به گزارش گروه اجتماعی تیتربرتر؛ خودکشی دختر بچه هلیلانی به علت فقر مالی خانواده اش موجی از تأسف را در شبکه های اجتماعی به همراه داشت. زینب 12 ساله به همراه ۳ خواهر و برادر کوچکش در بدترین شرایط روزگار می گذراند.
پدر ۴۰ ساله زینب از ناحیه دست دچار معلولیت است و تلاش های مادر ۳۸ ساله او هم نتوانست شرایط سخت زندگی را برای دخترک قابل تحمل کند. تاجایی که شانه های نحیف زینب زیر بار مشکلات و سختی ها تاب نیاورد و مرگ خود خواسته را به زندگی ترجیح داد. زهرا همتی، مدیرکل بهزیستی استان ایلام در توضیح این اتفاق ناگوار می گوید: به محض اطلاع از مرگ دختر نوجوان تیم اجرایی و مددکاری این اداره کل متشکل از معاون اجتماعی بهزیستی استان، رئیس بهزیستی شهرستان چرداول، مسئول مرکز اورژانس اجتماعی چرداول و مسئول بهزیستی هلیلان به محل حادثه اعزام شدند. بررسی ها و صحبت با خانواده متوفی نشان داد که این خانواده به علت معلولیت سرپرست خانواده از ناحیه یک دست، تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند و درچارچوب قوانین و دستورالعمل های مربوطه از کمکهای مستمر و غیر مستمر سازمان برخوردار هستند، اما فقر اقتصادی حاکم بر منطقه، استفاده از بسیاری از امکانات رفاهی و خدماتی، را برای آنها ناممکن کرده است.
همتی تأکید می کند: با توجه به دریافت مستمری و یارانه ماهیانه که مبلغی در حدود 16 میلیون و سیصد و پنجاه هزار ریال بوده و نیز فعالیت خانواده در زمینه دامداری، تأمین حداقل نیازهای خانواده دور از انتظار نیست اما متأسفانه به دلیل فقر فرهنگی خانواده و عدم آشنایی آنان با روحیه حساس فرزندان، خواسته های اولیه فرزندان نادیده گرفته شده و زمینه بروز این اتفاق دلخراش را فراهم کرده است. مدیر کل بهزیستی ایلام ادامه میدهد: البته در راستای کمک های صورت گرفته از سوی بهزیستی و نهادهای حمایتی برای ساخت خانه ای دیگر در تکهای از زمین های این خانواده اقدام شد که به دلیل عدم همکاری سرپرست خانواده ساخت خانه نیمه تمام ماند. وی می افزاید : فقر اقتصادی و محرومیت منطقه باعث تشدید آسیبهای اجتماعی در این منطقه شده ، حل این مشکلات به تنهایی از عهده بهزیستی خارج است و کمک و عزم جدی و همکاری عمومی دستگاه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و همچنین مشارکت خیرین را می طلبد.
علی اکبر بسطامی نماینده مردم ایلام در مجلس دهم در این باره می گوید: مرگ این دختر بچه به دلیل فقر مطلق بوده است. وی ادامه می دهد:این خانواده هیچ گونه امکانات رفاهی و معیشتی اولیه هم ندارند و این امر مشکلات بسیاری برای کودکان آنها به همراه داشته است. بسطامی تأکید می کند : منطقه ای که این خانواده در آن زندگی می کنند خط تلفن ثابت و همراه ، آنتن تلویزیون ، خانه بهداشت، راه مناسب و... ندارد. منطقه هلیلان و روستاهای آن به شدت نیازمند توجه ویژه مسئولان استانی و کشوری و نیازمند اعتبارات ویژه است.
به جای لباس برایش کفن خریدند
پدر و مادر زینب شرایط صحبت کردن ندارند هنوز داغدار هستند. مادر که خود جسد به دار آویخته دخترش را پیدا کرده، مدام گریه کرده و میگوید: «ای کاش گدایی میکردیم براش لباس میخریدیم تا خودش را نکشد.»
به دلیل نامساعد بودن شرایط خانواده پای صحبتهای عزیزالله نیرومند که پسرعمه زینب و رئیس شورای شهرستان هلیلان است مینشینیم.
نیرومند ماجرا را اینگونه تعریف میکند: خانواده این کودک از نظر مالی بسیار ضعیف هستند. پدرش فردی دارای معلولیت و مانند بسیاری دیگر از مردم این منطقه بیکار است به همین دلیل هم این خانواده از حداقل امکانات بهداشتی و رفاهی و حتی یخچال و تلویزیون هم محروم است.
او ادامه میدهد: اتاق کوچکی که این خانواده در آن زندگی میکنند، متعلق به عموی زینب است که او هم وضعیت مالی بسیار بدی دارد و برای کارگری به کرمانشاه رفته و اتاقش را در اختیار خانواده برادرش قرار داده است.
دختر ۱۱ ساله با نزدیک شدن به عید نوروز در حالیکه از پوشیدن لباسهای کهنه خسته شده چندبار از خانوادهاش میخواهد برایش یک دست لباس نو بخرند. خواستهای که برآورده کردن آن برای خانوادهای که تنها منبع درآمدش یارانه و مستمری ماهیانه بهزیستی است، غیر ممکن است.
نیرومند میگوید: هزینه کفن و دفن زینب را خودمان دادیم اگر پدرش درباره خواسته زینب به ما گفته بود برایش لباس میخریدیم نه کفن. البته این روزها همه اقوام دور و بر خانواده را گرفتهاند که داغشان کمتر بسوزاند.
وی میگوید: در دهستان زردلان خانوادههای زیادی هستند که در شرایطی مشابه شرایط خانواده زینب قرار دارند. این کودک نه اولین فردی است که به دلیل فقر در این مناطق خودکشی کرده است و نه آخرین فرد خواهد بود.
رئیس شورای شهرستان هلیلان یادآور میشود: از ۴-۵ سال پیش تا کنون حداقل ۱۰ نفر که از ۱۵ تا ۴۵ سال سن داشتند به دلیل فقر خودکشی کردهاند. تنها ۲ سال پیش یک دختر و ۲ پسر که بین ۱۵ تا ۲۰ سال سن داشتند خودشان را از بین بردند.
او با بیان اینکه مردم زردلان به دلیل فقر زیاد نیازمند حمایت نهادهای حمایتی هستند، ادامه میدهد: قوانین کمیته امداد و بهزیستی برای تحت پوشش قرار دادن افراد بسیار سختگیرانه است. مثلا برای اینکه فرد دارای معلولیت را تحت پوشش قرار بسیار سخت میگیرند. مثلا میگویند باید درجه معلولیت شما بالای ۷۰ درجه باشد. حتی گاهی از فرد معلول کارت پایان خدمت یا معافیت پزشکی میخواهند. آیا این منطقی است؟
نیرومند اضافه میکند: افراد تحت پوشش این نهادها باید هر ۳ ماه یکبار در جلسه کمیسیونی که وضعیت آنها را بررسی میکند حاضر شوند در حالیکه اگر بخواهی از این مناطق به مرکز استان یعنی شهر ایلام بروی با توجه به نبود جاده مواصلاتی و دوری راه باید یک میلیون تومان هزینه کنی که پرداخت این هزینه برای مردم بسیار سخت است.
وی با تاکید براینکه در این منطقه اکثر مردم شغل و مسکن نداشتنه و بیمار هم هستند، خاطرنشان میکند: اینجا برای اینکه تحت پوشش نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد قرار بگیری باید پارتی داشته باشی. کارمندان کمیته امداد اهل هر روستایی که باشند تنها به همان روستا رسیدگی میکنند و حتی خیرین سایر شهرها را به روستاهای خود هدایت میکنند. این در حالی است که مردم دهستان زردلان از فقر و گرسنگی توان خود را از دست دادهاند.
زینب علائم افسردگی نداشت
یکی از فعالان آموزشی منطقه که نمیخواهد نامی از او برده شود، میگوید: در این منطقه سبک زندگی خاصی وجود دارد و زینب هم مانند بسیاری دیگر از بچهها برای اینکه بتواند به مادرش کمک کند جسته و گریخته به مدرسه میرفت. اما هرگز در زینب علائمی از افسردگی ندیدم یعنی رفتار و روحیاتش به گونهای نبود که فکر کنم ممکن است روزی دست به چنین کاری بزند.
او میگوید: تنها مشکل او هم مانند بسیاری دیگر از کودکان این روستا فقر خانواده است. پدر خانواده دارای معلولیت است. یک دست و قسمتی از بدنش لمس بوده و در راه رفتن هم کمی مشکل دارد. به نوعی این فرد از کارافتاده است. مادرش هم با نگهداری از دام دیگران سعی میکرد کمک خرج خانواده باشد.
اینجا به دخترها اهمیت نمیدهند
یکی دیگر از فعالان اجتماعی منطقه که با خانواده زینب آشنایی دارد درباره این حادثه میگوید: به اعتقاد من به غیر از مساله فقر خودکشی این دختر بچه ۱۱ ساله مولفههای دیگری هم دارد. زیرا در این منطقه خانوادههای زیادی هستند که در شرایط مشابه خانواده زینب و حتی در شرایط بدتر، قرار دارند، اما خودکشی صورت نگرفته است.
او توضیح میدهد: پدر زینب بیکار است، البته از ناحیه یک دست دچار معلولیت است، اما شدت معلولیت در حدی نیست که نتواند کار کند. بهزیستی هم سال گذشته به او پیشنهاد داده بود که وامی به او پرداخت کند تا با خرید دام زندگیش را بچرخاند، اما او قبل نکرده زیرا مردم روستایی این مناطق برای گرفتن وام با مشکل مواجه هستند چون نه میتوانند ضامن پیدا کنند تا ثبات در این منطقه وجود دارد که بتوانند وام را بازپرداخت کنند.
این فعال اجتماعی میگوید: خیلی از دختران تنها تا کلاس پنجم اجازه دارد درس بخواند. تحصیل در کلاس ششم را هم با التماس و پافشاری معلمها ممکن است انجام شود، چون دردسر زیادی برای خانواده ایجاد میشود؛ دلیل آن هم نبود معلم خانم در مدارس این منطقه است یعنی ما تا امسال معلم خانم نداشتیم و همه آقا بودند. از سوی دیگر با توجه به اینکه در این مناطق مدارس تنها تا کلاس ششم تشکیل میشوند و بچهها برای تحصیل در مقاطع بالاتر باید به اطراف بروند، خانوادهها به دلیل دوری راه، سختی تردد، نبود امکانات و عدم توانایی مالی برای پرداخت هزینه ایاب و ذهاب فرزندانشان نهایتا گاهی به پسران خود اجازه تحصیل در مقاطع بالاتر را میدهند.
گردآورنده:امیرحسین بذلی