یک کارشناس شهرسازی گفت: دیپلماسی شهری رابطهای دو طرفه میان شهروندان و مدیریت شهری است تا ساکنان شهر در انتخاب و تدوین سیاستگذاریهای شهری مشارکت داشته باشند.
وی افزود: این اهداف در حوزههای مدیریت شهری، مشارکت شهروندان، مباحث اقتصادی و جمعیتی، توسعه ساختاری شهر و مباحث محیط زیستی مصداق پیدا میکند.
این کارشناس شهرسازی با اشاره به اهمیت به روزرسانی سیاستگذاریهای دیپلماسی شهری، خاطرنشان کرد: سیاستگذاریهای مرتبط با دیپلماسی شهری در شورای اسلامی شهر تدوین و شهرداری به عنوان بازوی اجرایی شهر، بر طبق اهداف تعیین شده وارد عمل میشود.
مومنی با بیان اینکه دیپلماسی شهری راه گفت وگو را برای مردم باز میکند، تاکید کرد: دیپلماسی شهری رابطهای دو طرفه میان شهروندان، شهرداری و شورای شهر است تا ساکنان شهر در انتخاب و تدوین سیاستگذاریهای شهر مشارکت داشته باشند.
وی ادامه داد: مذاکرات دو طرفه و ملاقاتهای مردمی مدیران شهر با شهروندان راه گفت وگو و تعامل را باز میکند، هرچه این ارتباط نزدیکتر باشد اعمال سیاستگذاریها و ارتباط میان مدیریت شهری و مردم در قالب مشارکت بهتر انجام میشود و رویکردها و راهبردهای در نظر گرفته شده برای توسعه و رشد شهری کارآمدتر خواهد بود.
این کارشناس شهرسازی افزود: البته منظور از توسعه، صرفا توسعه کالبدی نیست بلکه همه جنبههای یک شهر در بخشهای مختلف باید مورد توجه قرار گرفته و رشد کند تا توسعه پایدار شهری محقق شود.
مومنی با بیان اینکه شوراهای محلی میتواند نقش موثری در تحقق دیپلماسی شهری داشته باشد، تاکید کرد: ساکنان هر محله از شهر شناخت کافی نسبت به مکان زندگی خود دارند و انطباق نظرات آنان با دیدگاههای مدیریت شهری میتواند مدیران شهر را در مسیر تحقق اهداف خود کمک کند.
مطالب مرتبط : زمین های دولتی در بخش مسکن استفاده می شود
اصل استراتژی مدیریت شهری چیست
امروزه با رشد روزافزون شهرنشینی، مشکلات شهری، بیش از هر زمان دیگری دامنگیر شهرهای کشور شده است. مشکل مسکن، حملونقل شهری، کمبودهای زیستمحیطی و آلودگیهای مربوط به آن، نمونههای مشخصی از این مشکلات هستند. این مشکلات با تأثیرگذاری بر تمامی جنبههای شهرنشینی، روابط منطقی زندگی شهرنشینی را نابسامان نموده و کیفیت کلی و قابلیت زندگی در آنها را به شدت کاهش داده و زمینه ناپایداری در آنها را فراهم کرده است.
یکی از جنبههای حائز اهمیت در شهرها که هم علت و هم معلول بسیاری از معضلات شهری است، بافت فرسوده شهری میباشد. ماهیت بافت فرسوده، هرگونه بیتوجهی به آن را از جهات مختلف بیاعتبار میکند؛ زیرا از لحاظ فرهنگی، خاستگاه شهر امروزی و یادگاری از فرهنگ و تاریخ پیشین است، از لحاظ اجتماعی چه در صورت متروک شدن و چه کاربریهای نامتناسب، بخشی از جامعه و ضامن زندگی انسانها است، از لحاظ کالبدی با وجود همه فرسودگی هنوز دارای ارزش معماری و شهرسازی بینظیری است .
مناطق فشرده و فرسوده شهری، بر تصمیمگیریهای مدیران شهری تأثیرگذار هستند و بخش مهمی از فعالیتهای آنها به بهبود شرایط و راهکارهای مناسبی برای افزایش شرایط زندگی در این مناطق اختصاص یافته است.
این بافتها معمولاً از کیفیت زیستمحیطی پایین و فضای غیربهداشتی رنج برده و گاهی آلودگیهای ناشی از آبهای سطحی، سیستم فاضلاب و جمعآوری زباله در آنها دیده میشود. سکونت غیرمجاز، نسبت بالای استیجار، شیوع اعتیاد و انواع ناهنجاریهای رفتاری و بزهکاری و ناامنی به ویژه برای کودکان و بانوان، از ویژگیهای بافت فرسوده شهرها میباشد لذا این نارساییها موجب شده است که این مناطق نسبت به سایر مناطق شهری، از کیفیت زندگی پایینتری برخوردار باشند و زیستپذیری در آنها کاهش یابد.
اتخاذ سیاستهای ناکارآمد در عرصه برنامهریزی و مدیریت شهری در زمینه نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده، به تدریج موجب فرسودگی و ناکارآمدی بخش قابلتوجهی از بافتهای هسته مرکزی و میانی شهرها و ایجاد تضاد شدید بین بافتهای شهری به ویژه بافتهای جدید که با تغییرات در نقش عملکردی خدماتی شهرها ایجاد شدهاند، با بافتهای فرسوده که توان تطابق با این تغییرات را نداشتهاند، شده است. این بافتها علاوهبر وجود مسائل و مشکلات کالبدی، کیفیت فضای شهری را نیز تنزل دادهاند و حضور انسان را در فضاهای شهری با معضل روبهرو ساختهاند .
در پژوهشی که در شماره اخیر فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد و مدیریت شهری منتشر شده، آمده است: زمانی میتوان جایگاه برنامههای نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده را مشخص کرد که چشماندازی مناسب برای توسعه شهر داشته و به راهبردی مناسب برای توسعه و پایداری شهر دست یافته باشیم .
با توجه به اینکه راهبرد توسعه شهری، شکل کامل و پیشرفته برنامهریزی شهری است که میتواند در شهر یا بخشی از شهر استفاده شود، بهکارگیری راهبرد توسعه شهری برای نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده، کارگشا و مفید است. اگر شهرها و شهرهای کوچک بخواهند رفاه ساکنان و شهروندان کشورشان را افزایش دهند، باید در چهار جنبه، پایدار و کاربردی باشند که به این چهار ویژگی، اصول یا ارکان CDS گفته میشود: زیستپذیری، رقابتپذیری، بانکپذیری و حکمرانی خوب شهری .
راهبرد توسعه شهری، سه هدف عمده؛ یعنی رشد اقتصادی، کاهش مستمر فقر و بهبود مدیریت شهری را دنبال میکند. در این راهبرد پس از شناسایی وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب، راههای دستیابی به وضعیت مطلوب، شناسایی و طراحی میشود. بنابراین یکی از نخستین اقدامات لازم در راهبرد توسعه شهری، شناسایی وضعیت موجود است. از طرفی وضعیت موجود بافت فرسوده، مستلزم ارزیابی سطح ارکان CDSمیباشد که دستیابی به آنها منجر به تحقق اهداف استراتژی توسعه شهری نیز میشود.
در اصطلاح شهرسازی و برنامهریزی شهری برای بهبود مراکز شهری یا به طور دقیقتر بافتهای قدیمی و معمولاً فرسوده شهری، راهکارها و مداخلات گوناگونی مطرح میشوند. انواع مداخله براساس میزان وفاداری به گذشته عبارتند از:
الف) بهسازی: ایجاد شرایط زیست معقول و آماده کردن بستری مناسب برای معیشتی سالم و مولد در شهر و شهرنشینی است.
ب) نوسازی: تجدید بناها و فضاهای شهری است که از طریق اقدامات یا فرایندی، نشانههای فرسودگی، ویرانی، بیرونقی و رکود از بین میرود.
ج) بازسازی: دگرگونی کامل پیشینه و ایجاد شرایطی جدید در بافت یا عناصر آن با برچیدن آثار گذشته است که ایجاد ساختوسازهای جدید را دنبال میکند.
استراتژی توسعه شهری (CDS)، ابزاری برای توسعه مناطق فقیر شهری است. این رویکرد، تصمیمگیری مشارکتی برای شهرهایی است که با بحران فقر شهرنشینی، افزایش رقابت و اعمال فشار بر پایداری محیطی و اقتصادی روبهرو هستند و چارچوبی برای رشد اقتصادی، پایداری و برابری با اعمال استراتژیهایی فراهم میآورد و هدف اصلی آن، تأمین توسعه پایدار شهری از طریق ایجاد ظرفیت اجتماعی برای چشماندازسازی مشارکتی و اقدام همگانی است.
مطالب مرتبط : زباله گردی و سوء مدیریت شهری
نقش هنر دیپلماسی شهری چیست؟
دیپلماسی شهری که معادل فارسی “Urban Diplomacy” است؛ در رشتههای روابط بینالملل، جامعه شناسی سیاسی، دیپلماسی و جغرافیای شهری اصطلاح رایجی است. دیپلماسی شهری؛ هنر کاربردی روابط بینالملل برای مذاکرات، تعامل، توسعه و بهسازی روابط بین ملتها ورای مشکلات و معضلاتِ روابط دولتهاست و بخش مهمیاز “دیپلماسی عمومی” (Public Diplomacy) کشورهای دموکراتیک و پیشرفته به شمار میرود. در این تعریف بر سه وجه تمایز دیپلماسی شهری از دیپلماسی دولتی تأکید میکنیم. دیپلماسی شهری؛ اولا یک هنر است دوما کاربردی است و سوما در این دیپلماسی، هدف اصلی ملتها هستند؛ نه الزاما دولتها. در جهان امروز که دولتها در کشورهای پیشرفته برخلاف کشورهای عقب افتاده، به سوی کوچک تر شدن حرکت میکنند و دربارۀ مسائل اساسی حیات، سیاست، فرهنگ و اقتصاد جامعه، از پایین به بالا تصمیمگیری میشود؛ شهردارها و شوراهای شهر به عنوان نمایندۀ مستقیم افکار عمومی و ارادۀ مردم، در بهبود روابط ملتها با یکدیگر نقش برجستهای دارند. البته در حکومتهای شبه توتالیتر، از آن جهت که شهردار و شورای شهر ملزم به اجرای اوامر نهادهای شبه پولیت بورو هستند؛ دیپلماسی مستقل شهری، موضوعی است سالبه به انتفاع موضوع.