تیتربرتر؛ در خیلی از روز ها همه ما احساس ناراحتی می کنیم ولی این حالت معمولأ کوتاه است و زندگی ما را زیاد تحت تاثیر قرار نمی دهد. اما اگر احساس ناراحتی هفته ها یا ماهها طول بکشد شما ممکن است نتوانید از آن رهائی یابید و افسردگی تمام جوانب زندگیتان را تحت تاثیر قرار میدهد. در این حالت شما به کمک نیاز دارید. به این نکته باید توجه داشت که افسردگی نشانه ضعف نیست و بسیاری از شخصیتهای معروف و موفق به آن مبتلا شده اند.
تعداد مردانی که افسردگی آنها تشخیص داده می شود کمتر از زنان است٬ ولی مردان بیشتر از زنان٬ الکل و مواد مخدر مصرف می کنند. شاید این به معنای این است که مردان به جای صحبت کردن با دیگران٬ از الکل و مواد مخدر برای مقابله با افسردگی استفاده می کنند.
افسردگی با کدام روش درمان می شود؟
بعضی مردان مبتلا به چشم و هم چشمی هستند وهمواره احساس قدرت و موفقیت می کنند. برای این افراد سخت است که از دیگران کمک بطلبند و فکر می کنند که همه کارها را٬ خودشان باید انجام دهند
این نگرانی ممکن است در شما ایجاد شود که اگر با همسرتان یا هرکس دیگر درباره حالات خود صحبت کنید آنها ممکن است وضعیت شما را درک نکنند و با شما همدردی ننمایند. شاید این امر باعث شود که شما درباره احساسات خود با نزدیکانتان صحبت نکنید و از کسی کمک نخواهید
مردان خجالتی بیشتر به افسردگی مبتلا می شوند ولی افرادی که شخصیت قوی هم دارند ممکن است دچار افسردگی شوند. وینستون چرچیل افسردگی را سگ سیاه خود می نامید.
اگر شما به جای صحبت کردن درباره احساسات خود از الکل و مواد مخدر استفاده کنید٬ قطعآ در دراز مدت وضعیت شما بدتر خواهد شد. مصرف الکل معمولآ منجر به بروز رفتارهای خطرناک٬ غیر مسئولانه و ناهنجار می شود. همچنین اگر شما بیشتر به کارتان اهمیت بدهید و کمتر به امور منزل و روابط خانوادگی بپردازید٬ رابطه شما با همسرتان دچار مشکل خواهد شد
راهکارهای جدید برای غلبه بر غول افسردگی
زیاد به دل نگیرید
باید بپذیریم افراد مختلف نظرات متفاوتی در مورد مسائل مشترک دارند، اما این به معنی توهین نیست. برخی از ما به دلیل باورهای نادرست، هوش عاطفی پایین یا حساسیت بیش از حد در مقابل نظرات مخالف دیگران یا آنچه ممکن است طعنه تلقی شود، خیلی دفاعی رفتار میکنیم. اما آدمهای پخته بهخوبی میدانند هر کسی نگرش منحصربهفردی نسبت به مسائل دارد و این خود یکی از زیباییهای زندگی است. بهترین کار تلاش برای تثبیت نظرات خودمان بهصورت معقول است، تا با هر نظر مخالفی دچار تردید درباره خودمان نشویم.
برای احساس خود اسم پیدا کنید
کنترل خشم فواید بسیاری دارد و در فرهنگ ما هم به آن توصیه شده است، اما کسی نگفته نباید خشمگین شوید! درواقع خوب است پس از شنیدن خبری بد یا مایوسکننده به خودتان اجازه دهید که خبر را هضم کرده و در صورت لزوم از آن خشمگین یا ناراحت شوید. در چنین مواقعی یافتن کلمه مناسبی مانند خشمگین، بیزار یا وحشتزده که بتواند احساس شما را بهخوبی بیان کند هم مفید است، چراکه کمک میکند بهتر شرایطی که در آن هستید را درک کنید. این کار همچنین کمک میکند پس از گذشت مدتی بهتر و منطقیتر تصمیمگیری کنید.
قلق خودتان را پیدا کنید
به تعداد آدمها روش برای مقابله با استرس وجود دارد. یکی باید به گوشهای آرام بخزد، دیگری با قدم زدن آرام میشود و یکی دیگر با شنیدن موسیقی موردعلاقهاش و به همین شکل هر یک از ما با روزهای سخت زندگی به سبک خودمان برخورد میکنیم. اما خیلیها هم واقعا نمیدانند چطور در شرایط سخت میتوانند خود را آرام کنند و معمولا در این شرایط به دیگران برای ایجاد آرامش متکی هستند. باید بدانید استرس بالا میتواند حساسیت شما به چیزهای منفی را افزایش داده و شما را تحریکپذیر کند. وقتی عصبی هستید مغزتان یک فیلتر منفی پیدا میکند، به این معنی که تنها روی چیزهای منفی تمرکز میکند. بنابراین منطقی است هرچه زودتر قلق خودتان را پیدا کرده و در مواقع بحرانی سطح استرستان را کنترل کنید.
مطالب مرتبط:
واقعیتها را مرور کنید
خبرهای بد و ناامیدکننده در ابتدا احساس بسیار شدیدی در ما ایجاد میکنند که شاید روی قضاوت Judgment ما تاثیر بگذارد. در این مواقع بهتر است کمی عقبنشینی کرده و از دور شرایط را بررسی کنید. اصولا در این زمانها همهچیز به نظر تیرهوتار است و احتمالا فکر میکنید این بدترین اتفاقی است که ممکن بود پیش بیاید. البته باید به یاد داشته باشید معمولا ذهن ما تمایل به بزرگنمایی مسائل دارد و با آنکه احساسات شما واقعی هستند، اما الزاما درست نیستند. کمی که اوضاع آرامتر شد، بد نیست منطقی به مسائل نگاه کنید، حقایق را از تخیلات جدا کرده و از مرور افکار منفی بپرهیزید.
فکر خود را روی کاغذ بیاورید
یکی از روشهای شناختهشده برای رسیدن به آرامش، نوشتن افکار و احساساتتان در زمان ناراحتی یا ناامیدی است. اصولا داشتن دفترچه خاطرات یا نوشتن مستمر افکار و احساسات میتواند به سلامت فکری شما کمک کند، چراکه میتوانید بدون نگرانی از قضاوت شدن همه احساسات و نگرانیهای خود درباره مشکلاتتان را بیان کنید. این کار در کنار راحت کردن فکر، میتواند به اتخاذ تصمیمهای منطقیتر از طرف شما کمک کند. وقتی تمام بار ذهنی خود را خالی کردید میتوانید با کمی فاصله به ماجرا نگاه کنید و بهتر تصمیم بگیرید.
دیدگاهتان را عوض کنید
به عقیده بسیاری از متخصصان در بسیاری از موارد، دیدگاه و نظر ما راجع به اتفاقی که افتاده نسبت به خود آن موضوع تاثیر بیشتری بر حالوروز ما دارد. حتما این قول معروف را شنیدهاید که شکست مقدمه پیروزی است، اما به این اشاره نشده که این اصل برای همه صادق نیست. درواقع کسانی میتوانند شکستهای خود را مقدمه موفقیتهای بعدی کنند که بتوانند در هر شکست و ناامیدی چیزی برای امیدواری یا حداقل کمی احساس مثبت پیدا کنند. هرچقدر بهتر بتوانید در شکستها عوامل موفقیتهای بعدی را پیدا کنید و از آنها انرژی مثبت بگیرید، بهتر با ناامیدی کنار خواهید آمد.
سنگ صبور بودن حدی دارد
با آنکه شنیدن و شنیده شدن احساسات ما اهمیت بسیاری در سلامت روانیمان دارد، اما بهتر است از کسانی که در مقابله با هر مشکلی کنترل خود را از دست میدهند دوری کنید. همه ما کسانی را دیدهایم که هر مشکلی را بهصورت تسویهحساب زندگی با خودشان میبینند و تمام اتفاقات را کاملا شخصی میدانند. مثلا فکر میکنند راننده ماشین جلویی از عمد جلوی آنها پیچیده، رئیسشان به دلیل کینه و نفرت شخصی بدرفتاری میکند یا همسرش خریدها را فراموش کرده چون دیگر دوستش ندارد. این دسته آدمها معمولا انرژی منفی خود را به دیگران هم انتقال میدهند و به همین دلیل هم بهتر است ارتباط خود را با این آدمها کاهش دهید.
خودتان را در فکرهای منفی غرق نکنید
ناامیدی هم مانند هر احساس دیگری یک طیف را شامل میشود. یعنی مقدار ثابتی ندارد و بسته به شرایط و برخورد خودتان میتواند زیاد یا کم شود. بنابراین بهترین کار این است که قبل از تبدیل شدن احساس ناامیدی به سرخوردگی و افسردگی، با آن روبهرو شوید. هرچقدر زمان بیشتری را در ناامیدی بگذرانید، بیشتر احتمال دارد دچار سرخوردگی شوید که مقابله با آن بهمراتب سختتر است. این چرخه معیوب با تبدیل سرخوردگی به افسردگی تکمیل میشود و این روند میتواند همینطور ادامه داشته باشد. با مشکلات زندگی خود مانند شانسی برای رشد و پیشرفت برخورد کنید؛ مثلا خشم ناشی از یک شکست را به تصمیم قاطع برای پیروزی تبدیل کنید.
چه موقع افسردگی خطرناک است
افسردگی معمولاً از جوانی شروع می شود، 20 ساله ها یا 30 ساله ها، ولی بروز آن در هر سنی محتمل است. افسردگی در زنان بیشتر از مردان تشخیص داده شده است، ولی این تفاوت می تواند به این دلیل باشد که خانم ها نسبت به آقایان بیشتر به دنبال درمان می روند.
محققان دلایل قطعی را شناسایی کرده اند که به نظر می آید در افزایش بروز یا پیشرفت افسردگی شرکت دارند، مثل:
- شروع افسردگی از زمانی که شما نوجوان یا بچه بوده اید.
- تاریخچه اختلالات عصبی، اختلال شخصیت مرزی یا استرس پس از ضربه روانی
- سوء مصرف الکل یا داروهای غیرمجاز
- برخی ویژگی های شخصیتی، مثل اعتماد به نفس پایین و بیش از حد وابسته بودن، زیادی از خود انتقاد کردن یا بدبین بودن
- بیماری های جدی یا مزمن، مثل داروهای پرفشاری خون یا خواب آور(قبل از قطع استفاده از هر دارویی با پزشک تان صحبت کنید.)
- حوادث آزار دهنده یا پر استرس، مثل سوء استفاده فیزیکی یا جنسی، شکست عشقی، روابط سخت و ناآرام و مشکلات مالی داشتن
- خویشاوندان خونی که سابقه افسردگی داشته اند، اختلالات دوقطبی، الکلی بودن یا خودکشی
در پایان می توان گفت افسردگی هر فرد را به طرق مختلف تحت تاثیر قرار می دهد، بنابراین علائم افسردگی از فردی به فرد دیگر تغییر می کند. برای روشن کردن نوع افسردگی تان، پزشک تان ممکن است یک ویژگی را به نام تعیین کننده، به تشخیص نوع افسردگی تان اضافه کند.
آنچه دیگران می خوانند:
گردآرونده: علی اکبر رضایی