به گزارش تیتربرتر؛ آنطور که سخنگوی ستاد انتخابات در پایان کار شمارش آرای یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی گفته، هفتم خرداد سال ۹۹ روزی است که مجلس جدید آغاز به کار خواهد کرد و پایان پرونده انتخابات خواهد بود.
براساس فصل دهم قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی تمهید مقدمات، تشکیل و افتتاح مجلس شورای اسلامی را تعیین کرده و مشخص میکند که پس از این سیر قانونی تشکیل مجلس جدید به چه شکل خواهد بود.
وزارت کشور مقدمات جلسه افتتاحیه با حضور منتخبان مردم در یازدهمین مجلس شورای اسلامی ایران را فراهم می کند. بر این اساس انتخابات دوم اسفند مه سال گذشته با مشارکت 42.57 درصد از رأی دهندگان برگزار شد و از میان ۲۹۰ کرسی مجلس و ۲۰۲ حوزه انتخابیه، (به استثنای ۳۰ نماینده حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر و نمایندگان ۵ حوزه اقلیتهای دینی)، تکلیف مستاجران ۲۴۱ کرسی مجلس مشخص شده که از میان آنها، ۱۹۱ نفر اصولگرا، ۱۶ نفر اصلاحطلب و ۳۴ نفر مستقل بودند؛ همچنین تکلیف برخی کرسیها نیز در مرحله دوم مشخص خواهد شد.
تعیین تکلیف 11 حوزه انتخابیه لنجان، بیجار، دهلران، سمیرم، کرج، اسلامآباد غرب، کردکوی، کرمانشاه، اهواز، میانه و زنجان به دور دوم کشیده شد.
بر این اساس منتخبان مردم برای حضور در مجلس یازدهم انتخاب شدند که البته دو نفر از نمایندگان منتخب به دلیل شیوع کرونا فوت شدند و از حضور در مجلس یازدهم بازماندند.
رقابت ریاست بین چه کسانی است؟
در روزهایی که مجلس دهم زیر سایه کرونا تعطیلی را از سر میگذراند گمانهزنیها برای ریاست مجلس یازدهم و جانشینی علی لاریجانی میان محمدباقر قالیباف، مرتضی آقاتهرانی، علیرضا زاکانی و گاهی نیز مصطفی میرسلیم بالا گرفته است. گزینههایی که تمایز درونی اصولگرایان از عملگرا، پایداری، عدالتخواه و سنتی را نمود میبخشد.
هر چند احتمال ریاست قالیباف به عنوان سرفهرست اصولگرایان در انتخابات آتی قوت گرفته است، اما او مخالفان جدی دارد که میتواند سرنوشت دیگری برای مجلس یازدهم رقم بزند و قالیباف را از کرسی ریاست مجلس دور کند. مخالفان اصولگرایی که هنگام سرلیستی او در روزهای انتخابات نیز ساکت ننشستند. از اعضای جبهه پایداری و عدالتخواه تا جریان سنتی و مخالفان ایده نواصولگرایی که آن را یک ایده جزیرهای و کاغذی خواندند.
پایداریها که در ایام انتخابات نیز تا لحظه آخر در مقابل رای شورای ائتلاف ایستادند و پس از کش و قوسهای فراوان در آخرین ساعات مانده به انتخابات با گرفتن امتیازات به ائتلاف اصولگرایان پیوستند از مخالفان جدی ریاست قالیباف هستند و آقاتهرانی گزینه ریاست این گروه که در زمان حضور لاریجانی در مجلس، نتوانست به سودای ریاست مجلس برسد در غیاب او از مدعیان جدی ریاست مجلس است که گمان نمیرود به این سادگیها دست از رقابت با قالیباف بردارد.
بیشتر بخوانید: بازگشت احمدی نژاد با انتخابات 1400
عدالتخواهان نیز که از همان ابتدا به دلیل پرونده فساد اقتصادی قالیباف از مخالفان او بودند این روزها، زاکانی را چهره جایگزین لاریجانی معرفی میکنند. سوی دیگر نیز جریان سنتی که میرسلیم پرچمش را در مجلس یازدهم برافراشته است قرار داد. میرسلیم این روزها به رقیب دیگری برای قالیباف تبدیل شده است. او که در ۱۴ فروردین طرح زودهنگام ریاست مجلس آن هم در شرایط کرونایی، بحثی انحرافی خوانده و با کنایه به قالیباف گفته بود که فرایند انتخاب رئیس مجلس باید قانونی و بدون تهدید و تطمیع باشد، حالا از سوی گروهی از اصولگرایان به عنوان گزینه احتمالی ریاست مجلس مطرح است.
حالا در ایامی که کرونا خط اول خبری کشور شده است، خبرهایی نیز از رایزنیهای فشرده میان قالیباف، زاکانی و آقاتهرانی به گوش میرسد آنچه که برخی فعالان سیاسی اصولگرا آن را رد میکنند.
شانس چه کسی بیشتر است؟
حمیدرضا ترقی و حسین کنعانیمقدم دو چهرهای هستند که منکر چنین رایزنیهایی شدند. چنانچه ترقی در گفتگو با فرارو گفت: «تاکنون هیچ جلسهای برای هماهنگی و همفکری میان نمایندگان دوره یازدهم مجلس درباره این موضوع صورت نگرفته و بحثی نشده است تا تمایلات نمایندگان به افراد خاصی تعیین شده باشد؛ بنابراین تمام این خبرهایی که در این رابطه منتشر میشود مبتنی بر هیچ تبادل نظری نیست. اگر پس از فروکش کردن کرونا، جلساتی که هر دوره پیش از تشکیل مجلس بین نمایندگان جدید صورت میگیرد در اردیبهشت ماه برگزار شود این بحث شفافتر خواهد شد.»
کنعانیمقدم نیز اظهار کرد: «تاکنون رایزنیها وارد مرحله اصلی نشده و بیشتر گمانه زنی است. تا مجلس تشکیل نشود؛ اعتبارنامهها تصویب نشود؛ فراکسیونها شکل نگیرد نمیتوان در این باره رایزنی کرد. چون رئیس مجلس تابعی از کمیسیونهای اصلی مجلس و فراکسیونها خواهد بود.»
وی بر خلاف ترقی افزود: «بعید میدانم با توجه به شرایط موجود این اتفاق پیش از تشکیل مجلس بیفتد. فعلاً گمانهزنی میشود، اما اینکه به صورت قطعی و صد در صد ترکیب هیئت رئیسه را داشته باشیم باید منتظر شکل گیری مجلس باشیم.»
بیشتر بخوانید: برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس یازدهم در شهریور 99
با این حال، ترقی از شانس بالای قالیباف برای ریاست مجلس سخن میگوید و بر این نظر است رئیس و نواب رئیس عمدتا بین سه گزینه قالیباف، میرسلیم و زاکانی دور میزند. او درباره احتمال ریاست آقاتهرانی نیز اضافه کرد: «او چهره شاخص جبهه پایداری است که سرلیست هم بود، اما اینکه بتواند مدیریت مجلس را داشته باشد یا اینکه در مجلس بیشتر نمود اخلاقی باشد به بحثهای بیشتری نیاز دارد.»
کنعانی مقدم نیز درباره احتمال ریاست قالیباف بر مجلس گفت: «مجلس هیئت رئیسه لازم دارد و رئیس مجلس به تنهایی نمیتواند مجلس را مدیریت کند. کسانی در هیئت رئیسه هستند که بتوانند فراکسیونهای عمدهای در مجلس سازماندهی و رأی قابل توجهی داشته باشند. آقای قالیباف با توجه به اینکه از ابتدا سرلیست جریان اصولگرایی بود برای رسیدن به ریاست مجلس، چارهای ندارد که فراکسیونهای دیگر مجلس را با خود همراه کند. به احتمال قوی قالیباف به دلیل تعامل با فراکسیونهای دیگر شانس بیشتری برای ریاست مجلس خواهد داشت. البته پایداریها قطعا در هیئت رئیسه خواهند بود، چون در غیر این صورت آقای قالیباف برای ریاست مجلس رأی نخواهد آورد.»
او در توضیح فراکسیونهایی مورد اشاره خود افزود: «مجلس یازدهم یک فراکسیون اصلی خواهد داشت که با آقای قالیباف هماهنگ خواهد بود، ولی اعضای این فراکسیون در فراکسیونهای دیگر هم عضو هستند. پایداریها هم برای خود فراکسیون خواهند داشت. گروههای دیگری از نمایندگان که در مجلسهای قبلی بودند هم فراکسیون خواهند داشت. هر چند آنها سعی میکنند در تعامل جمعی با هم باشند، اما عناوین مختلفی خواهند داشت.»
نگاهی به روسای ۱۰ مجلس قبلی
تاکنون در ۱۰ دوره مجالس شورای اسلامی، ۵ نفر بر صندلی ریاست تکیه زدهاند و با توجه به ترکیب مجلس یازدهم، رئیس آینده پارلمان چهره جدیدی خواهد بود. اکبر هاشمی رفسنجانی (سه دوره)، مهدی کروبی (دو دوره)، علی اکبر ناطق نوری (دو دوره)، غلامعلی حداد عادل (یک دوره) و علی لاریجانی (سه دوره) ریاست مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشتهاند.
اولین رئیس مجلس نظام جمهوری اسلامی ایران که ۷ خرداد ۱۳۵۹ بر این کرسی تکیه زد اکبر هاشمی رفسنجانی بود. هاشمی که از سال ۱۳۴۲ همراه نهضت اسلامی امام خمینی بود از یاران نزدیک بنیانگذار جمهوری اسلامی به حساب میآمد و به عنوان یکی از رهبران حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مبارز با یک میلیون و ۱۵۱ هزار و ۵۱۴ رای به عنوان نفر چهاردهم تهران راهی مجلس شد، اما با توجه به سوابق انقلابی و نزدیکی به امام (ره) و شناختی که نمایندگان مجلس اول از او داشتند به عنوان اولین رئیس مجلس که آن زمان مجلس شورای ملی خوانده میشد، انتخاب شد (خرداد ۱۳۵۹ تا خرداد ۱۳۶۳) تا از همان ابتدای انقلاب نشان دهد کسی که بیشترین آرا را در انتخابات مجلس کسب کرده، لزوما نمیتواند به ریاست پارلمان برسد. البته هاشمی با توجه به شناخته شدن بیشتر در ادوار دوم (خرداد ۱۳۶۳ تا خرداد ۱۳۶۷) و سوم (خرداد ۱۳۶۷ تا خرداد ۱۳۶۸) مجلس به عنوان نفر اول تهران انتخاب شد و به ریاست این مجالس هم رسید.
بیشتر بخوانید: نگاه کلی به نتیجه انتخابات مجلس یازدهم
هاشمی در خرداد ۱۳۶۸ پس از یک سال ریاست بر مجلس سوم به دلیل انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور، جای خود را به مهدی کروبی داد. مهدی کروبی هم از مبارزین انقلابی و روحانیون حزبی شناخته شده بود که در ادوار اول و دوم مجلس سابقه نمایندگی پارلمان را داشت و همزمان رئیس بنیاد شهید نیز بود و با توجه به اینکه یکی از لیدرهای جناح چپ آن زمان به حساب میآمد با داشتن سابقه نمایندگی ادوار مجلس و مدیریت یکی از نهادهای انقلابی توانست جانشین هاشمی به عنوان رئیس مجلس سوم شود.
سومین نفری که به ریاست مجلس شورای اسلامی رسید باز هم یک روحانی با عمامه سفید و این بار از جناح مقابل کروبی یعنی از جناح راست بود. علی اکبر ناطق نوری که او هم مثل هاشمی و کروبی سابقه عضویت در جامعه روحانیت مبارز را داشت، مثل دو رئیس قبلی از مجلس اول در پارلمان حاضر بود و علاوه بر آن در دولت اول میرحسین موسوی وزیر کشور بود (۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴).
در مجلس چهارم هم با وجود اینکه نفر اول انتخابات، سید علی اکبر موسوی حسینی (۹۳۷ هزار و ۳۰۲ رای) بود، ناطق با ۴۸۷ هزار و ۲۱۲ رای به عنوان نماینده تهران و یکی از لیدرهای جناح راست توانست با رای نمایندگان به ریاست مجلس چهارم برسد (خرداد ۱۳۷۱ تا خرداد ۱۳۷۵). او البته در انتخابات مجلس پنجم با ۸۷۹ هزار و ۸۹۳ رای به عنوان نفر اول تهران راهی مجلس شد و ریاست این مجلس را هم در دست گرفت (خرداد ۱۳۷۵ تا خرداد ۱۳۷۹).
در مجلس ششم با وجود اینکه محمدرضا خاتمی با یک میلیون و ۲۲۶ هزار و ۴۱۸ رای به عنوان نفر اول تهران انتخاب شد، این مهدی کروبی بود که با داشتن سابقه نمایندگی و سه سال ریاست مجلس سوم، یک بار دیگر هم در مجلس ششم (خرداد ۱۳۷۹ تا خرداد ۱۳۸۳) که اکثریت مطلق آن را اصلاح طلبان در دست داشتند به ریاست پارلمان رسید تا باز هم مشخص شود تنها داشتن رأی اول در انتخابات منجر به ریاست نفر اول نمیشود.
هر چند این سنت در انتخابات مجلس هفتم شکسته شد و غلامعلی حداد عادل به عنوان کسی که با ۸۸۸ هزار و ۲۷۶ رای، نفر اول تهران شده بود به ریاست این مجلس با اکثریت اصولگرا رسید (خرداد ۱۳۸۳ تا خرداد ۱۳۸۷). حداد عادل البته مثل روسای پیشین مجلس سابقه نمایندگی مجلس را داشت و در مجلس اصلاح طلب ششم نماینده پارلمان بود. او پیش از نمایندگی بیشتر به فعالیتها و مناصب فرهنگی اشتغال داشت.
سنت شکنی اصلی را البته علی لاریجانی در مجلس هشتم انجام داد. او بدون آن که سابقه نمایندگی مجلس را داشته باشد با ۲۳۹ هزار و ۴۳۶ رای به عنوان نماینده مردم قم راهی مجلس هشتم شد و با وجود اینکه حداد عادل در آن دوره با ۸۴۴ هزار و ۲۳۰ رای به عنوان نفر اول تهران و رئیس مجلس هفتم در آن مجلس حضور داشت، این لاریجانی بود که توانست به ریاست مجلس هشتم برسد (خرداد ۱۳۸۷ تا خرداد ۱۳۹۱).
این برای اولین بار بود که نمایندهای به غیر از نماینده تهران به ریاست مجلس میرسید. البته لاریجانی سابقه نمایندگی نداشت، اما سوابق مدیریتی او کفه ترازو را برای ریاست مجلس هشتم در مقابل حداد به نفعش سنگین میکرد. علی لاریجانی پس از فعالیتهای ابتدای انقلابش در سپاه پاسداران، از مرداد ۱۳۷۱ تا بهمن ۱۳۷۲ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اول هاشمی رفسنجانی، از بهمن ۱۳۷۲ تا خرداد ۱۳۸۳ رئیس سازمان صداوسیما و از مرداد ۱۳۸۴ تا مهر ۱۳۸۶ دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول ارشد مذاکرات هستهای با تروئیکای اروپایی بود و سوابق مدیریتیاش رأی کمتر او از حداد و نمایندگیاش از شهری غیر از تهران را برای رسیدن به ریاست مجلس هشتم به چشم نمیآورد.
علی لاریجانی در مجالس نهم و دهم هم از قم کاندیدا شد. در مجلس نهم مانند دوره هشتم با وجود اینکه حداد عادل با یک میلیون و ۱۳۳ هزار و ۸۰۹ رأی نفر اول تهران شد، باز هم لاریجانی با ۲۷۰ هزار و ۳۸۲ رأی از قم به مجلس راه یافت و به ریاست این مجلس هم رسید (خرداد ۱۳۹۱ تا خرداد ۱۳۹۵).
در مجلس دهم اوضاع جالبتر بود چرا که محمدرضا عارف با کسب یک میلیون و ۶۰۸ هزار و ۹۲۶ رأی به عنوان نماینده تهران و با امید به نمایندگانی که تحت عنوان لیست امید وارد مجلس شده بودند داعیه ریاست مجلس دهم را داشت، اما باز هم این علی لاریجانی بود که با وجود تنها ۱۹۱ هزار و ۳۲۹ رأی مردم قم، علاوه بر نمایندگی مجدد پارلمان به ریاست مجلس دهم هم رسید (خرداد ۱۳۹۵ تا خرداد ۱۳۹۹)، تا با سه دوره و ۱۲ سال به عنوان باسابقهترین رئیس مجلس شورای اسلامی شناخته شود. هر چند که دیگر ترجیح داد با کاندیدا نشدن در انتخابات مجلس یازدهم، عطای ریاست پارلمان را به لقایش ببخشد.
گردآورنده: الهام خلیلی خو