به گزارش تیتربرتر؛ شماری از سینماگران ایران روز چهارشنبه، دوم بهمن، بیانیهای تکجملهای را با امضای ۱۳۹ سینماگر و هنرمند در صفحههای شخصی خود در اینستاگرام منتشر کرده و نوشتهاند: «ما به جشنواره فجر نمیرویم.»
این اقدام جمعی سینماگران پس از آن رخ میدهد که اقدام شخصی برخی سینماگران در تحریم جشنواره فجر در حمایت از انتقادات مطرح شده در جامعه، با واکنش برخی مقامات و رسانهها مواجه شد و خانه سینما در بیانیهای اعلام کرد هنرمندان در جشنواره حاضر میشوند. ... اسامی شماری از سینماگران و هنرمندان پای این نامه دیده میشود، از جمله ژیلا ایپکچی، جعفر پناهی، حمیدرضا آشتیانیپور، مصطفی خرقهپوش، محمدعلی رخشانی، محمد رسولاف، محمدعلی سجادی، فریدون شهبازیان، مهوش شیخالاسلامی، حمید فرخنژاد، علیمحمد قاسمی، علی مصفا، محمدرضا مویینی و مرضیه وفامهر.
چه عواملی باعث شد، گروهی از هنرمندان بیانیه تند و بیسابقهای منتشر کنند؟
بیشک باید حق اعتراض مردم نسبت به تصمیمات مقامات ارشد و شرایط اقتصادی به رسمیت شناخته و از آسیب دیدگان حوادث اخیر به ویژه آنهایی که اساساً نقشی در این حوادث نداشتند، دلجویی شود...، اما اساساً صدور بیانیه در چنین شرایطی که ماجرا به پایان نیز رسیده، چه خروجی خواهد داشت؟ پرسش کلیدیتر این که آیا بیانیه حاوی مخاطب واضح، محورهای مشخص نقد و ارائه راهکار بود یا با شعارزدگی سانتیمانتالیستی گره خورده بود؟
گروهی از هنرمندان با محوریت سینماگران با انتشار متنی مشترک با نام بیانیه که مخاطبی بر صدر آن درج نشده؛ اما متن آن ظاهراً خطاب به حاکمیت است، لحن بسیار تندی را در انتقاد از حوادث اخیر به ویژه مرگ برخی هموطنان در جریان این حوادث به کار بردند؛ لحنی که به زعم برخی، ممکن است نشانههای شکلگیری یک مرزبندی خاص باشد، ولی چه عواملی باعث شده، شاهد چنین موضعگیری باشیم و آیا چنین اقدامی با مصالح ملی و کوشش برای بازگرداندن آرامش به فضای کشور همخوانی دارد؟
چندی پیش، دویست سینماگر در بیانیهای موضعگیری کمسابقهای نسبت به شرایط فرهنگ و به ویژه سینما داشتند و خواستههایشان را در این زمینه مطرح کردند. اکنون پس از حوادث اخیر پس از افزایش قیمت بنزین، بیانیهای با محوریت عمده دو سینماگر مطرح ایران و پرسابقه همراهی گروهی از هنرمندان صادر شد و در ادامه نیز گروهی دیگر به این بیانیه پیوستند و گروهی دیگر نیز این بیانیه را امضا نکردند، ولی در حسابهایشان در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتند.
این بیانیه بر خلاف بیانیه پیشین سینمایی و فرهنگی نیست و یک موضعگیری سیاسی نسبت به حوادث اخیر با ادبیاتی بیسابقه است که هرچند در صدر آن نام هیچ شخص یا نهادی نگاشته نشده، مخاطب آن مشخص بود و این بار بر خلاف دفعات پیشین، شاهد دو تغییر جدی هستیم؛ نخست، تغییر لحن از مطالبات و اعتراضات فرهنگی به اعتراضات سیاسی. دوم، تغییر مخاطب از دولت به حاکمیت. اکنون باید پرسید چه شد که چنین بیانیهای تحت عنوان #صدای_آبان_98 صادر شد؟
چنین به نظر میآید، عواملی چون فشار شبکههای ماهوارهای فارسیزبان به هنرمندان برای اعلام چنین مواضعی، پیامهای عمومی و خصوصی گروهی از مخاطبان این هنرمندان در شبکههای اجتماعی و تحرکات برخی اشخاص برای رساندن گروهی از هنرمندان به این نقطه نقش کلیدی را در تنظیم و انتشار چنین متنی داشته باشد. هنرمندان به درست یا غلط احساس میکنند، به میزان لازم نگاه پدرانهای آنها را همراه نمیکند و در عین حال از سوی جریان ضدانقلاب با تعابیری چون «سلبریتی حاکمیتی»، «نان به نرخ روز خور» هدف قرار داده میشوند.
مطالب مرتبط : از توقیف تا تحریم جشنواره فجر
اعتراض خانه سینما و کانون کارگردانان به صداوسیما در پی توهین به هنرمندان
به همه همکاران خود پیشنهاد میدهد که با خودداری از حضور در برنامههای به اصطلاح سینمایی و تحلیلی این رسانه، همدل و همراه در این اعتراض حرفهای مشارکت کنند.
در سازمان صدا و سیما درباره رخشان بنی اعتماد ، خانه سینما و کانون کارگردانان سینمای ایران هر کدام جداگانه متنی را منتشر کردند. خانه سینما با انتشار بیانیهای از سینماگران تقاضا کرد تا در برنامه های صدا و سیما شرکت نکنند.
متن بیانه به شرح زیر است:
سالهاست رسانهی انحصاری ملی که مدعی ارتقای فرهنگ و هنر و دانش اجتماعی و حقوق شهروندی است، نه تنها از انجام تکالیف ملی و اصلیاش جا مانده، بلکه هرازچندگاهی با خروج خود از مرزهای اخلاق و انسانیت به بهانه دفاع از ارزشها تداوم تخریباش را در شبکههای متعدد به رخ میکشد و در مسیر این ماموریت، چه چهرههایی شاخصتر از هنرمندان جامعه برای آنکه هدف تخریب قرار گیرند؟
اهانت اخیر و بیشرمانه صداوسیما به بانویی محترم از جمع کارگردانان سینمای ملی ایران و فرزند هنرمندش، پیش و بیش از آنکه خدشهای به ساحت اعتبار و ارزش این سرمایهی فاخر فرهنگی و هنری کشور وارد کند، برای ما سینماگران و همه کسانی که سینمای اجتماعی او را در تمام این سالها دنبال کردهاند، گواه گویاییست بر تداوم عامدانهی روند ایجاد تفرقه و تخریب توسط سازمان مذکور.
خانه سینما به درخواست روسای صنوف و جمع کثیری از اعضای خود، طی این بیانیه ضمن اعلام وظیفهی اخلاقی، فرهنگی، حرفهای و صنفی خود در حراست از حیثیت کلیهی اعضا به ویژه یکی از فاخرترین چهرههای فیلمسازش و ضمن اظهار تأسف برای مدیریت سازمانی که ظاهراً بر محتوای تولیدات رسانهاش هیچ نظارت هوشمندانهای ندارد، به نمایندگی از جامعه اصناف سینمایی کشور به مردم ایران اعلام میکند که همسو با مطالبات مدنی و حقجویانهی آنها، چشم بر روی اینگونه توهینها و عملکردهای رسانهی ملی نخواهد بست.
همچنین به همه همکاران خود پیشنهاد میدهد که با خودداری از حضور در برنامههای به اصطلاح سینمایی و تحلیلی این رسانه، همدل و همراه در این اعتراض حرفهای مشارکت کنند تا این رسانه گمان نبرد که به اتکای قدرت و بودجهی وافرش میتواند هر تهمت و توهینی را نثار سینمای ایران و چهرههای فرهنگی این سرزمین کند.
متن کانون کارگردانان به شرح زیر است:
«کانون کارگردانان سینمای ایران هتک حرمت بزرگان و سرمایه های سینمای ایران سرکار خانم رخشان بنی اعتماد و جناب آقای مسعود کیمیایی را شدیدا محکوم می کند و در برابر تخریب، سینماگران سکوت نخواهد کرد. کانون کارگردان سینمای ایران با احترام به تمامی برنامه سازان سیما، رسما از تمامی کارگردانان سینما درخواست می کند تا عذرخواهی رسمی سازمان صداوسیما در هیچ برنامه تلویزیونی به عنوان میهمان و کارشناس شرکت نکنند.»