کودک همسری؛ روایت کننده جفایی از زندگی تلخ کودکانی است که به دلیل فرهنگ و سنت و مشکلات اقتصادی خانواده محکوم به زندگی با همسری هستند که در پس آن درکی از معنای علاقه مطرح نیست؛ روایتی از دردهای مادران قدیمی که رنجهای خود را بعضا به نسل جدید منتقل میکنند. در حالی که تنشهای بین سنت و مدرنیته برای ازدواج کودکان همواره دیده میشود، طیبه سیاوشی عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی از تدوین طرحی با عنوان کودک همسری به منظور «افزایش سن ازدواج» در ۱۰ شهریور ۹۷ خبر داد، طرحی که به نظر میرسد همچنان در کنار موافقانش، مخالفانی نیز داشته باشد.
بر اساس آن، حداقل سن ازدواج برای دختران به ۱۶ سال افزایش مییابد. در این طرح حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۶ و برای پسران ۱۸ سال پیش بینی شده و ازدواج برای دختران زیر ۱۳ سال مطلقا ممنوع خواهد شد. این در حالی است که در حال حاضر حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۳ سال بوده و دختران زیر ۱۳ سال تنها با مجوز دادگاه امکان ازدواج دارند.
خاطره ای تلخ از واقعیتی تلخ تر
11 ساله بود که پای سفره عقدش نشاندند، لباس عروس سپیدی را بهاو پوشاندند که بر تنش زار میزد، مدام به او تذکر میدادند که چگونه رفتار کند تا خانواده داماد تصور نکنند چقدر کوچک است و بدرد پسرشان نمیخورد.
مراسم عقدکنان که شروع شد و محبوبه «بله» را گفت، نقل و شاباشی بود که بر سر عروس و داماد ریختند و در این حین دختر بچهها و پسربچهها وارد معرکه شده و شروع به جمعکردن شاباش کردند، در تمام مدت محبوبه خندهکنان آنان را نظاره میکرد و من با خود میاندیشیدم که چقدر دوست میداشت او نیز مانند بچهها بپَرد وسط جمعیت و نقل و شاباش جمع کند.
شب از نیمه گذشت و مراسم تمام شد و فامیلهای دورتر خانواده رفتند و محبوبه همچون روزها و شبهای قبل با همان لباسهای بچگانه و دفتر و کتابی در دست بهسالن پذیرایی آمد، دفتر و کتابش را پهن کرد، خود نیز وسط سالن دراز کشید و شروع کرد بهنوشتن مشقهایش!
همه مهمانهایی که قرار بود شب را آنجا سر کنند با دهان باز منظره را تماشا میکردند و من بهتزده و اندوهگین با خود میاندیشیدم چه اصرار به عروس کردن این بچه بود!؟، اویی که بهامتحان فردایش فکر میکند و نه پذیرایی از مهمانانی که برای عروسیاش آمده بودند.
پدرم که مُرد، دنیای بچگیمان بهیکباره خراب شد
پدرم که مُرد بهیکباره بزرگ شدم تا پیش از آن متوجه سختی زندگی نبودم نه من و نه برادرها و خواهر کوچکترم. بعد فوت پدر سختی زندگی بهقدری محسوس و ناجوانمردانه حس میشد که حتی من که تازه 12 ساله شده بودم آن را لمس میکردم.
همان سال درس و مدرسه را رها کرده و مراقبت از دو برادر و خواهرم را بر عهده گرفتم، مادرم هم با کارگری در خانهها و زمینهای مردم خرج ما را تامین میکرد، اما مگر میشد با آن چندرغاز پول کارگری پنج نفر را تامین کرد!؟
مدت زیادی نگذشته بود از فوت پدر که مادرم بهدلیل اوضاع نابسامان اقتصادی مرا به عقد اکبر که حدود 20 سال از من بزرگتر بود و قبل از من نیز یک بار ازدواج کرده و زنش را بهدلیل نازا بودن طلاق داده بود، درآورد. بهیکباره وارد دنیای بزرگترها شده بودم، دنیایی که هیچ درکی از آن نداشتم آن هم با مردی که 20 سال از من بزرگتر بود و جای پدرم را داشت.
اوایل ازدواجم با اکبر، اصلا نمیتوانستم او را بهعنوان شوهر درک کنم، دلم مدرسه میخواست، همان مدرسهای که پیش از فوت پدر آنجا میرفتم و بهپدرم قول داده بودم که معلم شوم.
این را که گفت بهدیوار روبرویمان زُل زد، اشک در چشمانش حلقه زد و بغض گلویش را فشرد، مطمئنم که دیوار را نمیدید، گذشتهاش را مرور میکرد، گذشتهای در کنار پدر، گذشتهای با دفتر و کتابی در دست، پشت نیمکت مدرسه.
دیدگاه فقه اسلامی درخصوص سن ازدواج
ابتدا باید گفت که سن ازدواج در دختران و پسران در اصطلاح حقوقی «اهلیت برای نکاح» نامیده میشود که البته مراد از اهلیت، توانایی قانونی برای نکاح است. اهلیت برای نکاح شامل چند نکته است. یکم، مرد و زن باید به سن بلوغ مقرر در قانون یا قابلیت صحی برای ازدواج رسیده باشند.(منظور از قابلیت صحی برای ازدواج دارا بودن استعداد جسمانی هر یک از زن و شوهر آینده برای روابط جنسی و عواقب مترتب بر آن است). دوم آنکه در پارهای از موارد باید ولی با ازدواج موافقت کند و اهلیت با اجازه او تکمیل میشود و سوم نیز ازدواج سفیه و مجنون است که شرایط و احکام خاصی در مورد آن تعیین شده است.
مقاله مرتبط:نه، به کودک همسری
بر این اساس، چندپرسش در این زمینه باید بررسی شود؛ اول اینکه دیدگاه شرع و فقه اسلامی در خصوص بلوغ و سن ازدواج چیست؟ در پاسخ به سوال باید گفت در اصطلاح فقهی، بلوغ عبارت است از رسیدن به سنی که غریزه جنسی در آن به حد کافی رشد کرده و شخص آماده تولید مثل میشود، البته نشانههای دیگری نیز برای بلوغ ذکر شده که مهمترین آنها سن است، در فقه امامیه، سن بلوغ در دختر 9سال تمام قمری و در پسر 15سال تمام قمری است. بسیاری از فقیهان اهل سنت سن15 و برخی از فقهای مالکی سن18 را برای هر دو جنس به عنوان سن بلوغ شناختهاند. در واقع بلوغ در اسلام پدیده طبیعی و فیزیولوژیک است که زمان آن در همه افراد یکسان نیست. البته برای استقلال در امر ازدواج، در فقه امامیه رسیدن به سن بلوغ کافی نیست بلکه دختر و پسر باید رشید باشند یعنی بتوانند مصلحت و ضرر و زیان خود را تشخیص دهند.
کودک همسری ربطی به مبانی دینی ندارد
سمیه طهماسبی در نشست تخصصی کودک همسری، ریشه ها ، آسیب ها و سیاستگذاری گفت : پدیده کودک همسری و ازدواج دختران زیر سنین قانونی ارتباطی با مبانی دینی ندارد چرا که فقه ما پویا بوده و به مبانی عقلایی نزدیک است.
استاد دانشگاه تربیت مدرس دراین نشست که در محل خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، تصریح کرد: سن بلوغ شرعی در دختران را نمی توان ملاک ازدواج در نظر گرفت چرا که برای ازدواج رشد در ابعاد دیگر هم لازم است.
وی ادامه داد: بر اساس بررسی و آمارهای که در این زمینه وجود دارد پدیده کودک همسری بیشتر بخاطر مسائل اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی است که به توسعه نیافتگی و عقب ماندگی جوامع مرتبط می شود.
«منکر این نمی شوم که برخی قرائت ها از دین و متون دینی هم به این پدیده کمک کرده است.»
وی سپس با تشریح اهمیت رضایت در ازدواج گفت: مهم ترین رکن یک جامعه خانواده است و ارکان اصلی یک خانواده هم زوجین هستند و وقتی رضایت طرفین برای ازدواج جلب نشود پدیده ای که در کودک همسری شاهد آن هستیم خانواده هم به معنای واقعی تشکیل نخواهد شد و این منجر به تضعیف جامعه و عدم توسعه یافتگی جامعه در ابعاد گوناگون خواهد شد.
این پژوهشگر حوزه و دانشگاه ادامه داد: «حال باید به این پرسش فکر کنیم که آیا رسیدن به بلوغ جسمی و تشکیل خانواده براساس آن می تواند کانون خانواده ای که مدنظر شرع و جامعه است را شکل بدهد یا نه؟ و آیا برای شکل دادن به این کانون به بلوغ در ابعاد دیگر نیاز نیست؟ در واقع می خواهم به این امر تاکید کنم که با ملاک قرار دادن سن بلوغ شرعی برای ازدواج هدف شکل گیری کانون خانواده محقق نخواهد شد».
وی سپس به مسئله فقهی بلوغ از موضع دینی پرداخت و تاکید کرد: باید مشخص کنیم بلوغ را طبیعی می دانیم یا یک فرایند تحمیلی که شارع آن را مشخص کرده است می دانیم؟ برای پاسخ به این پرسش باید موضع دین را در این زمینه مشخص کنیم.
طهماسبی ادامه داد: ما در قرآن در دو آیه 51 سوره نور و آیه 6 سوره نسا بحث بلوغ را داریم که آنجا سن مشخص نشده است بلکه از شرایط و ویژگی هایی سخن رفته است که نشانگر بلوغ هستند حالا با توجه به این نشانه ها عقلا باید تشخیص یدهند سن بلوغ چه سنی است و در واقع در اینجا با توجه به شرایط مختلف مثل شرایط جغرافیایی و.. سن بلوغ متفاوت خواهد بود هر چند اشاره کردم این سن تنها شرط کافی برای ازدواج نیست.
به گفته این استاد دانشگاه ، دین بلوغ را یک امر طبیعی و تکوینی می داند نه امر تحمیلی که بشود برای آن یک محدوده خاص مشخص کرد ، تشخیص این امر بر عهده عقلا است و امکان ندارد عقلا یک نظر داشته باشند و دین یک نظر دیگر چرا که قاعده کلی وجود دارد و بر هرچیزی که عقل حکم کند شرع هم حکم می کند و برعکس.
وی در ادامه اظهارات خود با اشاره به تلاش های صورت گرفته توسط فراکسیون زنان مجلس گفت: این نمایندگان با وجود تلاش های بسیار، اما هنوز نتوانسته اند نظر علمای قم را جلب کنند.
مقاله مرتبط:چه کسی قربانی اصلی کودک همسری است؟
طهماسبی با بیان این جمله که پیشنهادم این است با علما با زبان خودشان باید سخن گفت ، افزود: باید افراد و فقهای نو اندیش که در حوزه علمیه کم هم نیستند در مذاکرات فراکسیون زنان با علما حضور داشته باشند و با زبان و ادبیات علمی با آن ها بحث کنند ، به نظرم در این صورت فراکسیون زنان به نتایج بهتری خواهد رسید و احتمال دارد نتیجه بخش باشد.
ازدواج قبل از سن بلوغ چه حکمی دارد؟
حال سوالی که مطرح میشود، این است که آیا ازدواج قبل از سن بلوغ باطل است؟ در پاسخ به این پرسش نیز باید گفت که میان فقیهان امامیه اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از فقیهان عقد صغیر اعم از ممیز و غیرممیز(منظور از صغیر ممیز خردسالی است که سود و زیان خود را تشخیص میدهد در مقابل صغیر غیرممیز که نمیتواند سود و زیان خود را تشخیص دهد) را چه برای خود و چه به وکالت از دیگری باشد باطل دانستهاند؛ با این استدلال که عبارت صغیر در نکاح و عقود دیگر اعتباری ندارد.
بعضی دیگر از فقیهان عقد صغیر ممیز را به لحاظ این که دلیلی بر سلب اراده و اختیار او وجود ندارد، غیرنافذ تلقی کردهاند؛ به این معنا که ولی، یا خود صغیر پس از رسیدن به سن بلوغ میتواند آن را تنفیذ و رد کند و از این جهت اگر عقد با اذن ولی واقع شود، نافذ و صحیح خواهد بود و نظر مشهور نیز در میان فقها همین است اما به نظر میرسد چنین ازدواجی باطل است؛ چرا که صغیر، فاقد اراده حقوقی و قصد انشاست و اعمال حقوقی او از جمله ازدواج باطل و فاقد اثر حقوقی است. اما باید گفت که فارغ از مباحث فقهی و حقوقی که بهطور مفصل در بالا بیان کردیم بهنظر میرسد با توجه به اهمیت مساله ازدواج و تشکیل خانواده و آثار حقوقی مترتب بر آن برای تعیین سن ازدواج در قانون مدنی باید به ملاک ماده 23قانون جدید حمایت از خانواده مصوب1353 مراجعه کنیم و آن سن 18سال تمام برای دختران و 20سال تمام برای پسران جهت ازدواج را در نظر بگیریم.