در این فهرست، تاکید شده که چرا این برندها، به غولهای بازار تبدیل شدهاند و بسیاری از مخاطبان را به سمت خود جذب کردهاند.
شش فاکتور مهم «تمایز»، «تعامل»، «حضور و رهبری در بازار»، «ارتباط با مشتریان»، «پاسخگویی به نیاز بازار» و «تعهد» از جمله دلایلی به شمار میرود که این برندها را تبدیل به امپراطورهای بازار کرده است.
برندهای اپل و دیزنی از فاکتور تعامل تمایز به صورت اختصاصی بهره میبرند؛ گوگل، آمازون، کوکاکولا، تویوتا و مکدونالد بازار را رهبری میکنند؛ مایکروسافت، سامسونگ، تویوتا، مرسدس بنز و گوگل با ارتباط بینظیر با مشتریان، شرایط مطلوبی برای خود ایجاد کردهاند؛ و پاسخگویی، شیوهای است که جایگاه ویژهای به آمازون، مایکروسافت، سامسونگ و مرسدس بنز بخشیده است.
حالا که این فاکتورها، بسیار مهم هستند و میتوانند یک برند را به عرش برسانند، چه مفاهیمی دارند؟ چطور باید از آنها استفاده کنیم تا بتوانیم شرکت، برند، محصول و خدمات خود را در بازار بیرقیب کنیم؟
تمایز: استراتژی تمایز یعنی یک کسب و کار، محصولی ارائه کند که مشتریان، آن را در سطح صنعت، منحصر به فرد بدانند.
تعامل: در محیط کسب و کار رقابتی، مصرف کنندگان در معرض انتخاب برندهای جایگزین زیادی هستند. حفظ وفاداری مصرف کننده به محصولات شرکت، کار سادهای نیست. به این علت که بسیاری از عوامل، مانند رقبا و اشتیاق مصرف کننده برای تنوع، مصرف کنندگان را به سمت بیوفایی به برند هدایت میکنند. پس باید منعطف بود، تعامل کرد و نتیجه گرفت.
حضور و رهبری بازار: بر اساس این خط مشی، شرکت هزینههای تولید و توزیع خود را به حداقل میرساند تا از طریق کاهش قیمت و افزایش سهم بازار، سیاست های بازاریابی خود را برای در اختیار گرفتن بیشترین سهم بازار اعمال کند. مثلا مایکروسافت در بازار سیستم عامل یک رهبر است.
ارتباط با مشتریان یا CRM نگرشی با تاکید بر ایجاد، حفظ، توسعه و تعمیق رابطه با مشتریان است. در این نگرش، ممکن است از تکنولوژیهای روز استفاده بشود یا نشود. هدف هر کسب و کاری، ایجاد و نگه داشتن مشتری است.
پاسخگویی به نیاز مشتریان: نیاز مشتری عبارت است از هر نوع احساس کمبود که برای مشتری به وجود میآید و او تلاش میکند با بهرهگیری از استعداد و توانایی خود نسبت به رفع آن اقدام کند. اما انتظارات مشتری، توقعاتی است که به طور حتم به آن نیاز ندارد، ولی برآورده شدن آن، احساس خوشایندی در او ایجاد میکند.
تعهد: تعهد بهعنوان وابستگی روانی نسبت به یک برند تعریف و بهعنوان مرجع دقیق وفاداری رفتاری در نظر گرفته میشود. انتظار میرود که تعهد باعث شود که فرد انگیزه حمایت پیدا کند.
سعید ابوالقاسمی- کارشناس کسب و کار