پایگاه خبری تحلیلی تیتربرتر

تقویم تاریخ

امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۹ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
جمعه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۸ ۱۰:۱۳
۱۷
۱
نسخه چاپی
اقتصاد ایران در خواب

آمار خط فقر در سال 98

اقتصاد ایران در خواب
نظام سلطه همه توان خود را علیه ملت ایران به کار گرفته است تا مردم را با مشکلات فراوانی روبرو می‌کند اما هر بار که تحریم‌ها تشدید می‌شود، ملت ایران مقاومت تر در صحنه حضور می‌یابد.

محاسبات نشان می‌دهد که حداقل هزینه زندگی و خط فقر یک خانواده چهار نفره در اردیبهشت ماه ۹۸ هشت میلیون تومان بوده‌ است. این در حالی‌ست که حداقل دستمزد، یک میلیون و پانصد هزار تومان (کمتر از  یک پنجم این میزان) برای سال ۹۸ تعیین شده است.

حداقل هزینه ها در سال 98

محاسبات نشان می‌دهد که هزینه خوراکی یک خانوار ۴ نفره در اردیبهشت ماه ۹۸ برای ۱۸ قلم کالای اساسی به نرخ‌های [رایج] در سطح شهر، حدود دو میلیون و دویست و بیست و هشت هزار تومان است.

بطور کلی این محاسبات در ۱۲ بخش شامل: خوراکی‌ها، دخانیات، مسکن، کفش‌وپوشاک، اثاثیه، بهداشت‌ودرمان، حمل‌ونقل، ارتباطات، امور فرهنگی‌و‌تفریحی، تحصیل، رستوران‌وهتل و کالاها‌وخدمات متفرقه صورت گرفته است.

سهم خوراکی‌ها در سبد هزینه‌های خانوار کشور ۲۶,۶۴ درصد، سهم مسکن ۳۵,۵ درصد، سهم بهداشت و درمان ۷,۱۴ درصد، حمل‌ونقل ۹,۴۱ درصد، خرید اثاثیه منزل ۳,۹۳ درصد و کفش‌وپوشاک ۴,۷۸ درصد است. سهم مابقی اقلام، کمتر از ارقام ذکر شده است.

در محاسبه هزینه مسکن، هزینه متوسط اجاره به همراه کلیه هزینه‌های جنبی یک واحد مسکونی استاندارد با حداقل زیربنای ۶۰ مترمربع، داشتن یک آشپزخانه، یک حمام  و… ساخته شده با مصالح با دوام یا نیمه ‌بادوام، در محاسبات « خط فقر » طبق استاندارد مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در حالی حداقل هزینه یک خانواده چهار نفره ماهانه ۸ میلیون تومان می‌باشد که در سال ۹۸ حداقل دستمزد  یک میلیون و پانصد هزار تومان (کمتر از  یک پنجم این میزان) تعیین شده است و حقوق متوسط یک معلم سه میلیون و دویست و پنجاه هزار تومان است و حقوق یک معلم بازنشسته حدود یک میلیون و پانصد هزارتومان می باشد.

این درحالی است که مرکز آمار ایران متوسط درآمد سال ۹۶ خانوارهای شهری کشور را ۳۷ میلیون تومان اعلام کرد (ماهیانه ۳ میلیون و هشتاد هزار تومان). بنابراین می‌توان حدس زد که برای سال ۹۷ و ۹۸ نیز [درآمد آنها] بصورت قابل ملاحظه‌ای اضافه نشده است.

مطالب مرتبط : فقیرترین کشور‌ها در سال ۲۰۱۹

چالش خط فقر در ایران

از مهم‌ترین شاخص‌های مطالعات فقر در کشورها، خط فقر و درصد افراد زیر خط فقر است. متاسفانه در ایران این شاخص یکی از مناقشه‌برانگیزترین شاخص‌ها بوده و بعضاً برخوردهای مبهم، غیرمشخص و امنیتی بر سر راه پژوهشگران حوزه فقر در زمینه انتشار داده‌ها و اطلاعات وجود دارد. این شاخص که جزو ساده‌ترین شاخص‌های اقتصادی- اجتماعی است متاسفانه به صورت مدون در ایران تعریف و پایش نشده است و در هیچ یک از پایگاه‌های آماری کشور، سری زمانی برای سنجش دیده نمی‌شود. در سایت‌های مرجع بین‌المللی نیز همین وضعیت در مورد ایران به‌خصوص از سال 2014 به بعد وجود دارد و هیچ آماری برای شاخص‌های مرتبط با فقر در ایران در دسترس نیست. بنابراین در این نوشتار با تکیه بر منابع آماری موجود سعی در بررسی وضعیت فقر در ایران شده است.

مطالب مرتبط : مسکن مهر یا دزدی از جیب مردم

چه بلایی سر خانوار ایرانی آمده

سوال این است که چه بر سر خانوار ایرانی آمده است؟ خانوار ایرانی که به صورت متوسط افزایش درآمدی طی سال 97 نداشته بلکه به سبب تعطیلی برخی واحدها و اصناف شاهد کاهش درآمد نیز بوده است، با افزایش مبلغ عددی خط فقر که از افزایش قیمت‌ها و تورم بالا نتیجه شده است، فقیرتر شده است و به زیرخط فقر سقوط کرده است. متاسفانه چون داده‌های سری زمانی برای خط فقر وجود ندارد، نمی‌توان روی وضعیت کلی نسبت به سال‌های پیشین قضاوت صحیحی انجام داد ولی اگر به ساده‌ترین معیار خط فقر بین‌المللی یعنی 9 /1 دلار در روز برای هر فرد مراجعه شود و معادل ریالی این عدد محاسبه شود، باز گواهی بر افزایش خط فقر به‌خصوص در سال 97 نسبت به سال‌های پیشین است.

شاخص وضعیت فقر

می‌توان برای سنجش وضعیت فقر در سال 97 به آن استناد کرد، گزارش «شاخص قیمت‌های مصرف‌کننده» منتشرشده توسط مرکز آمار ایران است. اولاً بررسی سری زمانی شاخص قیمت کل کالاها و خدمات مصرفی از سال 90 تاکنون افزایش حدود 5 /3 برابری را نشان می‌دهد. آیا درآمد خانوار ایرانی در این دوره 5 /3 برابر شده است؟ پاسخ به این سوال ساده، ما را به گسترش فقر در کشور می‌رساند. دوم اینکه در بهمن‌ماه 97 درصد تغییر شاخص قیمت مصرف‌کننده نسبت به ماه مشابه سال گذشته 3 /42 درصد است، یعنی خانوار ایرانی به صورت میانگین برای خرید یک مجموعه کالا و خدمات یکسان 3 /42 درصد بیشتر هزینه کرده است. خانوار شهری نیز در این بازه زمانی 5 /41 درصد تغییر شاخص داشته و این افزایش برای خانوارهای روستایی بالاتر و برابر با 7 /46 درصد بوده است. این آمارها بیانگر افزایش هزینه‌های خانوار در سال ۹۷ است. اگر گروه کالاها با دسته‌بندی گروه «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» و گروه «خوراکی، آشامیدنی‌ها و دخانیات» سنجش شود، افزایش شاخص قیمت خوراکی‌ها در کشور 3 /64 درصد و غیرخوراکی 5 /33 درصد بوده و در این میان شاخص قیمت مصرف‌کننده اقلام پروتئینی با افزایش نزدیک به صددرصدی نسبت به بهمن گذشته، عملاً حذف این کالا را از سبد خانوار دهک‌های تعدادی خبر می‌دهد.

مطالب مرتبط : ۱۴ میلیون ایرانی در خط فقر نسبی

علت خط فقر چیست

مطالب مرتبط : مردم خواب هستند بنزین را گران کنید

حال چه شد که وضعیت این‌گونه شد؟ بررسی تغییراتی که در سال 97 نسبت به سال‌های پیشین در سیاست‌ها و شرایط دولت پیش آمده، گواه عملکرد چند اهرم مضر بر اقتصاد کشور است. اولین و مهم‌ترین اهرم، فشار تحریم‌ها بر کشور است. تحریم‌های اقتصادی از کانال‌های مختلفی اقتصاد کشور را تحت فشار قرار داده‌اند از جمله کاهش صادرات به‌خصوص صادرات نفتی، کاهش واردات کالاهای واسطه و سرمایه‌ای و محدودیت‌های بانکی. اقتصاد ایران که در چند سال اخیر به سمت جانی دوباره گرفتن پیش می‌رفت، با شلیک تیرخلاص آمریکا مسیر نزولی سختی را در پیش گرفته است و کلیه آمارها حکایت از نزول عملکرد بخش حقیقی اقتصاد به سبب تحریم‌ها دارد. در ادامه اثرگذاری تحریم‌ها سیاست‌های نامناسب اقتصادی و عملکرد نامتناسب ارزی در سال 97 سوخت لازم را برای به آتش کشیدن اقتصاد کشور فراهم کرده است. البته باید توجه داشت که سیستم غلط ارزپاشی در نیمه اول سال 97 که سبب خالی شدن منابع ارزی کشور و پخش رانت‌های گسترده شد، خود به‌تنهایی برای حرکت یک کشور به سمت رشد منفی اقتصاد و گسترش فقر کفایت می‌کرد. در نهایت با تجمیع این شرایط، با تحمل تورم بالا برای سبد مصرفی خانوار و کوچک شدن ابعاد اقتصاد کلان کشور سال ۹۷ با فقیرتر شدن ایرانیان به پایان می‌رسد و امید است سیاستگذاران از این مهم چشم‌پوشی نکنند.

دلیل افزایش خط فقر 

چرا درصد افراد زیر خط فقر دو برابر شده‌ است؟ داود سوری در پاسخ به این سوال می‌گوید: دلیل توسعه فقر، مشخصاً به خود ما و سیاست‌های اقتصادی‌مان بازمی‌گردد. ما به جای سیاست شکوفایی اقتصادی و توسعه اقتصاد و ایجاد اشتغال و درآمدزایی، اقتصاد را دچار خفقان کرده‌ایم و اجازه رشد و توسعه به اقتصاد خود نداده‌ایم. این استاد اقتصاد دانشگاه می‌گوید: در همه سال‌های گذشته تنها کانال ما برای درآمدزایی، فروش نفت بوده. این سیاستگذاری نادرست داخلی سبب شده که هر فشار و تهدید خارجی، منبع اصلی درآمد اقتصادی ما را تحت تاثیر قرار دهد و جریان انتقال ثروت و درآمد به کشور را مختل کند و شوک جدیدی به اقتصاد وارد شود. او می‌گوید در این نوسانات اقتصادی، اولین گروهی که متضرر می‌شوند مزدبگیران و حقوق‌بگیران بخش خصوصی‌اند. چون شرایط محیط کسب‌وکار مستقیماً بر همه فعالیت‌های این بخش تاثیر می‌گذارد. اما در مقابل مزدبگیران و حقوق‌بگیران بخش دولتی کمتر از تکانه‌های اقتصادی اثر می‌پذیرند. به عبارتی دولت محیط کسب‌وکار را بر هم می‌زند و ضرر اصلی این اقدام، نه متوجه کارکنان این بخش، که متوجه بخش خصوصی است. سوری تاکید می‌کند اینکه در یک کشور از هر دو نفر، یکی زیر خط فقر باشد، نگران‌کننده است و این آمار در کلاس جهانی و حتی اقتصاد ما رکورد محسوب می‌شود. او تاکید می‌کند برای حل مشکل فقر کلید طلایی و معجزه‌ای در کار نیست و راهکار کاهش فقر ساده نیست.

دلیل فقر جامعه

در چند سال گذشته، وضعیت شاخص‌های اقتصادی ما مطلوب نبوده. تورم افزایش پیدا کرده و پیش‌بینی می‌شود این روند ادامه یابد. در مقابل نرخ رشد اقتصادی سال 97 و 98 منفی پیش‌بینی شده است و امید چندانی برای رشد آن وجود ندارد. از طرفی اگرچه در چند سال گذشته نرخ رشد اقتصادی مثبت بوده اما این نرخ رشد چنان نبوده که سبب افزایش ثروت و افزایش درآمد خانوارها شود. از ابتدای دهه 90 تاکنون تنها یکی دو سال نرخ رشد ما قابل قبول بود. آن هم ناشی از افزایش فروش نفت بوده و نه تولید ثروت در جامعه. در نتیجه نتوانسته بر رفاه خانوارها اثر بگذارد. شما می‌گویید چه شده که جامعه فقیرتر شده؟ معتقدم اتفاق جدیدی رخ نداده. ما دهه‌هاست که مشکلات اقتصادی مشابهی را تجربه می‌کنیم و اقتصاد ما همواره در یک فرآیند نزولی قرار داشته اما مشخصاً از اوایل دهه 80 این روند نزولی شدت گرفته. برخی فشارهای خارجی را عامل اصلی می‌دانند و برخی به سیاست‌های داخلی اشاره می‌کنند. دلیل ایجاد فقر و تشدید آن، ترکیبی از همه این دلایل است. مساله این است که ما نتوانستیم یک فرآیند اشتغال‌زا در کشور خود ایجاد کنیم. در همه سال‌های گذشته تنها کانال ما برای درآمدزایی، فروش نفت و تنها مجری اقتصادی، دولت بوده است. این سیاستگذاری نادرست داخلی سبب شده که، هر فشار و تهدید خارجی، منبع اصلی درآمد اقتصادی ما را تحت تاثیر قرار دهد و جریان انتقال ثروت و درآمد به کشور را مختل کند و شوک جدیدی به اقتصاد وارد شود. دلیل توسعه فقر، مشخصاً به خود ما و سیاست‌های اقتصادی‌مان بازمی‌گردد. ما به جای سیاست شکوفایی اقتصادی و توسعه اقتصاد و ایجاد اشتغال و درآمدزایی، اقتصاد را دچار خفقان کرده‌ایم و اجازه رشد و توسعه به اقتصاد خود نداده‌ایم.

مطالب مرتبط : جزئیات تورم شهری و روستایی ۳۱ استان/ ایلام با ۵۴ درصد صدرنشین شد

چه سیاستی باعث شدت فقر شده

مهم‌ترین عاملی که منجر به افزایش فقر می‌شود، کار نکردن بازارها و مناسب نبودن فضای کسب‌وکار است. اگر به ترکیب خانوارهای فقیر نگاه کنید عمده این خانوارها، آنهایی هستند که به طور مستقیم با اوضاع اقتصادی کشور درگیرند. یعنی عمده آنها جزو مزدبگیران و حقوق‌بگیران بخش خصوصی هستند و هر تغییری در شرایط اقتصادی کشور مستقیماً به آنها منتقل می‌شود. این در حالی است که کارمندان و حقوق‌بگیران دولت از ثبات درآمدی بیشتری برخوردارند. نوسانات اقتصادی بر درآمد دولت و درآمد مزدبگیران و حقوق‌بگیران آن تاثیر آنچنانی نمی‌گذارد. در حالی که نوسانات اقتصاد کشور و نچرخیدن چرخ اقتصاد و هر تنشی در این حوزه، مستقیماً بر زندگی مزدبگیران و حقوق‌بگیران بخش خصوصی تاثیر می‌گذارد. به همین دلیل تا زمانی که نتوانیم محیط کسب‌وکار را به سمت تولید ثروت ببریم و این ثروت را بین تولیدکنندگان آن توزیع کنیم، این مشکلات ادامه خواهد داشت. اما دولت به جای اینکه محیط کسب‌وکار را برای خلق ثروت فراهم کند، در تمام این سال‌ها سعی کرده خود درآمدی را کسب کند -عمدتاً از محل فروش نفت- و آن را بین افراد تقسیم کند و سعی می‌کند با این شیوه با فقر مبارزه کند.

تبعات خط فقر

فقر یک مشکل اساسی است و تبعات بسیاری دارد. می‌تواند منجر به ناآرامی‌های اجتماعی شود، می‌تواند منجر به ناتوانی افراد شود و با محروم کردن افراد از آموزش و تحصیلات، امکان درآمدزایی و توانمندی افراد در آینده را کاهش دهد و جامعه را در تله فقر گرفتار کند. این مصداق همان جمله است که فقر می‌آورد. به این ترتیب ما در تله فقر گرفتار می‌شویم و این هزینه زیادی برای جامعه دارد. چهره فقر، چهره زیبایی نیست و اینکه نصف جامعه نمی‌توانند هزینه‌های حداقلی زندگی خود را بپردازند این می‌تواند ریشه بسیاری از ناملایمات باشد.

راهکار کاهش خط فقر

کلید طلایی وجود ندارد که یک‌شبه و یکباره بتوان شرایط اقتصاد را درست کرد و فقر را از بین برد. هیچ راه میانه و معجزه‌ای در کار نیست که بتواند اقتصاد و شرایط محیط کسب‌وکار را اصلاح کند. این یک پروسه طولانی‌مدت است. اقتصاد ایران به دو تا سه دهه ثبات اقتصادی نیاز دارد و دیدگاهی که بر خلق ثروت متمرکز شود. تولید ثروت هم با به‌کارگیری نیروی انسانی، سرمایه موجود و اجازه دادن به ابداعات و نوآوری‌ها و چرخیدن بازار به دست می‌آید. تنها با این روش است که ما می‌توانیم در دو تا سه دهه آینده تولید ثروت کنیم و فقر را ریشه‌کن کنیم. جامعه ما یکباره فقیر نشده و بالا کشیدن افراد از خط فقر هم یکباره انجام نمی‌شود و نیاز به زمان دارد. محاسبات نشان میدهد حل فقر و مشکلات اقتصادی ساده نیست.

خبرنگار : امیرحسین بذلی



+ 17
مخالفم - 18
نظرات : 1
منتشر نشده : 0
 
fr
+0
unlike
-0
Binam ۹۹/۰۲/۲۰ - ۱۴:۱۳
پاسخ
comments دمتون گرم حرف دل مردم و واقعیت رو می گید
 

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به سایت تیتربرتر می باشد .
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.

طراحی سایت خبری