از آنجایی که صنایع دستی به فناوری پیچیده و ماشینآلات پیشرفته نیازی ندارد، بنابراین به کارشناسان خارجی و فنون وارداتی وابسته نبوده و با سرمایهگذاریهای اندک میتوان بیشتری بهره را از این هنر-صنعت برد. یکی دیگر از ویژگیهای صنایع دستی عدم تشابه هر محصول با محصولی دیگر است، که این خود به دلیل ماشینی نبودن و استفاده از هنر دستان هنرمندان هر خطه میباشد.
صنایع دستی ایران در مجموع دارای ٣۶٠ رشته بوده که در چند مجموعه قرار میگیرند. این مجموعههای عبارتند از بافتههای داری، دستبافتههای دستگاهی، رودوزیهای سنتی، هنرهای فلزی، میناسازی، سفالگری، آبگینه، هنرهای مرتبط با چوب، هنرهای مرتبط با سنگ، چاپهای سنتی، حصیربافی، رنگسازی سنتی، نگارگری، نمدمالی، پوستین دوزی، آثار چرمی و رنگرزی سنتی.
مطالب مرتبط : صادرات ما در عرصه صنایع دستی از مرز 190 میلیون دلار عبور کرده است
پتانسیل صنعت روستایی صنایع دستی
صنایع دستی ایران از نظر داشتن پیشینهای فرهنگی، قدمتی کهن و نیز تنوع و زیبایی خاص خود، دارای ظرفیتهای بسیاری است. به طور کلی محصولات صنایع دستی ایران دارای سه بازار فروش عمده است. در درجهی اول بازار داخلی قرار دارد. محصولات صنایع دستی کشورمان یکی از موارد مصرفی داخلی در شهرها و روستاهاست. همچنین این محصولات دارای چنان کیفیت و زیباییای است که چشم گردشگران خارجی را به خود جلب کرده و آنها را مجاب به خرید این کالاهای ارزشمند که از شاخصترین نمادهای فرهنگ و هنر ناب ایرانی است میکند. علاوه بر اینها، صنایع دستی ایران یکی از مهمترین بخشهای صادرات غیر نفتی کشور را تشکیل میدهد. امروزه این محصولات به کشورهایی نظیر امارات متحده عربی، عراق، افغانستان، ترکیه، چین، اندونزی، برونئی، کره، سوریه، کنیا، آفریقای جنوبی، اردن، قطر، جیبوتی، نیجریه، رومانی، اسپانیا، نروژ، اتریش، پرتغال، ایتالیا، آلمان و سوئیس صادر شده و طرفداران پر و پا قرصی را برای خود جذب کرده است.
توسعه ی اقتصادی روستایی
مردم روستایی عموما به شغل کشاورزی اشتغال دارند و به همین دلیل اساس کار تولیدی روستاها را کشاورزی در نظر میگیرند. در واقع روستاها نخستین اجتماعات بشری بودهاند که قدمت آنها دست کم به ده هزار سال پیش باز میگردد. با ظهور شهرها و اشتغال مردم شهر به انواع صنایع، و نیز با رشد و پیشرفت تکنولوژی و صنایع در شهرها، به مرور فاصلهی طبقاتی بین مردم روستایی و کشاورز، و مردم شهری صنعتگر رو به فزونی گذاشت.
توسعهی روستایی موجبات بهبود وضعیت زندگی و خودکفاسازی قشر کم درآمد روستایی را در روند توسعهی کلان کشور فراهم میسازد. این توسعه تنها به نظام کشاورزی روستاها محدود نبوده و تمامی ابعاد زیست اجتماعی و اقتصادی روستاییان را در بر میگیرد. در واقع با توسعهی کشاورزی به تنهایی، توسعهی روستایی محقق نخواهد شد، چرا که از قِبل توسعهی کشاورزی بیشترین سود عاید زمینداران و مالکان خواهد شد.
اشتغال زایی روستایی با استفاده از صنایع دستی
صنایع دستی با اشتغال در خارج از فصل برای اعضای جوامع کشاورزی این امکان را فراهم میکند تا درآمد خود را تکمیل کنند. مهمتر این که، این صنایع اشتغال و فرصتهای درآمدی مورد نیاز زیادی را برای افرادی که به طور سنتی از اقتصاد محلی محروماند، مانند نان، اعضای اقلیتهای قومی، جوانان، کارگران غیرماهر، افراد معلول و سالمند، فراهم میکنند
با توجه به خشکسالیها و کمآبیها در سالهای اخیر و با توجه به برآوردهایی که توسط کارشناسان صورت گرفته، توسعهی روستایی نخواهد توانست تنها با تکیه بر توسعهی کشاورزی محقق شود. از طرفی دیگر صادرات مواد خام و نیز صادرات نفتی به دلیل اتمامپذیری خود نخواهند توانست موجب توسعه در مقیاس کلان کشوری شوند. ای.اف.شوماخر، اقتصاددان بریتانیایی، در کتاب «کوچک زیباست» خود توسعهی صنایع کوچک را بهترین راه کاهش فاصلهی کشورهای شمال-جنوب (ثروتمند-فقیر) میداند. شوماخر در تحلیلی دیگر اظهار میکند که دلیل توسعهنیافتگی کشورهای جهان سوم، تاکید بیش از اندازه بر صنایع بزرگ و عظیم است.
روستاییان به دلیل مشکلات جغرافیایی مانند دوری از بازارهای فروش محصولات صنایع دستی و یا عدم آگاهی مناسب از بازاریابی و یافتن خریداران مشتاق، به ناچار محصولات دستساختهی خود را به واسطهها و دلالان میفروشند. واسطهگرها از این موقعیت نهایت استفاده را برده و حاصل دستهای رنجدیده و زحمتکشیدهی هنرمندان روستایی را که عمدتا از زنان و کودکان روستایی تشکیل شده است به بهای ناچیزی خریداری کرده و در بازارهای داخلی و خارجی به قیمت گزافی به فروش میرسانند. روستاییان نیز به دلیل فقر و عدم دسترسی به بازارهای پر رونق فروش محصولات خود، توانایی مقاوت در برابر قیمتهای پیشنهادی واسطهگرها را نداشته و به این صورت سود بسیار اندکی از آنچه که نماد هنر و فرهنگ و تمدن کهن این سرزمین است و از جان و روح خود در آن نقش بستهاند، به دست میآورند. بنابراین اگر چه رواج و سرمایهگذاری دولتها در مناطق روستایی و در زمینهی تولید محصولات صنایع دستی، در ارتقای کیفیت و شرایط زیستی و اقتصادی روستاییان تاثیر گذار بوده و از طریق اشتغالزایی برای روستانشینان سطح درآمد هر خانوار افزایش مییابد، ولی عدم توجه به مدیریت و نظارت بر مراحل فروش و نیز عدم حمایت از روستاییان برای یافتن بازارهای مناسب فروش محصولات تولیدیشان منجر به این میشود که رنج و زحمت فراوان روستاییان بهره و ثمری در خور خود نداشته باشد.