با گذشت چند ماه از آغاز لیگ برتر، رسیدن به نیمه راه و عملکرد نسبتا قابل توجه تیم فوتبال نفت مسجدسلیمان، هنوز بر نگارنده مشخص نشده که این تیم را چه شخص یا اشخاصی بسته و چگونه و تحت چه شرایطی قراردادهای بازیکنان و کادر فنی را ثبت نموده اند که هرازچند گاهی سرمربی یا برخی بازیکنانش ساز ناسازگاری کوک کرده و غزل جدایی از تیم را سر داده و در نهایت با خواهش، تمنا و التماس دلواپس نماها برمی گردند.
مگر نفت در لیگ برتر فوتبال نیست و قرارداد حرفه ای مابین باشگاه، بازیکنان و کادر فنی بسته نشده که این قدر برای تیم ناز کرده و عشوه و کرشمه می آیند؟ مگر این تیم محبوب و مردمی در سال 94 با مربیان بومی اش نیز 17 مسابقه بدون شکست در لیگ دسته 1 را تجربه نکرده بود؟ نکند همه فراموش کرده اند؟ چرا آنجا کسی حتی یک تماس با کادر فنی و عوامل زحمتکش این تیم نگرفت تا مشکلاتشان را جویا و پیگیر شود؟ چرا از وجود بهروز مکوندی، فرزاد حافظی، داریوش یزدی، ناصر مطلق و...که شناسنامه نفت اند، در هیچ کجای این تیم استفاده نمی شود؟ یا اینکه در MIS هم مرغ همسایه غاز است؟ شاید هم مربیان غیربومی تخم دو زرده کرده اند و ما بی اطلاعیم. در عملکرد نسبتا خوب تارتار شکی نیست. اما مگر مبلغ قابل توجهی از قراردادش پرداخت نشده است؟ مگر نه اینکه به عنوان 1 مربی حرفه ای قرارداد بسته است؟ پس چگونه هر بار دم از رفتن زده و مسولین محترم نازش را می خرند؟ دلیل این مسایل چیست؟
چرا فصل گذشته که استقلال خوزستان حتی در تامین آب معدنی سرتمرین و شام بازیکنانش مشکل داشت و تنها با 3 میلیارد تومان بسته شده بود، مسولین برای این تیم دلسوزی نکرده و از آن «تماس های تارتاری» با کادر فنی اش نگرفتند؟ چرا درباره کاپیتان باتجربه نفت که مبلغ قابل توجهی از قراردادش را دریافت کرده، به راحتی صحبت از رفتن در میانه فصل به میان می آید؟ آیا این مسایل صحت دارد؟ مشکل کار کجاست؟ یکی بیاید به نگارنده و طرفداران فوتبال خوزستان توضیح دهد.
چرا همزمان با نزدیکی به موعد انتخابات مجلس در مسجدسلیمان، عده ای این تیم و عواطف پاک مردم این شهر را در جهت سوق دادن افکار عمومی به تخریب نماینده ای خاص و پروبال دادن به نماینده ای دیگر بازیچه گرفته اند؟ بدون تردید یک جای کار ایراد دارد که دهان ها در مقابل این اتفاقات پیش آمده در تیم نفت بسته شده است. چرا بایست احساسات جوانان علاقمند و محروم مسجدسلیمانی که تنها دلخوشیشان تیم فوتبال نفت است، هر بار دستمایه بازی های هدفمند رسانه ای و خبری عده ای قرار بگیرد؟ چرا امسال که نفت عملکرد نسبتا مطلوبی داشته، از درون در حال متلاشی شدن است؟
مسولین بدانند که هواداران فوتبال خوزستان، پس از انحلال استقلال اهواز دیگر تحمل اتفاقات مشابه را نداشته و با مشاهده شرایط حال حاضر شیران زاگرس، خاطرات دردناک جنوب اهواز، اتفاقات تلخ شاهین اهواز و همچنین استقلال خوزستان پس از موفقیت در فوتبال کشور و آسیا در ذهنشان تداعی شده و گویا قرار است سوگنامه دیگری برای فوتبال استان و این بار در مسجدسلیمان خوانده شود. مرثیه ای دردناک که می بایست با دیدن و شنیدن آن تنها خون گریه کرد و بس.
محسن بابادی
