هنرهای لازم را فرا بگیرید:
حیف نیست شما با این همه استعداد، خط زیبایی نداشته باشید؟ کلاسهای خطاطی را در طی سال فراموش نکنید. تا زمانی که مدرک ممتازی و حتی استادی را نگرفتهاید، دست برندارید.
اگر بگویم یکی از حماقتهای عمر من، رها کردن خطاطی بعد از گرفتن مدرک "خوش" بود، راست گفتهام! هر بار که یاد این ضربه میافتم، دلم میخواهد برگردم به آن دوران و کار را ادامه دهم! با خواهرانم سه تایی به کلاس میرفتیم. هر دو خواهرم ادامه دادند و ممتازی خود را گرفتند و من حماقت کردم و گفتم تا همین حد که خط تحریرم خوب شده است، کافیست!
شما این کار را نکنید. تا انتها بروید.
خطاطی زندگی شما را لذتبخش میکند. بعدها هر وقت اعصابتان درگیر مسائل سخت زندگی شود، یک خط خطاطی میکنید و انگار که از زندگی هیچ چیز دیگری نمیخواهید!
علاوه بر لذت، خطاطی به شما کلاس کاری میدهد. شما را یک سر و گردن نسبت به بقیه بالاتر نگاه میدارد.
کلاسهای هنری دیگر را تا جایی که به مسیر اصلیتان صدمه نزند ادامه دهید. (کلاسهایی مثل موسیقی و آواز ممکن است شما را از مسیر اصلی دور کند. مراقب باشید)
کلاسهایی مثل معرقکاری، تذهیب و امثالهم واقعاً ارزش دارند که برایشان وقت و هزینه کنید.
بیشتر بدانید
مسائل علمی را تجربه کنید:
قبل از 20 سالگی باید خیلی چیزها را تجربه کنید. کنجکاو باشید. کار با میکروسکوپ، تلسکوپ و امثالهم را یاد بگیرید. از خانواده بخواهید که برای خرید این قطعات برایتان هزینه کنند. در کلاسهای ستاره شناسی و کلاسهای علمی دیگر شرکت کنید.
اگر در درس شیمی و فیزیک یک آزمایش وجود دارد، حتماً تجهیزات آن را بخرید و در منزل تجربه کنید. من عاشق این آزمایشات بودم و هنوز هم کاغذ تورنسلهایی که از مدرسه کش رفتم را دارم!! (البته شوخی میکنم من آن زمان نفر اول و جزء تیم آزمایشگاه علوم شهرمان بودم و برای مسابقات استانی تمام تجهیزاتی که میخواستیم را در آزمایشگاه در اختیارمان قرار میدادند، ما هم گاهی برخی از آنها را میآوردیم خانه!!)
باور نمیکنید اگر بگویم که من در کلاسهای درسی دانشگاه الان دارم همان آزمایش مهمی را برای دانشجوها توضیح میدهم که خودم در دوران راهنمایی به اتفاق بابای خدا بیامرزم تجربه کردم. (سیم لوله و باطری که پایه و اساس صنعت امروزی و دیسکهای مغناطیسی است)
9- چند ورزش را تا حد اعتدال یاد بگیرید:
قبل از این، یک نکته بگویم:
من طرفدار این ایده هستم: «از همه چیز تا حدی که لازم است یاد بگیرید».
در همه مسائل، بیش از حد متمرکز شدن روی آنرا پیشنهاد نمیکنم. به طور مثال ورزش حرفهای یا حتی یادگیری قرآن به صورت کاملاً تخصصی و حرفهای را پیشنهاد نمیکنم. از هر چیز، تا حدی که فکر میکنید لازم است برای یک زندگی شیرین و پرسعادت، یاد بگیرید. مثلاً شنا، پینگپنگ، اسبدوانی و امثالهم ورزشهای خوبی هستند که من خودم تا حدی که لازم داشتهام یاد گرفتهام.
اما ورزشهایی مثل جودو، کشتی، وزنهبرداری، پرورش اندام و امثالهم به نظرم واقعاً بیارزش هستند. کشتی یاد بگیری که چه؟ تمام استخوانهای بدنت بشکند و جودو یاد بگیری که چه؟ گول مسؤولین ورزش مملکت را نخورید که برای اینکه نام ایران و در کنارش نام خودشان بالا برود، اینقدر برای ورزشهای بیفایدهای مثل جودو و کاراته و امثالهم تبلیغ میکنند.
ورزش باید پرورش دهنده روح و جسم باشد نه شکننده جسم و دچار کننده روح به خشم و خشونت و غرور!
اگر شیعه (مسلمان) هستید ادامه را بخوانید:
اگر مسلمان هستید، این شانس را دارید که کارهای ارزشمند دیگری نیز در این سنین انجام دهید تا با یک اعتماد به نفس و مغزی پاک و ارزشمند وارد دوران جوانی شوید.
تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید:
تا قبل از 20 سالگی باید تکلیف خودتان را مشخص کنید: آیا واقعاً و از ته قلب میخواهید مسلمان باشید یا خیر؟ اگر میخواهید مسلمان آبکی باشید، همان بهتر که دین دیگری را انتخاب کنید چون اسلام برای کسی که مسلمان واقعی نباشد، بیشتر ضرر است تا فایده (و لایزید الظالمین الا خسارا). اما اگر تصمیم گرفتید، مسلمان باشید، باید مسلمان واقعی باشید!
باید به این جمله از ته قلب باور داشته باشید:
هیچ راه نجاتی به جز اسلام نیست!
باید به اطرافتان خوب نگاه کنید و ببینید که هر کس این جمله را باور نداشته است، با مغز به زمین خورده است!
اگر میخواهید دکتر متخصص قلب هم باشید، باید بدانید که اسلام حداقل کاری که برای شما میکند این است که از شما در برابر بیراهه رفتنها، اعتیادها، گرفتار مستیها و زنبازیها و گناهآلود شدنها محافظت میکند. باور ندارید؟ آینده، نزدیک است!
حالا، اگر این را پذیرفتید، بقیه نکات را بخوانید.
تجوید قرآن را به طور کامل یاد بگیرید:
از سنین کم (ده دوزاده سالگی) در کلاسهای قرآن که در مراکز قرآنی و مساجد تشکیل میشود شرکت کنید. باید در عرض سه چهار سال، دو جلد کتاب "حلیة القرآن" (تجوید سطح یک و دو) را مو به مو بلد باشید و به بهترین شکل روی آیات قرآن پیاده کنید.
قرآن خواندن کسی که تجوید میداند و عربیاش خوب است هزاران برابر نسبت به آن کسی که هفتاد سال است مسجد میرود و نمیداند آیه «أم من یجب المضطر اذا دعاه...» یعنی چه، ارزش دارد! زندگی شما با فهم آیات متحول میشود. بعید است کسی عربی و تجوید بداند و قرآن بخواند و دلش بیاید قرآن را فراموش یا بیاحترامی کند.
یک خاطره: چند شب پیش یکی از جوانان مسجد که تسلط نسبتاً کاملی به تجوید دارد، اذان گفت... بعد از نماز دیدمش و گفتم: فلانی! انتهای اذان گفتی، «و صل الله علی محمد و آله و سلّم» دقت کن که «و سلّم» با سین است نه با صاد! چشمانش درشت شد و گفت: واای! راست میگویید، ممنونم. یکی از دوستان که کنارمان بود، گفت: از کجا فهمیدی او فکر میکرده با صاد است؟ گفتم ما با هم با زبان تجوید صحبت کردیم، هر دو منظور هم را فهمیدیم! اگر خواستی بفهمی، دوشنبهها و چهارشنبهها فلان مسجد، آقای فلانی کلاس تجوید دارد. دو سه سال که کلاس بروی، میفهمی که جریان چه بود!!
تجربه خودم: از سیزده سالگی سه چهار تا کلاس تجوید و صوت و لحن را با هم شرکت میکردم. جمعهها یک کلاس صوت و لحن با بهترین استاد شهرمان میرفتم، شبهای یک شنبه و سه شنبه با یک پیرمرد قدیمی که مرحوم شد برای تمرین کلاس میرفتم و دوشنبهها و چهارشنبهها کلاس تجوید پیش یکی از جوانان قاری شهر. هر چه یاد میگرفتم، میآمدم مسجد خودمان به بچههای مسجد یاد میدادم!
به هر حال، نوجوان عزیز! اگر تجوید و عربی را یاد گرفتی، آنوقت وقتی دعای کمیل را میخوانی، انگار تمام وجودت از شوق و لذت پر میشود و فکر میکنی هیچ چیز در دنیا زیباتر از قرآن و امثال این دعاها نیست. تو با یک همت چند ساله میتوانی از پیرمردها و پرزنهایی که هفتاد سال است فرش مسجدها از رفت و آمدشان ساییده شده اما هنوز نمیدانند «إن الله و ملائکته...» که بعد از نماز میخوانند یعنی چه، جلو بزنی! :)
حداقل یک بار کل رساله مرجع تقلید خود را بخوانید:
شبها (مثلاً در تعطیلات تابستان) فرصت بسیار خوبی برای مطالعه است. رساله مرجع مورد نظرتان را بردارید و یک بار از اول تا آخر بخوانید. تمام احکام را بخوانید. حتی اگر پسر و در سنین بعد از بلوغ هستید، احکام زنان را نیز بخوانید و اگر دختر هستید، احکام پسران را بخوانید. مسخره است که یک پسر نداند چرا مادرش روزهای خاصی از ماه را برای نماز صبح بلند نمیشود و نباید از او بپرسد که کی نماز خواندی که ما ندیدیم!!! (جوکی که یکی از دوستان تعریف میکرد و چقدر خندیدیم!!)
مسخرهترین چیزی که بین بچههای مذهبی دیدهام، این است که همه مجالس عزا و ولادت ائمه را درو کرده اند و تمام مداحیهای حاج منصور را حفظ کردهاند، اما یک بار رساله را نخواندهاند که با ضروریترین احکام دینشان آشنا شوند.
تسلط به احکام نیز مثل تمام موارد بالا، به شما در زندگی اعتماد به نفس میدهد.
- یک بار قرآن را به صورت عربی قرائت کنید، یک بار با معنی و یک بار تفسیر کل قرآن را بخوانید:
باید قبل از 20 سالگی یک دوره کل قرآن را روخوانی کنید (قرائتهای شبانه مساجد فرصت خوبی است). سپس یک دوره با معنی و سپس یک دوره به صورت تفسیری بخوانید. یک دوره تفسیر استاد قرائتی را بخرید (تفسیر نور) و در منزل داشته باشید. مثلاً من در چند سال گذشته، بعد از نماز صبح، چند صفحه از تفسیر نور را میخواندم. البته اعتراف میکنم که مسائل بعد از بیست سالگی اجازه نداد بیشتر از جلد 5 پیش بروم و برای خودم از این بابت متأسفم. امیدوارم توفیق خواندن ادامهاش را داشته باشم. فقط اگر شروع کردید، خلاصهبرداری فراموش نشود. (هر چند که تفسیر نور یک نوع خلاصه برداری از تفسیر نمونه به نظر میرسد)
به عبادت عادت کنید:
اگر قبل از 20 سالگی نتوانید از خود یک انسان معتقد و عابد بسازید، خیلی بعید است بعد از 20 سالگی بتوانید کاری برای خودتان کنید!
یک شیعه واقعی برای خودش یک برنامه عبادی دارد.
سعی کنید دعاهای مشهور را تا حد ممکن حفظ کنید و در موقعهای پیشنهاد شده، ادا کنید.
تعقیبات تمام نمازها که برنامه خاصی به زندگی اقتصادی شما میدهد حفظ کنید و بخوانید، به دعاهایی مثل توسل، دعای کمیل، دعای ندبه، زیارت عاشورا، دعای عهد و غیره پایبند باشید. خود را در لیست نماز شبخوانها ثبت کنید حتی اگر شده به خواندن یک رکعت نماز وتر، قبل از خواب. اگر سعادت دنیا و آخرت را میخواهید، بین الطلوعین را بیدار بمانید (حتی وبگردی کنید، اما بیدار بمانید).
آیههای مهم قرآن را حفظ کنید تا هر حرکتی که در زندگی میکنید، یکی از آنها یادتان بیاید و طبق آن آیه عمل کنید تا زندگیتان طبق یک روال صحیح باشد.
و خلاصه، همیشه این شعر را در ذهنتان مرور کنید: در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبریست / ورنه هر گبری به پیری میشود پرهیزکار
در آخر: عجله نکنید!
شاید با خواندن مطالب بالا اشتیاق پیدا کنید که همه را با هم انجام دهید و بعد، احتمالاً با شکست مواجه شوید و زده شوید. دقت کنید که به مرور باید این کارها را انجام دهید. چند تا که مهمتر است را در این تابستان، تعدادی را در حین تحصیل و بقیه را تابستان بعد و خلاصه یک برنامهریزی داشته باشید.
نمیتوانید برنامهریزی کنید؟ من یک راه معجزهآسا به شما نشان میدهم: سعی کنید که مسلمان واقعی باشید! همین!
اسلام خودش به شما نظم را یاد میدهد. خداوند خودش برای شما برنامهریزی میکند و شما را به آنجا که باید برساند میرساند.