موارد فوق یک کار دیگر هم از سوی بانک مرکزی در کشور ما در حال انجام است که زیان آن علاوه بر فشردن گلوی اقتصاد کشور باعث صدمات اخلاقی به جامعه هم میشود و آن ادامه سیاست چند نرخی بودن برای ارز است.
بیشتر بخوانید: بازدهی بازار بورس در سال ۹۹
با توجه به مواردی که عرض کردم، حالا ببینیم در سال ۹۹ دولت چه سیاستی را مد نظر قرار خواهد داد، آیا از نرخ تورم در کشور خواهد کاست؟ آیا نرخ بهره در کشور به نرخهای جهانی نزدیک خواهد شد؟ آیا با کنترل واردات بی رویه و گسترش تولید نرخ بیکاری در کشور کم خواهد شد؟ آیا سوبسیدها و یارانههای غیر هدفمند متوقف خواهند شد؟ آیا تعدیل مالیاتی صورت خواهد گرفت؟ آیا تزریق ارز با نرخهای غیر واقعی و گوناگون با بهانههای مختلف پایان خواهد یافت؟
جواب این سوالات میتواند ما را به آینده کشور امیدوار کند و یا امیدواریها را کمرنگ تر کند. اینکه که امید چه نقشی در اقتصاد دارد، باید عرض کنم امیدواری به پویایی یک اقتصاد، خودش میتواند باعث پویایی آن شود، مثلا اگر مردم به این باور و امید برسند که کارخانه داری و تولید در سال آینده سودآور خواهد بود، خود این به احداث کارخانه در کشور کمک میکند.
به عبارتی، سرمایهها از محل واسطهگری و دلالی به سمت تولید و کشاورزی کوچ میکند و خود این باعث ایجاد کار از یک طرف و بالا رفتن تولیدات از سوی دیگر میشود. وقتی کار ایجاد شود، یعنی نرخ بیکاری کاهش یافته، وقتی تولید زیاد شود، یعنی نیاز به واردات کمتر شده، و احتمالاً صادرات مقرون به صرفه میشود. این باعث ارزآوری برای کشور از یک سو و صرفهجویی در مصرف ارز از سوی دیگر میشود و خود این روند هر روز به بهتر شدن وضعیت اقتصاد کمک میکند و البته ناامیدی درست عکس این عمل میکند.
گردآورنده: الهام خلیلی خو