به گزارش تیتربرتر؛ پس از شایعه اعلام درگذشت آیتالله مصباح یزدی این روحانی صاحبنام به دلیل تزریق واکسن فایزر و همچنین صحبتهای امام جمعه تهران در مورد گشوده شدن چشمان او پس مرگ و در هنگام غسل داده شدن، اکنون دو چهره سیاسی شناخته شده کشور، شخص غسلدهنده بدن این متوفی را یک ابر بدهکار بانکی معرفی کردهاند که پیکرهای روحانیون برجستهای مانند آیتالله حقشناس را به خانه خود برده و غسل داده است. غسالی که اگرچه به این اسم ورسم شناخته نمیشود، اما گویا بسیار ثروتمند است و نام او پیش از این در کنار دیگر چهرههای معروف روحانیت هم مطرح شده است.
واکنش ها به اظهارات توکلی درباره غسال آیت الله مصباح
جنجال غسال آیت الله مصباح همچنان ادامه دارد. احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و حسین رجایی، معاون سازمان دیدهبان شفافیت و عدالت در یادداشت مشترکی، مدعی شدهاند که «غسال محمدتقی مصباح یزدی، یک ابَربدهکار بانکی است که جنازههای روحانیون سرشناس را به خانه خود میبرد و غسل میدهد.»
غسال مصباح یزدی از زمانی بر سر زبانها افتاد که کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران، در یک برنامه تلویزیونی به نقل از «غسال آیتالله مصباح» گفته بود موقع غسل، میت چشمانش را گشوده و نگاهی مهربانانه به غسال انداخته است. این ماجرا توسط صدیقی به عنوان «کرامت آیتالله مصباح» مطرح شد. صدیقی بعدا مجبور شد بابت این اظهارات عذرخواهی کند.
حالا اما دوباره یادداشت احمد توکلی و حسین رجایی این غسال را در مرکز توجه قرار داده است. غسالی که به ادعای احمد توکلی، «یک کلان سرمایهدار است که شبکه بزرگ و تو در تویی از ارتباطات با مسوولان عالی رتبه و روحانیون سرشناس دارد». توکلی همچنین اشاره کرده اسناد این مسائل در بررسی های مختلف در موسسه دیدهبان شفافیت و عدالت موجود است.
او نوشته که غسال آیتالله مصباحیزدی فردی به نام مطلبیکاشانی یک ابربدهکار بانکی و رمال و جنگیر است که با علما هم رابطه دارد!
تخریب شخصیت بهجای پاسخ مستدل و مستند. اصولگرایان هیچ نقدی را به خود برنمیتابند حتی اگر این چهره یک اصولگرای خودی باشد که حالا مدتی است چندان به حفظ رازهای قبیله پایبند نیست و میخواهد بر مدال قاعده و قانون و عدالت پیش رود و تا حدودی استقلالش را حفظ کند. برخورد شخصی و تخریب شخصیت فرد منتقد بهجای پاسخ به انتقاد او دقیقا وقتی رخ میدهد که انبان منتقد از مدرک خالی است، ولی نمیتواند دلخوری و عصبانیتش را مخفی کند.
این اتفاق در سپهر سیاسی ایران به ویژه در جریان اصولگرایی بسیار مسبوق به سابقه است. تا پیش از این غیرخودیها در معرض تیر ترکشهای تخریب شخصیت قرار داشتند حالا خودیهایی که پا را کج بگذارند، هم مشمول آن میشوند. احمد توکلی، رئیس دیدهبان شفافیت و عدالت که مدتی است علم فسادستیزی برداشته و پروندههای فساد را در مؤسسهاش بررسی و پیگیری میکند، از این جمله است.
مطالب مرتبط:
انتقاد ابطحی از اظهارات احمد توکلی
محمدجواد ابطحی، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری در گفتوگو با اعتمادآنلاین درباره این یادداشت احمد توکلی گفت: "آقای توکلی مجموعهای در ارتباط با شفافیت و این دست از مسائل دارد اما خود درگیر بیماری پارکینسون است و در وضعیت سلامتی مناسبی نیست."
نماینده مردم خمینیشهر در ادوار هفتم تا نهم مجلس همچنین تاکید کرد: «من معتقدم از نام ایشان (احمد توکلی) استفاده میشود و افرادی سایت و موسسه را از طرف او اداره میکنند؛ به هر حال با وضعیت و شدت بیماری، نمیتوان از آقای توکلی درباره اظهاراتشان توقعی داشت.»
او درباره ادعای توکلی مبنی بر وجود اسناد در موسسه دیدهبان شفافیت و عدالت میگوید: "اگر ایشان اسنادی دارند ارائه کنند، ما که با ایشان تعارفی نداریم و بیشتر از آقای توکلی هم نگران نفوذ افراد با چهرههای موجه در بین مسئولان و چهرههای نظام هستیم و به خوبی میدانیم که از ابتدای انقلاب اسلامی مساله نفوذ وجود داشته است."
عضو شورای مرکزی جبهه پایداری با بیان این مطلب که «فضای رسانهای علیه آقای مصباح است تا بگویند غسال ایشان ثروتمند و رانتخوار» است، تاکید کرد: "فرضا هم که باشد، این مساله چه ربطی به آقای مصباح دارد؟"
او ادامه داد: «باید ترس از نفوذ داشته باشیم تا از چهرههایی که خود را به علما و مراجه و مسئولان نزدیک میکنند، مراقبت کنیم اما این مورد به خصوص که بگویند غسال آیات مصباح یزدی و حقشناس رانتخوار بوده و بدهکار بانکی است، جریان مشکوکی به نظر میرسد.»
عضو شورای مرکزی جبهه پایداری با ابراز نگرانی از تقویت جو رسانهای برای زیر سوال بردن مصباح یزدی گفت: «این جریان مشکوک است و خود آقای توکلی باید در این زمینه پاسخ دهند منتها به واقع با وضعیت سلامتی که درباره ایشان میدانیم توقعی از ایشان نداریم اما بالاخره رسانهها باید با آقای توکلی تماس بگیرند و خواهان دریافت مستندات این ادعا شوند تا ببینیم واقعیت مساله چه چیزی بوده است.»
واکنش حمید رسایی به اظهارات احمد توکلی
حمید رسایی درباره یادداشت آقای توکلی که باعنوان "ثروتمندان ناشناس، خطری برای زمامداران و روحانیون سرشناس" منتشر شده و در آن اتهاماتی متوجه مرحوم آیتالله مصباح یزدی شده و همچنین توضیحات روز گذشته ایشان، پس از اطلاع از واقعیت، نوشت:
- در یادداشت اول آقای توکلی بر اساس مقدمه کذب درباره آیتالله مصباح، تحلیلی بار میشد که یکی از نتیجه آن این بود: آیتالله مصباح یزدی هم از جمله علمایی بوده که با ثروتمندان ناشناس و ابر بدهکاران بانکی، ارتباط داشته است. همه استدلال توکلی برای متوجه کردن این اتهام یک نکته بوده: غسال آقای حقشناس یک ابر بدهکار بانکی به نام مطلبی کاشانی وغسل هم درمنزل وی انجام شده، غسال آیتالله مصباح و آیتالله حق شناس یک نفر بوده، پس همان فرد، غسال ایشان هم بوده و در منزل او انجام شده، پس این ابر بدهکار بانکی خودش را به آیت الله مصباح هم نزدیک کرده بوده و مراوداتی داشته!
- اتهامی که آقای توکلی متوجه مرحوم استاد کردند را تاکنون حتی دشمنان بیدین و بیانصاف هم ادعا نکرده بودند. پایکوبی رسانههای معاند و هرزههای سیاسی با ادعای دروغ توکلی شروع شد. برای همین دیروز قبل از تکذیب فرزند استاد که در رسانهها منتشر شد، بنده با آقای توکلی تماس گرفتم و مستنداً به وی گفتم که نتیجهگیری و خبر شما درباره غسال و محل غسل و داستان سرایی و نتیجهگیریتان درباره آیت الله مصباح غلط است. غسال ایشان، فرد مذکور نبوده و محل غسل هم منزل آقای محمدی عراقی (داماد آیتالله مصباح) بوده نه منزل آن ابر بدهکار بانکی. آقای توکلی که درباره هر دو مورد تردید داشت، سئوالاتی پرسید و پاسخش را شنید. تشکر کرد و گفت با فرزند استاد تماس خواهد گرفت که البته تماس هم نگرفتند!
- متاسفانه با اینکه متوجه اصل داستان و غلط بودن اخبار و برداشتهایش شده بود اما روز گذشته نه تنها عذرخواهی نکرد که در یادداشت دیگری، طلبکارانه تاکید کرد که آنچه درباره آیتالله مصباح ادعا کرده، "برگرفته" از لابلای سخنان آقای صدیقی بوده و سپس از مخاطب خواسته بود که با طرح یک مساله فرعی، از اصل داستان غفلت نکنند و "فریب نخورند".
- با این یادداشت مشخص شد که وی در انتساب این اتهام زشت به آیتالله مصباح یزدی، صرفا به شنیدهها و برداشتهای غلطش از صحبت آقای صدیقی اکتفا کرده است. درحالی که معمولا غسل میت را دو نفر انجام میدهند. آقای صدیقی هم در صحبتش (که بعدا بابت آن عذرخواهی کرد و آن را غیردقیق دانست) از فرد غسال اسم نبرده. پس نمیتوان از صحبت ایشان نتیجه گرفت که غسال آقای حقشناس و آقای مصباح الزاما یک نفر (همان ابر بدهکار بانکی) بوده. منتها آقای توکلی برای اثبات ادعای خودش (ارتباط ثروتمندان ناشناس با روحانیون سرشناس) نیاز به مصداق تراشی داشته، برای همین به گمان و خیال متوسل شده تا آیتالله مصباح یزدی را هم به لیست اضافه کند!
- نکته قابل تامل دیگر، تفاوت برخورد آقای توکلی با آقای صدیقی پس از اطلاع از یک اشتباه است که یکی با التفات به خطایی که کرده، صراحتا عذرخواهی میکند و دیگری، عذرخواهی که نمیکند، طلبکار هم میشود. همین بزنگاههاست که بخشی از واقعیتهای درونی افراد را نشان میدهد و خدا ما را عاقبت به خیر کند.
این نوع رفتارها و بی دقتیها البته در آقای توکلی سابقه دارد. در زمانی که در مجلس برای مقابله با تحمیل ننگنامه برجام خون دل میخوردیم و میجنگیدیم و در برابر حملات ناجوانمردانه روحانی و اذنابش پا پس نمیکشیدیم، توکلی از برجام تعریف میکرد و پای این ننگنامه را امضا کرد و بعدا که بوی تعفن برجام بلند شد، گفت: من برجام را نخوانده بودم و دفاع کردم!
در دولت دهم برای استیضاح وزیر خارجه وقت و رفتارهای توهین آمیزی که در مجلس با رییس جمهور وقت شد، رهبر معظم انقلاب، هیأت رییسه و رؤسای کمیسیونهای مجلس نهم را احضار کردند و سخنان تند و بی سابقهای (که هرگز علنی پخش نشد) به آنها گفتند از جمله فرمودند: با این قضایا دو جور میتوان برخورد کرد؛ یکی علاججویانه و یکی کینه ورزانه و بعد رو به آقای توکلی گفتند: رفتار شما این نوع دوم است.
جناب توکلی! با ادعای دروغتان درباره مرحوم استاد و اصرار بر این گناه، مصباح را خاموش نکردید، آن عالم مجاهد در دوره حیاتش مظلوم بود و روشنگر، پس از ارتحالش هم مظلوم است و روشنگر. تعابیر رهبر معظم انقلاب در باره آن عالم بصیر در دوره حیات ایشان و پیام و نماز بیسابقه رهبری بر بدن مطهر این عالم مجاهد، یکی از صدها دلیل بر پاکی آن عالم ربانی است.
شما البته با ادعای کذبتان فقط سبب هتک حرمت و دریدهگویی جماعتی به یک عالمِ مجاهدِ انقلابی شدید و حتماً این چیزی نیست که نزد خدای ناظر و عادل، بیجواب بماند.
واکنش توکلی به انتقادات از افشاگری در مورد غسال آیتالله مصباح
احمد توکلی به انتقادات اخیر اصولگرایان در یادداشتی واکنش نشان داد.
احمد توکلی در یادداشتی نوشت: از برادران انقلابی دلسوز همیشه در صحنه، انتظار داریم که به این موضعگیری ما که زمامداران و علما نباید بر سفره ضیافت کسانی بنشینند، که در مهمانیشان ثروتمندان استقبال میشوند و بینوایان رانده، توجه کنند. انتظار این است که برادران انقلابی از حاشیه پردازیها بپرهیزند و اصل را دریابند.
وقتی هشدار دادیم که علما و امراء از ثروتمندان ظاهرالصلاح بپرهیزند، کدهایی به اصحاب ثروت و قدرت دادیم. ممکن است برای عموم مردم، گرفتن پیام آنها مشکل باشد، اما آنها که بسان موریانه از درون در حال جویدن پایههای اقتدار حکومت هستند، خوب متوجه هستند و باید حواسشان را جمع کنند.
انتظار نداشتیم رسانههای غیرانقلابی، به دنبال ماهی خود در میان این ماجرا نباشند؛ بلکه میدانستیم که آنها هیاهو راه میاندازند. سوءاستفاده از ضعفهای ما صفت آنان است. ولی مسئولیت این پلیدی هم با کسانی است که منکر از آنان صادر شده است، نه ناهیان از منکر.
استدلال برخی از کسانی که ما را ملامت میکنند، بلانسبت شبیه استدلال معاویه است که وقتی عمار یاسر به دست سپاه وی به شهادت رسید، فریاد زد مسبب کشته شدن عمار علی است که وی را به جبهه آورده است! تا قول پیامبر اکرم که فرموده بود عمار یاسر به دست سپاه باطل کشته میشود، رسوایش نسازد.
از برادران انقلابی دلسوز همیشه در صحنه، انتظار داریم که به این موضعگیری ما که زمامداران و علما نباید بر سفره ضیافت کسانی بنشینند، که در مهمانیشان ثروتمندان استقبال میشوند و بینوایان رانده، توجه کنند. انتظار این است که برادران انقلابی از حاشیه پردازیها بپرهیزند و اصل را دریابند تا بتوان برخی از این دو قشر مهم (الفقها و الامراء) را از حلقه فریب زراندوزان دو چهره برهانیم. تا چنان شوند که علی میخواست:
«تیماردار یتیمان باش و غمخوار پیران از کار افتاده که بیچارهاند و دست سؤال پیش کس دراز نکنند و این کار بر والیان دشوار و گران است و هرگونه حقی دشوار و گران آید؛ و گاه باشد که خداوند این دشواریها را برای کسانی که خواستار عاقبت نیک هستند، آسان میسازد. آنان خود را به شکیبایی وا میدارند و به وعده راست خداوند، درباره خود اطمینان دارند.» (نامه به مالک اشتر)
لکن این روزها که عنان سیاست مملکت به دست حلقه فریب دوقطبی ساز افتاده و جدال و تندروی، منطق و میانهروی را از صحنه میراند، دو قطبی سازان میخواهند هیچ حرفی جز در یک تفسیر قطبی شده معنا نیابد و هیچ مصلحی هیچ حرفی جز در یک تفسیری قطبی شده معنا نیاسد و هیچ مصلحی جز وصله به یکی از دو سوی قطب چارهای نبیند. هر مسئله ملی این روزها عرصهای برای مجادله است. فرق نمیکند واکسن باشد یا برجام، FATF یا غربالگری، طب مدرن یا سنتی و ...، مهم آن است که سفره ستیزه جویان برپا باشد.
در این فضای دوقطبی یا باید برجام و FATF را هیولای دو سر بدانی یا آفتاب تابان. یا باید واکسن خارجی را مایه حیات بدانی یا زهر جوشان! در این فضا، اصحاب ستیز، متفکران چارهجو را به حاشیه خواهند راند و درنتیجه منطق و گفتگوی سازندهای وجود نخواهد داشت که به راهحلی جمعی ختم شود. آنطرفیها، اینها را مشتی جاهل و خرافهپرست خطاب میکنند و اینطرفیها، آنها را مشتی غربزده وطنفروش! حکماً اگر هرکدامشان را رها کنی، آن یکی را در داخل دریا غرق خواهند نمود! گویا نمیدانند ما ملتی هستیم که باید در کنار یکدیگر زندگی کنیم.
اگر از فساد رقبا بنویسی آنها حمله میکنند و اگر از خودیها گله کنی، اینها! آنچه باید ملاک دستهبندی باشد نه این دوگانه سازیهاست. بلکه به تعبیر رهبری، انقلابی و غیرانقلابی بودن باید ملاک دستهبندی باشد.
برخی از ما حراست از کیان انقلاب را تنها از مسیر پردهپوشی و مقدس سازی دیدهایم و نه نقد دلسوزانه و سازنده به زمامداران امور! گسترش بیمنطق این مقدس سازیهاست که اکنون ما را بدین جا رسانده است. در همین فقره اخیر و ماجرای مبهم غسال، چند نفر از دوستان انقلابی به جای دیدهبان، منشأ این به ظاهر خلافگویی را مورد پرسش قرار دادند؟ اگر صدای برادر شریعتمداری کیهان در نمیآمد برخی تا کی میخواستند از سخنان آقای صدیقی در سیما دفاع کنند؟ آیا همینها وقتی آقای جنتی با حمایت از یکطرف انتخابات، خوراک فتنه گران برای دروغ تقلب را فراهم میکرد زبان به انتقاد گشودند؟ وقتی آقای علمالهدی «کنسرت» را به اسباب پیروزی این دولت فشل بدل میساخت، نصیحتی کردند؟ آیا هر از چندی که برخی به نام مذهب و انقلاب در تربیونها و تلویزیون با حرفهای شاذشان جوانان را فراری میدهند، واکنشی دارند؟
برادران کجای متن ما تعریضی به مرحوم آیتالله مصباح داشت؟! دشمن کارش تخریب است و هر روز با صدها خبر راست و دروغ مشغول کار خویش است. به این بهانه واهی که هرچه بگوییم بالاخره درونش مستمسکی پیدا خواهند کرد، باید سکوت کنیم و چشم بر این دمل چرکین فساد که هر روز بزرگتر میشود ببندیم؟ برخی اینگونه خویش را فریب میدهند که دیدهبان شفافیت و عدالت سادهلوحانه فریب اطلاعاتی خورده و در منجلاب افتاده است. برادران آنچه ما گفتیم نوک کوه یخ بود و حاصل پیگیری و تلاش. خداوند همه ما را در دفاع از اسلام بری از پیرایهها و ایرانی پاک از فساد و مردمی حقطلب موفق گرداند.
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: الهام خلیلی خو