به گزارش خبرنگار تیتربرتر؛ شیوع کرونا در کشورمان، تعطیلات طولانیمدت را به مدارس تحمیل کرد؛ جریان آموزش هر چند با مشکلاتی اما در جریان است، در این میان سیاستگذاری نظام آموزش و پرورش به نوعی دچار دستپاچگی شده است.
ما - معلم، دانش آموز، خانواده ها- به این آموزش مجازی عادت نداریم. در واقع معلم ها بدون کمترین آموزشی و با آزمون و خطا وارد این عرصه شدند.
چرا از آموزش مجازی در ایران استقبال نمیشود؟
محمدرضا نیک نژاد کارشناس مسائل آموزش و پرورش با ۲۷ سال سابقه تدریس در خصوص تجربه تدریس آنلاین که این روزها اکثر معلمها درگیر آن هستند گفت: از چند زاویه میتوان تدریس آنلاین را بررسی کرد. اینکه در شرایط بحرانی که باید این کار انجام میشد، هدف و دستاورد این تجربه چه میتواند باشد. به نظرم میرسد این دو یعنی هدف و دستاورد این تجربه خیلی به هم نزدیک نباشد.
وی ادامه داد: در شرایط بحرانی که ایجاد شد لازم بود که فضای روحی و روانی خانواده یک آرامشی از نظر تعطیل نبودن آموزش بچهها داشته باشد. آموزشهای تلویزیونی گستردهتر و آموزشهای معلمان در مدارس محدودتر صورت گرفت. دومی محدودتر بود چون همه به اینترنت و گوشی اندروید و… دسترسی ندارند. پس اولین کارکرد این آموزشها آرامش روحی دادن به خانوادهها بود و اینکه بچهها فکر کنند نهادی پیگیر درسشان هست تا این شرایط طی شود. اما هدفی که اعلام میشود مبنی بر اینکه این آموزشها قرار است جبران عقب ماندگی درسی بچهها را بکند، با اما و اگر همراه است.
نیک نژاد گفت: واقعیت این است که اینکه این آموزشها تا چه حد مفید هستند، کارایی دارند و یا با استانداردها همخوانی دارد با اما و اگر همراه است. اینکه همه به یک میزان از امکانات آموزش مجازی برخوردارند نیز با چالش رو به رو است. بخشهای روستایی خیلی از این آموزشها بهره نمیبرند و در روستاها خانوادهها وضع اقتصادی نامناسبتری نسبت به شهریها دارند. در واقع از زاویه دید امکانات بخواهیم قیاسی انجام دهیم باید گفت بخش قابل توجهی از جمعیت دانش آموزی و معلمها از امکانات بی بهره هستند و همین آموزش مجازی را دچار مشکل میکند. معمولاً خانواده متوسط شهری به بالا چنین امکاناتی دارند. ضمن اینکه در همین تهران من معلم سیستمی که دارم برای ۱۰ سال پیش است. یا مثلاً معلمی که روی در یخچالش برای بچهها تمرین حل کرده را به عنوان الگو معرفی میکنند در حالی که این ضعف سیستم است چون مگر خرید یک تخته و رساندنش به معلم چقدر هزینه دارد؟ منظورم این است که قرار نیست دولت پای خود را کنار بکشد و همه چیز را به خلاقیت مدیر و معاون بسپارند.
این معلم که خودش این روزها درگیر آموزش مجازی است ادامه داد: بخش دیگر مشکل به این باز میگردد که ما - معلم، دانش آموز، خانوادهها- به این نوع آموزشها عادت نداریم. در واقع الان معلمها بدون کمترین آموزشی و با آزمون و خطا وارد این فضا شده اند. خود من چند مرحله به مدرسه رفتم تا از تدریسم فیلمبرداری شود و در گروههای مدرسه قرار بگیرد، به مرور ایراداتی را در کارم فهمیدم. از طرف دیگر تکالیفی که در گروهها گذاشته میشود نزدیک به ۵۰ درصد دانش آموزان آن را انجام میدهند. در حالیکه تجربههای جهانی در این زمینه وجود دارد و هنوز این تجربهها در اختیار ما نیست.
نیک نژاد گفت: یک زمانی بحث هوشمندسازی مدارس و بحث تبلت دانش آموزی مطرح شد ولی یک موجی بود که با تغییر وزیر از میان رفت. اگر آن روز آن را جدی میگرفتیم الان مجبور نبودیم با بی تجربگی در موقع بحران به میدان بیاییم.
وی در پایان در خصوص اینکه این آموزشها در هر صورت چقدر میتواند جبران عقب ماندگی تحصیلی را بکند گفت: هر چقدر آموزش مجازی و غیرحضوری پیشرفته باشد هم جای آموزش حضوری را نمیگیرد. اگر اینطور بود کشورهای لیبرال اقتصادی از آموزش غیرحضوری استقبال میکردند. به نظرم بعد از عبور از این شرایط سخت لازم است که حتماً سال آموزشی ادامه بیابد. شما فکر کنید ما چندین عنوان درسی داریم در هر پایه و همینطور بچهها با تدریس سر کلاس لنگ میزنند در درسها حالا که با نیم ساعت و ۴۰ دقیقه قرار است از طریق تلویزیون و راه دور آموزش ببینند.
خانوادهها در کنار سلامت دانشآموزان نگران وضعیت تحصیلیاند
به هر حال این روزها خانوادهها نگران وضعیت تحصیلی فرزندان خود هستند، این نگرانیها برای دانشآموزان دبستانی و از طرف دیگر کنکوریها بیشتر مشهود است و چکونگی جبران زمان از دست رفته آموزش، سؤال بسیاری از آنهاست؛ موضوعی که نمیتوان با قطعیت درباره آن سخن گفت! هر چند آموزش وپرورش گفته است هر زمان که مدارس باز شود یک ماه به زمان آموزش اضافه خواهد شد.
آموزش مجازی به یک میزان در دسترس دانشآموزان نیست
آموزش مجازی هم به یک میزان در دسترس دانشآموزان نیست، مناطق محروم و حاشیه شهرها به این سبک از آموزش دسترسی ندارند، در این میان بین مدارس دولتی، خاص و غیردولتی هم در بحث کیفیت آموزشهای مجازی تفاوتهایی مشاهده میشود.
اما این روزها پرسش مهمتر این است که چرا در وزارت آموزش وپرورش پیش از این، تمهیدات مختلف برای چنین روزهایی پیشبینی نشده بود آن هم در کشور ما که تعطیلات غیرقابل پیشبینی مدارس به دلایل مختلف از جمله آلودگی هوا بسیار است، تا در تعطیلات فعلی با دستپاچگی به دنبال اجرای طرحهایی همچون فعال کردن شبکه اجتماعی شاد آن هم در وضعیتی که هنوز زیرساختهای آن به ویژه در بحث امنیت اطلاعات کاربران فراهم نیست، نباشند.
ارزیابی دانشآموزان مشکل آموزش از راه دور
بنی اسدی با اشاره به اینکه مشکل عمده آموزشهای از راه دور، عدم طراحی مکانیزم ارزیابی است، یادآور شد: در شیوه سنتی، دانشآموز در مدرسه حاضر و مورد ارزیابی قرار میگیرد اما هماکنون در آموزش مجازی برای ارزیابی دانشآموزان چه باید کرد؟ در این شرایط بزرگترین کوتاهی نادیده گرفتن توانایی والدین برای کمک به مدارس در بحث ارزیابی است.
«شاد» دانش آموزان محروم را غمگین کرد/ زخمی دیگر از بی عدالتی آموزشی
آموزش و پرورش در حالی برای اجرای شبکه اجتماعی شاد گام برداشت که این طرح بار دیگر زخم بی عدالتی آموزشی و کمبود امکانات در مناطق محروم را تازه کرده است.
چه کسی باور می کرد که یک ویروس بتواند اماکن آموزشی را تعطیل کند این در حالی است که حتی سیل سال گذشته هم نتوانست چرخه تعلیم و تربیت را در مناطق سیل زده متوقف کند حتی فراتر از سیل گلستان، بسیاری از معلمانی که روزی در سنگر ایثار و شهادت جانفشانی کردند به خاطر ندارند که گلوله باران دشمن توانسته باشد مراکز آموزشی کشور را اینگونه مختل کند.
گرچه تعطیلی مدارس برای برخی از دانش آموزان در آستانه نوروز خبر مسرت بخش و خوشحال کننده ای بود اما تلاش شبانه روزی آن دسته از دانش آموزانی که خود را برای آزمون سرنوشت ساز کنکور 99 آماده می کنند خبر تلخ و نگران کننده ای بود چراکه با همه گیری کرونا بسیاری از برنامه ریزی های تحصیلی و کلاس های کنکور خود را بر باد رفته می بینند.
دانش آموزان محروم قربانی شبکه اجتماعی «شاد»
اما گرچه این اقدام معلمان زیبا و تحسین برانگیز بود اما در پسِ زیبایی این حرکت، ناعدالتی آموزشی سر باز کرد و بغض کمبود امکانات و فقدان دسترسی به امکانات آموزش مجازی گلوی دانش آموزان مناطق روستایی و محروم را فِشُرد.
وزارت آموزش و پرورش با مشاهده فعالیت معلمان در فضای مجازی تصمیم به ساماندهی آموزش مجازی دانش آموزان گرفت و شبکه اجتماعی شاد را راه اندازی کرد تا در بحران کرونا چرخه تعلیم و تربیت متوقف نشود.
البته برخی هم اعتقاد دارند در حال حاضر که معلمان به صورت خودجوش آموزش مجازی را از سر گرفتند چه اصراری به راه اندازی شبکه شاد وجود دارد اما وزارت آموزش و پرورش معتقد است برای ارزیابی فعالیت ها و ثبت و بررسی وقایع داخل کلاس و فرآیندهای آموزش نیاز به راه اندازی چنین شبکه ای است.
با طرح راه اندازی شبکه اجتماعی «شاد» صدای انتقاد بسیاری از معلمان و والدین بالا گرفت تا جایی که بسیاری از آنها عنوان کردند این طرح همانند «آب در هاونگ کوبیدن است» برخی دیگر اما اعتقاد دارند در این اوضاع کرونا «کاچی به از هیچی» است.
برخی از مدیران و معلمان اعتقاد دارند وزارت آموزش و پرورش با بی کفایتی مدارس را وارد میدانی می کند که قبلاً در آن آزمونی ندادند، آنها می گویند کاش قبل از سراسری شدن، شبکه اجتماعی شاد در چند شهر و استان به صورت آزمایشی اجرا می شد و آموزش و پروش ضمن رفع نقایص و مشکلات پیش رو برای اجرای سراسری آن قدم برمی داشت.
به نظر می رسد راه اندازی این شبکه اجتماعی علاوه بر معلمان، دانش آموزان را هم با چالش جدی مواجه می کند چرا که بسیاری از مناطق به ویژه روستاها از امکانات مجازی بی بهره هستند از طرفی اگر در خانواده ای دسترسی به اینترنت پرسرعت، لپ تاپ و یا گوشی اندروید هم باشد خانواده های دارای دو یا سه دانش آموز با مشکل مواجه می شوند.
در همین استان گلستان مناطق بسیاری وجود دارد که از امکانات آموزش مجازی بی بهره اند نه تنها مناطق روستایی و محروم در نقاط شهرنشین نیز همه خانواده ها نمی توانند برای فرزند و یا فرزندان دانش آموز خود امکانات آموزش مجازی فراهم کنند.
گرچه مدیرکل آموزش و پرورش استان گلستان در گفتگوی خبری اعلام کرده بود بیش از 80 درصد دانش آموزان گلستانی به امکانات آموزش مجازی دسترسی دارند اما به نظر می رسد در واقعیت سهم دانش آموزان محروم از این طرح تقریباً صفر است و اجرای این طرح در این اوضاع پرالتهاب کرونایی بذر ناامیدی و کمبود امکانات را بیش از گذشته در دل آنها می کارد.
در استان گلستان 25 هزار دانش آموز بازمانده از تحصیل وجود دارد که نخستین علت این معضل را اقتصاد ضعیف خانوارها می دانند و اجرای شبکه اجتماعی شاد بدون فراهم کردن زیرساخت های لازم برای خانواده های محروم ممکن است منجر به افزایش بازماندگان از تحصیل شود.
از طرفی آموزش تلویزیون، لوح فشرده و یا آموزش مجازی مورد پسند بسیاری از دانش آموزان نیست، آنها اعتقاد دارند شیوه های تدریس معلمان با یکدیگر متفاوت است و اگر هم معلمِ خودشان بخواهد تدریس را برعهده بگیرد فضای مجازی مجالی برای یادگیری با کیفیت و پرسش و پاسخ نمی گذارد و بی پاسخ ماندن پرسش ها، دانش آموزان را ناراحت و بی انگیزه می کند.
معلمان هم می گویند آموزش در تلویزیون و یا شبکههای اجتماعی جایگزین مناسبی برای کلاس درس نیست چرا که سطح علمی دانش آموزان با یکدیگر متفاوت است و در حالت طبیعی معلمان آموزش ها را براساس توانایی یادگیری دانش آموزان تطبیق می دهند.
اما فارغ از همه این مسائل نکته جالب اجرای این طرح آن است که شبکه اجتماعی شاد قبل از اجرا، متوقف شد و در حالی که وزارت آموزش و پرورش از آغاز به کار شبکه اجتماعی شاد از 16 فروردین ماه خبر داده بود ناگهان از تعویق راه اندازی این شبکه اجتماعی به دلیل صیانت از حقوق آموزشی و تربیتی دانش آموزان و حصول اطمینان از امن بودن بستر ارتباطی در این شبکه خبر داد و زمان راه اندازی این شبکه را منوط به حصول اطمینان از شروط بالا دانست.
نکته ای که مُهر تائیدی بر ناکارآمدی و سوء مدیریت وزارت آموزش و پرورش است، چگونه ممکن است مهمترین نهاد تعلیم و تربیت کشور اینطور نسنجیده برای اجرای چنین شبکه اجتماعی اقدام کند و در میانه راه به دلیل عدم حصول اطمینان از بستر ارتباطی فعالیت این شبکه را متوقف کند؟!
امیدوارم مسئولان بالانشین آموزش و پرورش وقتی برای راه اندازی چنین شبکه های اجتماعی تصمیم می گیرند وضعیت رفاهی فرزندان دانش آموز خود را با دیگر دانش آموزان مقایسه نکنند و تصمیمی را به مرحله اجرا برسانند که موجب سرخوردگی و افسردگی جمعی دیگر از دانش آموزان نشود.
گرچه توجه به آموزش دانش آموزان در شرایط تعطیلی مدارس امری ضروری است اما به طور قطع شبکه اجتماعی شاد کامل کننده خلأ آموزش نیست، برخی از معلمان بیان می کنند وقتی با بازگشایی مدارس باید تمام دروس ارائه شده در آموزش مجازی را تکرار کنند چه اصراری به راه اندازی چنین شبکه ای است برخی دیگر هم معتقدند در صورت اجرای این طرح آموزش و پرورش پس از یک پایش از وضعیت دسترسی دانش آموزان به امکانات آموزش مجازی از امکانات دولتی برای دانش آموزان مناطق محروم و بی بهره از امکانات استفاده کند.
سخن بسیاری از معلمان آن است که آموزش و پرورش به جای راه اندازی شبکه اجتماعی شاد و تحمیل بار اضافی بر خانواده و معلمان، مدت سال تحصیلی پس از ریشه کنی کرونا را افزایش دهد تا دانش آموزان آموزش های باقی مانده را در محیط واقعی مدرسه فرا گیرند.
برخی از معلمان هم معتقدند اجرای آموزش مجازی کیفیت کلاس درس را نخواهد داشت و سطح یادگیری را کاهش می دهد و موجب انزوای اجتماعی بین دانش آموزان، کاهش انگیزه فعالیت، ضعف در ارتباط با دیگران، کاهش تمرکز بر مطالب ارائه شده و کاهش فعالیت کلاسی می شود.
از سویی دیگر اعتیاد به فضای مجازی و وابستگی بیشتر برخی از دانش آموزان در بستر شبکه شاد می تواند پیامدهای مخرب تری را به دنبال داشته باشد مهمتر از این مهم معلمان برای تدریس و جذابیت بخشی کلاس درس و تدریس در فضای مجازی آموزش لازم را ندیدند.
محقق:امیرحسین بذلی