به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تیتربرتر؛ مسائل مختلفی مثل گرسنگی، بیماری و تشنگی هم علت و هم معلول هستند - بعنوان مثال: نداشتن آب به معنی فقیر بودن شما است اما فقیر بودن هم به این معنی است که نمیتوانید برای خودتان آب یا غذا بخرید. اینها هر دو ازجمله ویژگیهای فقر و تعریفکننده آن هستند. درنتیجه باید همیشه به دو سوی مشکل توجه داشته باشید.
مطالب مرتبط : آمار فقر و بیکاری پس از انقلاب
ازدواجهای زودهنگام عامل خودکشی است
یک جامعهشناس در خصوص ازدواجهای زودهنگام گفت: ازدواجهای زودهنگام عامل ایجاد خودکشی، رابطه نامشروع و روسپیگری است و بعد از این موارد اعتیاد و انواع آسیبهای اجتماعی را درپی دارد که از دلایل این امر میتوان به فقر اقتصادی، سطح فرهنگی پائین یا پایبندی به آداب و رسوم گذشته اشاره کرد.
امانالله قرایی مقدم با بیان اینکه کودک همسری یک پدیده فرهنگی و سنتی است که اثرات نامیمونی بر جامعه میگذارد، اظهار کرد: این امر در استان های دیگر متفاوت است و در برخی از استانها مانند استانهای جنوب کشور شامل خوزستان، کردستان، سیستان و بلوچستان و ناحیه خراسان جنوبی بیشتر دیده میشود.
وی با بیان اینکه یکی از اثرات ازدواجهای زودهنگام افزایش خودکشی زنان است، افزود: در بررسی که در زمینه خودکشی در استانهای غربی مانند ایلام، کرمانشاه و کردستان به عمل آمد یکی از عوامل موثر در خودکشی همین ازدواجهای زودهنگام و اجباری بود که این موضوع در استان سیستان و بلوچستان هم دیده میشود.
این جامعهشناس در تشریح این نوع ازدواجها، گفت: این ازدواجها اغلب با مردان مسن صورت میگیرد و حتی گاهی دختر به جای وام یا در ازای بدهی به مردی داده میشود که این از بدترین نوع خشونت جنسی، جسمی، روحی و روانی است که به دختران تحمیل میشود.
وی با اشاره به اینکه ازدواجهای زودهنگام عامل ایجاد خودکشی است، اظهار کرد: از دیگر اثرات این نوع ازدواج در سنین پایین و اجباری رابطه نامشروع، روسپیگری، اعتیاد و انواع آسیبهای اجتماعی است که از دلایل این امر میتوان به فقر اقتصادی، سطح فرهنگی یا پایبندی به آداب و رسوم گذشته اشاره کرد که قطعاً با جنبش عدالتخواهی که به دلیل تحصیل دختران و آگاهی بیشتر آنها رخ داده است این پدیده شوم به تدریج کاهش پیدا میکند.
قراییمقدم با تاکید بر اینکه در استانهای مذکور متاسفانه دختران اختیاری ندارند، گفت: در برخی فرهنگها دختران را موجودی ضعیف میدانند و حتی به او ضعیفه میگویند و متاسفانه شکاف جنسیتی را در همه حوزهها مانند ارث، اشتغال زنان، عدم تساوی دستمزد حتی در مقابل کار برابر میبینیم که اینها درد جامعه ماست که دولتها باید با قوانین مناسب برای آنها راه حل درستی تعیین کنند.
مطالب مرتبط : فقر عامل تشویق و ترویج طلاق
تاثیر امیدواری در مقابله با فقر
حتی امیدوارکنندهترین سیاستهایی مانند اعتبارات خرد، توانایی ایجاد اثرات مثبتی معنیداری را در جوامع نداشتهاند. شاید سیاستگذاران و محققان اقتصادی عوامل مهمی را در این مورد نادیده گرفتهاند؛ شاید یکی از عوامل، مسئله امید و انگیزه میان جمعیت فقیر در جوامع باشد.
چرا بسیاری از سیاستهای اقتصادی یا مداخلههای کمکی اثرات مثبتی از خود بهجای نمیگذارند؟ آیا ممکن است مفهوم امید در این بحث نقشی داشته باشد؟
حتی امیدوارکنندهترین سیاستهایی مانند اعتبارات خرد، توانایی ایجاد اثرات مثبتی معنیداری را در جوامع نداشتهاند. شاید سیاستگذاران و محققان اقتصادی عوامل مهمی را در این مورد نادیده گرفتهاند؛ شاید یکی از عوامل، مسئله امید و انگیزه میان جمعیت فقیر در جوامع باشد.
چرخه فقر
تاثیرات فقر معمولاً مرتبط هستند، طوریکه یک مشکل به تنهایی اتفاق نمیافتد. بعنوان مثال، بهداشت نامناسب پخش شدن بیماریهای قدیمی و جدید را آسانتر میکند و گرسنگی و کمبود آب هم افراد را نسبت به آن آسیبپذیرتر میکند.
جوامع فقیر معمولاً از تبعیضات رنج میبرند و اسیر چرخه فقر میشوند. اجازه بدهید ببینیم معنای دقیق آن چیست.
فقر و جرم و جنایت
جرم در زمانها و مکانهای مختلف متفاوت است. در بعضی نقاط بسیار زیاد و در بعضی نقاط کمتر است که البته معمولاً از نظر ثروت تفاوت عمدهای دارند. این باعث شده است که متخصصین بر روی این موضوع تحقیق کنند که در مکانهایی که آمار جرم و جنایت بسیار بالا است دقیقاً چه اتفاقی میافتد.
جای سوال نیست که جرم یکی از مهمترین معلولات فقر است و آندسته محلات فقیرنشین یا کل قسمتهای شهر همان مشکلات یکسان را با افراد کمسواد که بیکاری بیشتری داشته و بیشتر مرتکب جرم میشوند دارند و این منجر به فقر مزمن و درازمدت میشود.
انواع مختلف فقر برای جرمهای مختلف
اما برای حل این مشکلات و مسائل، خیلی مهم است که تصویری عمیقتر و با جزئیات بیشتر از چرخه فقر و تاثیرات دقیق آن بر جرم و جنایت در جوامع و محیط های مختلف داشته باشیم.
بعنوان مثال ثابت شده است که عامل بیکاری در برخی جرمها بسیار مهمتر از عامل نابرابری درآمد است. از طرف دیگر درآمد پایین جرمهای مربوط به اموال (سرقت و از این قبیل) را افزایش داده اما خشونت را کاهش میدهد. تحقیقات کلی تاثیرات مختلفی از فقر را برای انواع مختلف فقر نشان دادهاند: از نابرابری درآمد تا محرومیت اجتماعی و بیکاری.
تاثیرات فقر بر جامعه
چرخه شوم فقر که در بالا به آن اشاره کردیم یعنی مشکلات دائمی که از یک نسل به نسل بعدی منتقل میشود. بعنوان مثال چند نمونه از این مشکلات ارثی عبارتند از: نرفتن به مدرسه، کار کودکان برای کمک به والدین، نداشتن بهداشت ابتدایی، انتقال بیماریها. بیکاری و پایین بودن سطح درآمد محیطی ایجاد میکند که کودکان نمیتوانند در آن به مدرسه بروند. برای آنها که قادر به رفتن به مدرسه هستند، نمیتوانند ببینند چطور کار زیاد میتواند زندگیهایشان را ارتقا دهد چون والدینشان مدام در حال شکست خوردن در کارهایشان هستند.
سایر مشکلات ارثی مربوط به فقر
اعتیاد به موادمخدر و الکل. این یک از مخربترین عادتهایی است که برای کنار آمدن با استرس و ناامیدی به آن روی میآورند.
تصادفهای منجر به نقصعضو. بخاطر محیطهای غیرایمن کار (دستگاهآلات کارخانهها و کشاورزی) و همچنین سایر خطرات کار مثل مسمومیت سرب، مسمومیت آفتکشها، آسیبهای ناشی از حیوانات وحشی بخاطر نداشتن حفاظت مناسب.
مسکن و شرایط زندگی نامناسب. یکی از قدیمیترین علل ابتلا به بیماریها.
بیماریهای ناشی از آب و غذا. زیرا افراد فقیر قدرت خرید موادغذایی خوب ندارند.
تاثیرات کلی فقر بر جامعه
فقر بخاطر مشکل نابرابری، به ویژه نابرابری درآمد، یکی از اصلیترین علل فشارها و تهدیدات اجتماعی برای جدا کردن یک ملت است. این زمانی اتفاق میافتد که ثروت در یک کشور بین شهروندان آن به درستی توزیع نشده باشد. به عبارت دیگر، وقتی پول و ثروت در دست عده بسیار کوچکی از افراد باشد.
یکی از ویژگیهای کشورهای پیشرفته داشتن طبقه اجتماعی متوسط است اما اخیراً میبینیم که حتی در کشورهای فوقپیشرفته غربی نیز طبقه متوسط جامعه کمکم از بین رفته و به دنبال آن هم شورشها و برخوردهای شدید در جامعه ایجاد شده است. فقر عامل بسیار خطرناکی در جامعه است که میتواند ثبات کل جامعه را از بین ببرد. «بهار عربی» نمونه خوب دیگری است که در کلیه کشورهای مربوطه، شورشها بخاطر کمبود کار و سطح بالای فقر ایجاد شدند. این باعث فروپاشی بسیار حکومتها میشود.
فقر و کودکان
از دهه شصت میلادی تاکنون سهم کودکان متاثر از فقر بیشتر و بیشتر شده است. کودکان کمترین انتخاب و توانایی را برای تغییر اتفاقاتی که برایشان میافتد دارند. آنها برای کمک کردن به خانوادههایشان کاری نمیتوانند بکنند و اجباری هم به آن ندارند. تازمانیکه میتوانند به خوبی روی دو پای خود بایستند، تقریباً شش سالگی، آنوقت وارد کار کودکان میشوند.
تقریباً همه تاثیرات ممکن فقر بر زندگی کودکان تاثیر دارد. زیرساختهای ضعیف، بیکاری، فقدان خدمات اولیه و درآمد بر نداشتن تحصیلات، تغذیه بد، خشونت در خانه و بیرون از آن، کار کودکان، انواع و اقسام بیماریها منعکس میشود.
رفتار ضداجتماعی کودکان
یکی از تاثیرات فقر بر رشد کودکان این است که باعث میشود رفتار ضداجتماعی داشته باشند که بعنوان وسیله محافظت روانی درمقابل محیط خشن اطرافشان عمل میکند. تبعیض و محرومیت اجتماعی معمولاً آنها را به خشونت بیشتر و کنترل نفس کمتر در واکنش به اتفاقات استرسزا مجبور میکند. آنها که در کودکی معمولاً مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند، رویکرد سازنده ضعیفتری برای کنار آمدن و برخورد با مشکلات دارند.
این رفتارها در طول رشد بیشتر و بیشتر در عمق شخصیت آنها نفود کرده و معمولاً قابل بهبودی نیستند. این تاکیدی بر اهمیت اقدام سریعتر برای بالا بردن سطح زندگی کودکان است. سیاستگذاران باید درک کنند که نه فقط درآمد بلکه محیط اجتماعی کودک به طور کل (والدین، خشونت در مدرسه، مسکن، بهداشت، آب و غذای سالم) نقش مهمی در تاثیرپذیری از فقر دارند.
فقر و محیط زیست
هیچ مدرکی نیست که فقر، به ویژه در شهرها، بر محیط زیست تاثیر دارد. از طرف دیگر، تکنولوژیهای روبهعقب (یا کمتر پیشرفته) و بهرهوری انرژی صنعت (اینکه برای تولید یک کالا به چه میزان انرژی نیاز دارد) تاثیر بسزایی بر محیط زیست خواهد داشت.به طور کل، سبک زندگی طبقه متوسط و قوی هم به طور قابلتوجهی مسئول خالی شدن منابع طبیعی و تولید موادزائد هستند. یا درواقع سبکهای زندگی مصرفگرا مسئول اصلی این مشکلاند.
تاثیر فقر بر سلامتی
یکی از سادهترین مقیاسها برای سنجش فقر در کل دنیا نگاه کردن به وضعیت سلامت و امید به زندگی در بین جوامع است. جای تعجب نیست که هر کجای دنیا، جوامع فقیرتر وضعیت بدتری دارند. اما سلامت انسانها نه تنها تحتتاثیر فقر مالی بلکه تحتتاثیر محرومیت اجتماعی که یکی دیگر از اثرات نادیدهگرفتهشده فقر است، میباشد. مهم نیست که فقر بر سلامت جسمی کسی اثر میگذارد یا روحی، نتیجه نهایی یکسان است: فقرا به طور متوسط زندگی کوتاهتری نسبت به افراد ثروتمند دارند.
این حقیقت اقلیتهای قومی هم هست که در هر کشوری که باشند معمولاً اولین گروهی هستند که از تبعیضات و رفتارهای ناخوشایند رنج میبرند. این نشان میدهد که تاثیر فقر فقر جسمی نبوده بلکه بیشتر روحی و روانی است: به طرق مختلفی بر سلامت ذهنی و رفتار انسانی اثر میگذارد. هر نوع فقر، هر نوع محرومیت اجتماعی - چه مادی و چه نژادی - بر سلامت انسانها اثر دارد.
از اینها گذشته، فلاسفه و جامعهشناسان توافق دارند که انسان، حیوانی اجتماعی است. درنتیجه زندگی بدون جامعه یا گروه برای او میتواند تاثیری شدید بر سلامت روحی و ذهنی او داشته باشد. این عواقب شدیدی برای سیاستگذاران دارد که میبایست نه تنها به فقر بلکه به تقویت اتحاد اجتماعی نیز توجه داشته باشند.