پایگاه خبری تحلیلی تیتربرتر

تقویم تاریخ

امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۹ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۸ ۲۰:۳۶
۷
۰
نسخه چاپی
آموزش تنها مانع فقر و خشونت

آمار فقر و خشونت چرا در کشور بالاست؟

آموزش تنها مانع فقر و خشونت
بررسی کارشناسان و جامعه شناسان نشان از آمار پنهان خط فقر و خشونت در کشور نشان می دهد اما دلیل این خشونت و فقر چیست که در کشور ثروتمندی مانند ایران این گونه می باشد.

به گزارش گروه اجتماعی تیتربرتر؛ بنا بر بررسی‌های محققان دانشگاه میشیگان، فقر و خشونت در دوران کودکی می‌تواند موجب تغییر مغز کودکان شود به‌گونه‌ای که آنها در برابر تهدیدها، واکنش متفاوتی از خود نشان دهند.

آمار محافظه‌کارانه در اعلام خط فقر

 آمارهای مربوط به وضعیت فقر در جامعه ایران متفاوت و متناقض هستند و مسئولان در اعلام آمار خط فقر بسیار محافظه کارانه عمل می کنند. عموما گفته می‌شود بین ۲۵ تا ۳۵ درصد مردم زیر "خط فقر" به سر می‌برند. محاسبات نشان می‌دهد که حداقل هزینه زندگی و خط فقر یک خانواده چهار نفره هشت میلیون تومان بوده‌ است. این در حالی‌ است که حداقل دستمزد، یک میلیون و پانصد هزار تومان (کمتر از یک پنجم این میزان) است. اما شهاب نادری، نماینده مجلس، اواخر اسفندماه گذشته گفته بود ۸۰ درصد از جامعه ایران زیر خط فقر هستند. فریبرز رئیس‌دانا، اقتصاددان و استاد دانشگاه نیز می‌گوید با تورم و حداقل دستمزو فعلی، ۷۰درصد کارگران ایران زیر خط فقر مطلق قرار دارند.

شایلی قرائی

اما مرکز پژوهش‌های مجلس براساس گزارش مرکز آمار ایران نرخ تورم سال ۹۷ را ۴۷ درصد اعلام کرد و ۲۵ تا ۴۰ درصد مردم ایران را زیر خط فقر مطلق دانست. در این گزارش، مرکز پژوهش‌های مجلس خواستار حذف ارز ترجیحی شد و آن را عامل «گسترش فساد و رانتجویی» دانست. به گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم در اسفند ماه ۱۳۹۷ در مقایسه با همین زمان در سال ۱۳۹۶ بیش از ۴۷ درصد بود که به علاوه رشد منفی اقتصاد در ایران و نبود سیستم حمایتی جدی، قدرت خرید مردم را به شدت کاهش داد.

به طوری‌که در سال ۱۳۹۶، ۱۶ درصد مردم ایران زیر خط فقر مطلق قرار داشتند و این رقم به حدود ۲۳ تا ۴۰ درصد افزایش داده است. خط فقر برای یک خانواده ۴ نفره در تهران در پاییز سال گذشته، ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان اعلام شد در حالیکه در سال ۹۶، این رقم ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بود. موسوی لارگانی، نماینده مردم فلاورجان نیز در توضیح دامنه‌دار شدن فقر، به تغییر سطح زندگی و توقع مردم اشاره کرده و گفته است: «در گذشته در یک حیاط مشترک ۵ برادر و اعضای خانواده‌شان کنار یکدیگر زندگی می کردند اما در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند.» او افزوده که در مقایسه با قبل از انقلاب حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان به نسبت قبل بیشتر شده است.

به گزارش اتاق بازرگانی تهران، یکی از  گزارش‌های منتشرشده درباره فقر در ایران از سوی یک نهاد رسمی، گزارشی است با عنوان «وضعیت فقر و نابرابری در ایران در دوره ١٠ساله ١٣٨۴- ١٣٩٣» که در اسفند ١٣٩۴ از سوی معاونت رفاه اجتماعی منتشر شده است. براساس این گزارش، برآورد خط فقر مطلق برای سال ١٣٩٢ به‌ازای یک خانوار چهارنفره (شامل دو بزرگسال، یک کودک و یک نوجوان)، یک‌ میلیون ‌و ١٨٣ هزار تومان در مناطق شهری و ٩٢٠ هزار تومان در مناطق روستایی بوده است. براساس مطالعه‌ای که در سال ١٣٩۶ در این معاونت انجام شده، خط فقر مطلق سرانه در سال ١٣٩۵ حدود ۶٠٠ هزار تومان برآورد شده که برای یک خانوار چهارنفره (با احتساب ضریب ٢,٨) حدود یک میلیون و ۶٨٠ هزار تومان است. به نظر می‌رسد اینها پایین‌ترین برآوردهای انجام‌شده از خط فقر مطلق در ایران است و پژوهشگران مستقل میزان خط فقر مطلق را تا دو برابر بیشتر برآورد می‌کنند. با‌وجود این، با مقایسه همین میزان خط فقر مطلق در این دو سال (یک میلیون و ١٨٣ هزار تومان برای سال ٩٢ و یک میلیون و ۶٨٠ هزار تومان برای سال ٩۵) با حداقل دستمزد (۴٨٧ هزار تومان در سال ٩٢ و ٨١٢ هزار تومان در سال ٩۵) می‌توان دریافت که حداقل دستمزد کمتر از نصف خط فقر مطلق است که امروز در سال ۱۳۸۹ وضعیت به مراتب بدتر شده است و حتی شاهد ظهور و بروز پدیده «شاغلان فقیر» هستیم.

اوضاع اقتصادی اوضاع خوبی نیست

محمود جامساز، اقتصاددان

افزایش هزینه های زندگی و ثابت ماندن یا افزایش ناچیز حقوق و دستمزدها موجب شده تا هر سال بر تعداد افرادی که به زیر خط فقر سقوط می کنند افزوده شود. بسیاری از خانواده هایی که امروز درگیر مشکلات معیشتی و گذران زندگی هستند سالهاست در زیر خط فقر قرار دارند و وضعیت زندگی آنها روز به روز بدتر می شود. افزایش تورم یکی از مهم ترین عوامل افزایش خانواده ها وافرادی است که زیر خط فقر قرار می گیرند. چرا باید در کشور ۶۰ میلیون نفر زیر خط فقر قرار داشته باشند در حالی که پاسخگویی برای متعادل کردن وضعیت موجود وجود ندارد.

عوامل زیادی جدای از تورم در این وضعیت دخیل هستند. وضعیت اقتصادی موجود باعث بوجود آمدن شرایط بد و نامناسبی برای کارخانجاتی شده است که افراد زیادی در آنها مشغول بکار هستند. این شرایط تعدیل نیرو و یا اخراج افراد بسیار زیادی را موجی شده که اکثر قریب به اتفاق آنها را کارگران تشکیل می دهند. ماهها حقوق عقب افتاده در این کاخانجات و بنگاههای تولیدی وجود دارد که وضعیت خط فقر را تشدید کرده اند. در حال حاضر معیشت افراد تحت فشار قرار دارد، ۵۰ درصد از خانوارها زیر خط فقر با دهک سوم هستند، ۶۰ درصد قدرت خریدشان کاهش پیدا کرده و توده‌های مردم به ویژه طبقه کارگری در سختی روزگار می‌گذرانند.

دولت در این رابطه چاره کار را خصوصی سازی این کارخانجات عنوان کرده که این راه حل نیز به بن بست خورده و خواهد خورد چراکه بدنه تمام دولتی اقتصاد ایران این اجازه را کارکرد خصوصی سازی در این رابطه نمی دهد. موضوع دیگر مشکلات نظام بانکی با بخش خصوصی اسن که نمی تواند این موضوع را هضم کند و تا به امروز نیز این مشکلات ادامه یافته است. بانک ها اصولا با بخش خصوصی واقعی کنار نیامده اند و در این چند دهه اخیر، به هرحال با توجه به قانون عملیات بانک بدون ربا که دو نوع عقود اسلامی یعنی عقود مشارکتی و عقود مبادراتی را مشخص کرده که بانک ها کار کنند. دولت باید تلاش کند تا ثبات را به اقتصاد بازگرداند. علاوه‌ بر آن در مرحله بعد تعادلی قیمتی را برقرار کند زیرا در غیر این صورت امکان حیات اقتصادی وجود نخواهد داشت.

بودجه هم مشکلات را افزایش داده است. مدل بودجه بندی ایراداتی دارد که باید در اسرع وقت حل شوند. در حال حاضر وقتی به بودجه کل کشور نگاه می کنیم منابع به هیچ وجه به طور علمی اختصاص پیدا نکرده اند و بخش واقعی اقتصاد همواره کمترین میزان و سهم را از این منابع عظیم درآمدی دولت در بودجه ها داشته است. اگر در بودجه سال آینده این مشکلات کرتفع نشوند افزایش افراد زیر خط فقر قابل پبش بینی است. متاسفانه اوضاع اقتصادی کشور اوضاع خوبی نیست و هیچ اراده ای هم برای تغییر ساختار وجود ندارد و متضرر نهایی مردم هستند که هر روز وضعیت معیشتی شان بدتر می شود.

فقر آموزشی چیست و چگونه باید با آن مقابله کرد

پنل مبارزه با فقر آموزشی سومین کنفرانس حکمرانی و سیاست‌گذاری عمومی در سالن همایش‌های صدا و سیما با حضور طیبه موسوی کارشناس آموزش و پرورش، علی زرافشان معاون سابق وزارت آموزش و پرورش، سعید نوری آزاد فعال رسانه‌ای، سیدهادی موسوی نیک مدیرکل دفتر رفاه وزارت تعاون و مهدی بهلولی فعال صنفی فرهنگیان برگزار شد.

طیبه موسوی در ابتدای این پنل، به یافته‌ها و تجارب آموزشی کشورهای دیگر و روند قبولی دانش‌آموزان در کنکور سراسری اشاره کرد و گفت: در کشورهایی که نظام نخبه‌گرا دارند باید راهکارهای جایگزین دیگری اتخاذ کرد که می‌توان به برگزاری آزمون‌های مهارتی و هوش در هند اشاره کرد که در گزینش شغل‌ها نیز موثر بوده است.

این کارشناس آموزش و پرورش در ادامه گفت: یک آسیب این است که امروزه نیاز خانواده به معلم خصوصی، آموزشگاه و کتب کمک درسی افزایش یافته است و به سمت تجاری شدن آموزش پیش می‌رویم.

جلال کریمیان، کارشناس فلسفه تعلیم و تربیت نیز در ادامه با بیان اینکه آموزش هدف و وسیله فقر زدایی است و به عنوان یک روش پذیرفته شده است اما در کشور ما آنطور که باید به آموزش توجه نمی‌شود.

او گفت: تا وقتی که ما نهادی برای مبارزه با فقر در حوزه آموزش و پرورش نداشته باشیم صحبت از فقر و نابرابری و عدالت آموزشی یک صحبت تنهاست و در نهایت هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.

علی زرافشان نیز در ادامه این پنل به نتایج یک تحقیق بین‌المللی اشاره کرد و گفت: در کشورهای فقیر تنها ۳ درصد جمعیت وارد دانشگاه شده‌اند در حالی که در کشورهای با درآمد بالا این نسبت بیش از ۵۰ درصد است این موضوع نشان می‌دهد آموزش نیز در خدمت توسعه فقر قرار گرفته است.

او با بیان اینکه دو نگاه درباره عرضه و تقاضای آموزش وجود دارد گفت: یک نگاه این است که آموزش، توسعه یابد و عرضه شود زیرا رشد آموزش منجر به رفع فقر می‌شود و از آن سو فقر آموزشی، فقر اقتصادی تولید می‌کند. در نگاه دوم دیده شده که نباید آموزش را عرضه کنیم بلکه آن باید مبتنی بر تقاضا باشد. معتقدم نباید بین عرضه و تقاضا جنگ باشد و باید تعامل برقرار شود.

معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش به دغدغه‌های ورود به بازارکار نیز اشاره کرد و گفت: باید بتوانیم مهارت آموزی را توسعه دهیم مهارت‌هایی که متکی به مدرسه نیست.

زرافشان ادامه داد: اگر فردی خواندن را یاد نگیرد، فراگیری مابقی مهارت‌ها مانند علوم و ریاضی هم به خوبی اتفاق نمی‌افتد زیرا بچه ها توانایی خواندن و فهمیدن متن را ندارند و سوال را متوجه نمی‌شوند.

او به مطرح بودن فقر آموزشی اشاره کرد و گفت: پروژه مشترکی بین یونسکو و بانک جهانی تحت عنوان سرمایه انسانی آغاز شده است تا فقر آموزشی را بسنجند. آنها معتقدند باید خواندن را تقویت و به رفع مابقی فقرهای یادگیری کمک کرد.

زرافشان ادامه داد: در این پروژه آمده است که فقر یادگیری یک مسئله فرا آموزشی است و رفع آن با اقدامات فرابخشی و مشارکتی امکان پذیر است. ایران نیز می‌تواند وارد این پروژه شود تا بودجه ای که دولت صرف این بخش می‌کند اثربخش هزینه شود.

در ادامه سعید نوری آزاد فقر آموزشی را بی صداترین نوع فقر دانست و با اشاره به اینکه فقر و گسست همواره توام با هم هستند، گفت: وقتی دانش‌آموزان را با فاکتورهای مختلف از تفاوت اعتقادی، هوشی، مالی و غیره جدا می‌کنیم، تنوع مدارس را به وجود آوردیم.

او ادامه داد: عدم تمایل به مدرسه موضوعی جدی است . هم اکنون موضوع آموزش از یک مساله اجتماعی به مساله دولتی-حاکمیتی تبدیل شده است. او همچنین یاد آور شد که: نباید خانواده‌ها آموزش را به دیگری بسپارند و از خود سلب مسئولیت کنند. آزاد در پایان تاکید کرد که معلم باید کتاب بخواند تا در تربیت نسل آتی مشکلی نداشته باشد.



+ 7
مخالفم - 12
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به سایت تیتربرتر می باشد .
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.

طراحی سایت خبری