پایگاه خبری تحلیلی تیتربرتر

تقویم تاریخ

امروز: شنبه, ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۱ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۰ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
دوشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۹ ۰۸:۰۳
۱۱
۰
نسخه چاپی
آیا حمایت دولت بر رشد بورس تأثیرگذار است؟

پیش بینی بورس بعد از حمایت حقوقی ها

آیا حمایت دولت بر رشد بورس تأثیرگذار است؟
کارشناسان بازار سرمایه هنوز به روند صعودی معاملات امیدوار نشده اند چون هنوز اعتماد مردم به بورس جلب نشده و بازنگشته است.

به گزارش تیتربرتر؛ بازار سرمایه یکشنبه را با روندی رو به رشد از سر گذراند. اما معاملات روز گذشته، معاملات خوبی نبود. ادامه روند بازار را سه روز کاری باقیمانده مشخص می کند. اگر شاخص کل ظرف این سه روز ثابت ماند و در این محدوده مقاومت داشت می توان گفت دیگر اصلاح قیمتی نخواهیم داشت اما اگر روند نزولی ادامه یابد شاخص کل تا محدود یک میلیون و 400 هزار پیش می رود.

بنابر نظر کارشناسان بازار سرمایه چند اهرم برای از سرگیری رشد بازار سهام وجود دارد که اولی افزایش نرخ دلار نیمایی است، دومی نوع معاملات در بورس کالا و قیمت‌های معامله در آن است و سومی گزارش شرکت‌ها که ماه آینده ارائه می‌شود و می‌تواند کمک کند که بازار اهرمی برای رشد پیدا کند.

اگرچه طی هفته جاری روند بورس مطلوب بوده اما کمی زمان می‌برد تا بازار به کانال صعودی خود بازگردد و اعتماد مردم دوباره به بازار سهام جلب شود. بازار از سمت حقوقی‌ها حمایت شده اما این حمایت‌ فقط در کوتاه‌مدت جوابگو است. زمانی که حقوقی سهام نفروشد و بازار را خراب نکند خود سهامداران حقیقی عرضه و تقاضا را تامین خواهند کرد.

منظور از حمایت دولت از بورس چیست؟

منظور از حمایت دولت از بورس چیست؟
منظور از حمایت دولت از بورس چیست؟

دکتر علی سرزعیم در دنیای اقتصاد نوشت: همان‌طور که انتظار می‌رفت بازار سهام روند اصلاحی را پیش گرفت و آن‌گونه که در دانش مالی به آن «بازگشت به میانگین (mean reversion)» گفته می‌شود، شروع شد. کسانی که به نرخ‌های بالای رشد قیمت سهام عادت کرده بودند، سروصدا می‌کنند.

آن‌ها از دولت می‌خواهند که به میان آید و شاخص را بالا نگه دارد تا آن‌ها بتوانند سهام خود را در نرخ‌های بالا بفروشند و سود خیلی زیاد و غیرمتعارف تضمین‌شده داشته باشند. توجیهی که برای این قضیه مطرح می‌کنند این است که دولت مردم را به بورس دعوت کرد و حالا باید نگذارد تا مردم ضرر کنند.

چیزی که به ذهن متبادر می‌شود این است که آیا واقعا مردم به دعوت مسوولان دولت به سراغ بورس رفتند و اگر مسوولان دعوت نمی‌کردند، نمی‌رفتند؟ آیا رفتار‌های اقتصادی از این دعوت‌ها انگیزه می‌گیرد؟ روشن است که چنین نیست و این حرف توجیهی بیش نیست.

استدلال دیگری که مطرح می‌شود این است که مردم خانه و خودروی خود را فروخته‌اند و اینک اگر شاخص بیش از این سقوط کند آن‌ها مستاصل و آواره می‌شوند. در این رابطه چند نکته را باید لحاظ کرد. نکته اول این است که اگر کسی واقعا خانه و خودروی خود را فروخته و وارد بورس کرده حتما اشتباه کرده و اتفاقا همه مسوولان و همه تبلیغات افراد را از چنین کاری نهی کرده‌اند. اگر کسانی واقعا گوش نکرده‌اند باید هزینه حرف‌نشنوی خود را بدهند.

نکته دوم این است که اصولا بورس محل سرمایه‌گذاری دارندگان پس‌انداز است و دولت مسوولیتی در قبال دارندگان پس‌انداز ندارد.

مطالب مرتبط:

دولت در قبال بخش فقیر جامعه که نه تنها پس‌اندازی ندارند، بلکه درآمد مکفی برای گذران روزمره را نیز ندارند، مسوول است؛ بنابراین به جای اینکه دولت را در قبال بخش برخوردار جامعه مسوول کنیم، باید دولت را در قبال بخش فقیر جامعه مسوول دانست. بسیار ناپسند و غیرقابل تحمل است که افرادی در کمیته امداد و بهزیستی پشت خط پذیرش بمانند، آن وقت دولت و دستگاه‌های دولتی هم و غم خود را صرف این کنند که بخش برخوردار جامعه در یک اقتصاد تحریم‌زده بتواند سود خیلی زیاد تضمین شده داشته باشد.

برعکس، باید به دولت فشار آورد تا بودجه کمیته امداد و بهزیستی را افزایش دهد تا این افراد را تحت پوشش قرار دهند نه اینکه منابع دولت صرف پولدارترشدن سرمایه‌گذاران بورس شود. اگر قرار است پولی صرف شود تا شاخص افت نکند این پول نباید پول بانک‌ها باشد که امانت سپرده‌گذاران و پول عمومی است، بلکه باید پول کارگزاری‌ها و اقسام موسسات مالی باشد که در این ایام درآمد‌های نجومی کسب کردند. منتفعان از این بازار اینک باید برای حفظ این بازار هزینه کنند نه توده مردم که بخشی از آن‌ها نفعی در صعود و سقوط بورس ندارند و اتفاقا از صعود غیرمتعارف بورس به واسطه اثرات تورمی آن زیان دیدند.

نکته مکملی که باید توجه داشت این است که اگر افرادی پس‌انداز کمی را وارد بورس کرده‌اند به این دلیل است که حاضر نبودند روی همه پس‌انداز خود ریسک کنند و تنها آن بخش که در مورد آن احتمال سوخت شدن را می‌دادند، وارد بورس کردند؛ بنابراین کم بودن پول برخی افرادی که وارد بورس شدند لزوما به معنی فقیر بودن آن‌ها نیست، بلکه نشانه آن است که آن‌ها تا این حد حاضر بودند روی بورس سرمایه‌گذاری کنند.

همچنین باید توجه داشت که در این شرایط معمولا کسانی که سرمایه‌گذاری‌های عمده در بورس کرده‌اند (چندده میلیارد تومان)، معمولا خود را پشت معدود افراد ضعیفی که از این تحولات متضرر می‌شوند پنهان می‌کنند. آن‌ها با صداقت نمی‌گویند که دولت سود غیرمتعارف ما را تضمین کن تا بورس عملکردی غیرریسکی همانند بانک داشته باشد با این تفاوت که سود آن‌ها ده‌ها برابر باشد، بلکه می‌گویند دولت نباید بگذارد افراد فقیری که با یک امیدی ذخیره ناچیز خود را وارد بورس کرده‌اند ناامید شوند.

پشت این مظلوم‌نمایی‌های بزرگ، منافع کلان نهفته است که باید آن‌ها را بازشناخت. در قضیه موسسات مالی غیرمجاز نیز همین ترفند به کار بسته شد و متاسفانه تا حدی جواب داد. کسانی که سپرده‌های کلان داشتند پنهان می‌شدند، ولی کسانی را به‌عنوان دارندگان سپرده‌های خرد جلو می‌انداختند تا دولت پول خطای آن‌ها را به همراه سودشان بپردازد.

نکته دیگر آن است که دولت دوباره در برابر یک آزمون اقتصاد سیاسی قرار گرفته است. بخش برخوردار جامعه که صدای بسیار بلندی دارند و هر وقت که منافع آن‌ها تهدید می‌شود، کسانی را مورد هجو و تهدید و تمسخر قرار می‌دهند و به دولت فشار می‌آورند تا منافعشان به هزینه بخش غیربرخوردار تضمین کند. آیا دولت به چنین غوغاسالاری تن خواهد داد و تسلیم خواهد شد؟ تاکنون که دولت نمره خوبی برای مقاومت در برابر این فشار کسب نکرده است. اگر واقعا دولت عزمی برای ایستادگی ندارد و می‌خواهد تسلیم شود لااقل از اطلاعات موجود در سازمان بورس استفاده کند و حمایت خود را به کسانی که با سپرده کم وارد شدند، محدود سازد. می‌توان برای این مقصود راه‌هایی یافت.

توجیه دیگری که منتفعان از حمایت احتمالی دولت از بورس مطرح می‌کنند این است که اگر منابع از بورس خارج شود به سراغ بازار ارز می‌رود و شوک دیگری به اقتصاد وارد می‌شود. ابتدا خوب است ببینیم دقیقا چه چیزی رخ داده است و احتمالا رخ خواهد داد؟ احتمالا چیزی حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان پول جدید وارد بورس شده است یعنی از بخش‌های دیگر اقتصاد به این بازار منتقل شده است و، چون این بازار، بازار با حاصل جمع صفر است، کسانی با فروش سهام معادل آن از بورس خارج و به بازار‌های دیگر از جمله ارز وارد کردند که ثمره آن جهش ارز به بالای ۲۰ هزار تومان بود.

حالا ارزش بازار تنزل کرده است و فرض کنید بدون حمایت دولت شاخص نصف شود. در آن صورت در بدترین حالت که همه تازه‌واردان بخواهند از بورس خارج شوند- که تقریبا غیرممکن است- باید سهامشان را به کس یا کسانی بفروشند. یعنی باز معادل این ۵۰ هزار میلیارد تومان باید از بخش‌های دیگر وارد بورس شود تا این افراد بتوانند از بازار خارج شوند. حتی اگر این امر رخ دهد آیا واقعا متوجه بازار ارز خواهد شد؟ آیا تهدید بازار ارز از این محل بیشتر یک بلوف نیست؟ به باور من این تهدید بسیار بزرگنمایی شده تا دولت را به سطح حمایت غیراصولی از بورس بکشانند.

پیش بینی بورس بعد از حمایت

پیش بینی بورس بعد از حمایت
پیش بینی بورس بعد از حمایت

بازار سرمایه شرایط عجیبی را پشت سر گذاشت، در حالی که در اولین ساعات بازگشایی بازار رشدی بالاتر از ۲۰ هزار واحد را پذیرا بود، در پایان وقت کاری به رشدی ۵ هزار واحدی رضایت داد.

بنابر گزارش خبرآنلاین، بسیاری بازار امروز را این طور توصیف کردند، پوسته سبز، اما هسته قرمز، هر چند شاخص سبز بود، اما با این حال بورس رشد چندانی را تجربه نکرده است.

بورس برای دومین روز پیاپی لباس سبز بر تن کرد، اما هنوز زیر پای سهامداران سست است و حس ترس از دل‌ها رخت برنبسته است. داستان بورس حالا داستان تلخی است برای سهامدارانی است که بی‌توجه به داده‌های اقتصادی و بنیادین دست به خرید و فروش زده‌اند.

سید حمید میرمعینی، تحلیلگر بازار سرمایه در پاسخ به این سئوال که شرایط کنونی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ گفت: من فکر می‌کنم فروشنده‌ها به محض سبز شدن شاخص بورس و مثبت شدن قیمت‌ها دست به فروش می‌زنند چرا که می‎ترسند که در آینده دچار زیان بیشتر بشوند از این رو به سرعت صف‌های فروش جای خود را به صف‎های خرید می‌دهد و در نتیجه بازار سرمایه لغزنده است.

وی گفت: بررسی‌ها نشان می‌دهد وضعیت در سهم‌های کوچک ناپایدارتر است، این سهم‌ها در ماه‌های اخیر رشد قابل توجهی را تجربه کرده بودند و با توجه به اینکه سهم‌های مذکور بنیان چندان قوی ندارند، حمایت چندانی نیز پیش رویشان نیست از این رو با ریزش قیمت روبرو می‌شوند و حتی در روز‌های سبز نیز با کاهش قیمت مواجه می‌شوند.

وی تاکید کرد:البته افت قیمت سهم‌های بنیادی متوقف شده است و به نظر می‎رسد تعدا خریداران سهم‎های بنیادی حتی در روز‌های آتی بیشتر نیز شود و فشار فروش کاهش یابد.

این تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به اینکه شاخص هم وزن همچنان ممکن ست منفی بماند، در پاسخ به این سئوال که آیا افزایش قیمت دلار و سکه نشانه جابجایی نقدینگی از بورس به بازار ارز و سکه است؟ گفت: من چنین ارزیابی را ندارم. فکر می‌کنم افزایش قیمت ارز چندان ارتباطی به تغییر مسیر جریان نقدینگی ندارد بلکه سیاست‌های مدیریتی قیمت‌ها را تحت تاثیر قرار داده است.

وی در پاسخ به این سئوال که شاخص امروز به کدام سمت می‌رود؟ گفت: بعید می‌دانم بازار با افت زیادی روبرو شود. البته احتمال می‌رود حد مثبت بودن شاخص نیز در همین محدوده ۴ تا ۵ هزار واحدی باشد.

میرمعینی در توضیح این مطلب افزود: به نظر می‌رسد دوره ریزش شدید شاخص بورس سپری شده است، اما نباید رد انتظار رشد‌های عجیب و غریب بازار بود، همین وضعیت رشد کم عمق فعلا در بازار حفظ می‌شود.

وی با تاکید بر اینکه باید بپذیریم موقعیت کنونی بورس چندان قوی نیست، گفت:می‌بینیم حمایت‌هایی اعلامی چندان جواب نداده و حقوقی‌ها نیز چندان قدرتمند و ادامه دار در صحنه نیستند پس به نظر می‌رسد بازار سرمایه برای ورود به فاز مثبت نیاز به محرکی سیاسی مثبت دارد تا این محرک سیاسی بتوانداز مردم را ازنگرانی و ترس نجات دهد.

وی گفت: رقابت‌های مخرب سیاسی و سیاه نمایی از سوی منتقدان خود عامل پیشگیری از رشد بورس خواهد بود.

گردآورنده: الهام خلیلی خو

آنچه دیگران میخوانند:



+ 11
مخالفم - 10
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به سایت تیتربرتر می باشد .
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.

طراحی سایت خبری