پایگاه خبری تحلیلی تیتربرتر

تقویم تاریخ

امروز: شنبه, ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۱ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۰ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
شنبه, ۰۹ شهریور ۱۳۹۸ ۱۸:۱۹
۱۶
۰
نسخه چاپی
سریال مانکن چرا غرق شده

نقد و بررسی قسمت دوم مانکن

سریال مانکن چرا غرق شده
مجموعه «مانکن» در ۲۶ قسمت به قلم بابک کایدان نگاشته شده و در توصیف نقشی که فرزاد فرزین در این مجموعه ایفاگر آن است، آمده: همیشه بودن آدما مهم نیست، مهم درست بودنشونه، مهم اینه وقتی گیری، مثل یه مانکن بروبر نگات نکنه.

سریال مانکن در قسمت قبلی شاهد نقد و بررسی تیتر برتر بود، امروز می خواهیم قسمت دوم این سریال رو موشکافانه مورد بررسی و ارزیابی قرار بدهیم

سریال ژانر ناامید کننده

نقد قسمت دوم سریال مانکن

 

حسین سهیلی زاده قدم در راهی گذاشته که کارگردان های سریال های نمایش خانگی قبلا گذاشته بودند اما موفق نبوده اند.

خودفروشی در جامعه ما رواج عاطفی ندارد این اولین نقد در مورد قسمت دوم سریال مانکن.

اما تا حالا هیچ کارگردانی جسارت سهیلی زاده رو نداشته و این کارگردان خوش ذوق از آیتم های جذابی استفاده کرده و در کنار نقش آفرینی بازیگر مطرح سینمای ایران مریلا زارعی تا حدودی توانسته بار عاطفی به سریال رو به دوش بکشد اما یک دست صدا ندارد.!

مطالب مرتبط : نقد و بررسی اولین قسمت مانکن

دیالوگ های بسیار بی روح

نقد قسمت دوم سریال مانکن

 

همتا (نازنین بیاتی) و کاوه عاشقانِ چند ساله‌اند. از کلیپ‌ویدئوی شبه هندیِ سریال برمی‌آید که خاطره‌سازی‌هایی از نوع بستنی و تاب‌بازی و موتور هم زیاد داشته‌اند. اما کاوه بیخیالِ عشق می‌شود. بازی نه چندان خوبِ او در کنار دیالوگ‌های بدتر از آن!
در اینجا نقدی داریم به آقای کایدان نویسنده  سریال که در فیلنامه شاهد دیالوگ های حسی نیستیم و بار این مسئولیت بر دوش کیست؟ کارگردان باید تاوان بد ادا کردن دیالوگ بی روح بازیگر هم بدهد.

همانطور که از خلاصه فیلم معلوم هست داستان این سریال روایتگر قدرت پول و عشق در برابر یکدیگر است.

آیا بازیگران مطرح دیگری نمی توانستند جایگزین امیرحسین آرمان و نازنین بیاتی بشوند؟! در سر سهیلی زاده چه می گذر؟ او سریال را چگونه به پایان می رساند؟ همه این سوالات در قسمت های آتی شاهد خواهیم بود.

باقی کاراکترها هم وضع مشابهی دارند. خانواده همتا از هم پاشیده است و اینطور که از حال و هوای غمگین و کثیف فیلم برمی‌آید، آینده روشنی نه برای او و نه برای مادرش وجود ندارد. شوهرِ مادرش نیز همان تیپ شدیدا کلیشه‌ای از معتاد است؛ بددهن و چشم‌هیز.

این فیلم بداهه چه چیزی را جز تیپ های کلیشه ای سینما به تصویر می کشد؟

بابک کایدان که او را با نگارش فیلمنامه‌های جدی و کمدی مانند «رحمان 1400»، «آینه بغل»، «تگزاس» و «پریناز»‌ می‌شناسیم، نویسنده سریال مانکن است.

موضوع سریال مانکن به نابرابری اقتصادی اشاره دارد و افراد توانمند جامعه را با سطح‌های پایین‌تر مقایسه می‌کند و در ژانر درام-عاشقانه تهیه شده است.

سریال سعی می‌کند از استعاره مانکن استفاده کند و در تیتراژ بارها و بارها این استعاره را در قالب‌های مختلف عروسک‌ها نشانمان می‌دهد. درون‌مایه سریال از عنوانش کاملا مشخص است. تا اینجای کار پسر شبیه یک زندانی سرکش است و زن یک زندان‌بانِ اقتدارگرا. نمی‌دانم این ساده‌سازی تا قسمت‌های بعدی در دیالوگ‌گوییِ آنها ادامه خواهد داشت یا جایش را به اندکی پیچیدگی می‌دهد.

از حق نگذریم دیالوگ های قسمت اول از قسمت دوم مانکن بهتر بود!

سهیلی زاده با پیش آوردن اتفاق نمی تواند سریال را جذاب نمایش دهد بلکه باید روح به کارکتر بدهد چیزی که نمود پیدا می کند در نقش بازیگران مکمل

در این قسمت از سریال حرکت و هیجانی وجود ندارد و بیشتر بر محور احساسات‌گراییِ سطحی و دیالوگ‌گویی‌های غیر جذاب استوار شده است.

مطالب مرتبط : از مانکن تا قورباغه؛ ازدحام ستاره‌ها در شبکه‌ی نمایش خانگی

اما لازمه‌اش این است که ابتدا ما آدم‌های متمایزی ببینیم تا بتوانیم با مسائل آنها درگیر شویم نه آنکه تنها یک نظاره‌گرِ غیرفعال باشیم که صحنه‌ها از جلوی چشم‌مان ‌بگذرد و قلب ما هیچ هیجانی هرچند موقت را تجربه نکند. تصنع در بازی‌ها جلوی این اتفاقاتی که باید در مخاطب رخ دهند را می‌گیرد.

شاید بشود در ادامه کار هیجان و جذابیتی را مشاهده کرد. گرچه تجربه نشان داده که بازیگران نمی‌توانند جای خالیِ فیلمنامه‌ای خوب و حساب شده را پر کنند.

سخن پایانی 

سریال‌سازان تلویزیونی، به سمت شبکه خانگی یورش برده‌اند و تعداد سریال‌ها در حال بیشتر شدن است. هنوز چیزی نگذشته که اکثرِ این تولیدات مانند محصولات یک کارخانه به هم شبیه شده‌اند. موضوعات همگی حولِ مسائلی از اجتماع می‌گذرد که یا اساسی و مهم نیستند و یا اگر هستند، زاویه نگاه فیلمسازان به موضوع غلط، سطحی و مبتذل است. گویا «رئالیسم» از سریال‌های ما رخت بربسته و جایش را قطعه‌های کج و معوجی از پازلِ جامعه گرفته است. پرداخت‌ها به طور عجیبی تصنعی هستند.

شبیه کاراکترها را نیز در سریال‌های دیگری دیده‌ایم و بازی‌ها تکرار بازی‌های قبل است. کمتر نگاه جدیدی در این سریال‌ها می‌توان سراغ گرفت. بنابراین می‌توان به این نتیجه رسید که وجود شبکه پخش خانگی، به عنوان شبکه‌ای که حداقل دست سریال‌سازان را در پرداخت‌های آزادتر باز گذاشته‌ است، نتوانسته باعث شود که خلاقیت بیشتری را در پرداخت‌ها شاهد باشیم. همان موضوعات سریال‌های تلویزیونی این‌بار هم ساخته می‌شود و فرق اساسی گویا بیشتر در لباس‌ها و پوشش زنان خودش را نشان داده است.



+ 16
مخالفم - 18
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به سایت تیتربرتر می باشد .
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.

طراحی سایت خبری